
به گزارش گروه فرهنگ و هنر برنا؛ رمان ناتوان که به تازگی توسط نشر آذرگون ترجمه و چاپ شده نخستین جلد از دوره پنج جلدی خود است. شاید ظاهر پانصد و پنجاه صفحههای آن در وهله اول لرزه بر دل مخاطب بیندازد اما به دست گرفتن و مطالعه همان چندصفحه اول، زمین گذاشتن کتاب را برای او نشدنی میکند.
ناتوان رمانی فانتزی و عاشقانه است که در دل خود، انواع هیجان و کشمکش را به خواننده هدیه میدهد.
ماجرا در سرزمینی میگذرد که زمانی نوعی بیماری به نام طاعون، متفاوت از طاعون شناخته شده ما، در آن شایع شده. تنها افرادی توانستهاند از این بیماری جان سالم به در ببرند که به مهارتی خاص و منحصربه فرد دست یافتهاند. یکی بسیار سریع است، دیگری توانایی غیب شدن دارد، آن یکی قدرت توهمآفرینی خود را رو میکند و به همین ترتیب، انسانهای مختلف با تواناییهای گوناگون کنار هم در این سرزمین جمع شده و همزیستی دارند.
اما تکلیف معمولیها چیست؟ آنها که توانستهاند از بیماری جان به در ببرند اما مجهز به قابلیت خاصی نیستند. پادشاه برای آنها حکمی سنگین تعیین کرده. یا آنجا ترک کرده و تبعید میشوند، یا تن به اعدام میسپارند. سرنوشت هرکس که به یک «معمولی» پناه دهد کمتر از خود آن فرد معمولی نیست و این چیزی نیست که معمولیها بپذیرند.
شخصیت اصلی این داستان، دختری هجده ساله و یتیم به نام پایدن است، از تبار معمولیها. پدرش به جرم درمان معمولیها کشته شده و او اکنون به تنهایی در کنار دختر یتیم دیگری در میان فقرا زندگیاش را پیش میبرد. ظاهرا دزدی و زاغهنشینی دو پایه زندگیاش را شکل داده. ناتوانی به او تحمیل شده، اما پایدن این را نمیپذیرد. او خود را به انواع تواناییهای ذهنی مانند کشف و پیشگویی، و بدنی از جمله انواع مهارتهای رزمی، شمشیربازی و تیراندازی مجهزکرده. او همچنین قدرت شفابخشی که زمانی پدرش آراسته به آن بود را هم فراگرفته.
برخلاف صفت «ناتوان» که به او تحمیل شده، پایدن مجهز به انواع تواناییهاست. از آن سو پسر پادشاه، «کای» از سوی پدر ماموریت دارد که به خدمت تمامی معمولیها برسد. کای برعکس پایدن شاهزادهای ثروتمند، توانمند، خوشبخت و تعلیم یافته است. نخستین آموزشی که از پدر دیده شکنجه و کشتن مجرمین به سبکهایی فرای حد تصور آدمی است. آنقدر شکنجه شده تا توانایی شکنجهگری پیدا کرده، آنقدر بیرحمی دیده تا خود را به بالاترین مقام بیرحمی برساند. اینها خواستههای پدر پادشاهش بوده و او اکنون در سن نوزده سالگی، مایه مباهات پدر است.
حال این پسر شاهزاده و دختر زاغهنشین روبروی هم قرار میگیرند. یکی مامور کشتن آن یکی، دیگری آماده به خونخواهی پدر. ظاهراً تکلیف هر دو نفر روشن است. شکارچی و شکاری که هر یک به وظیفه خود آگاهند. اما آیا همه چیز به همین سادگی پیش میرود؟
دیدار نخست کای و پایدن، کشمکشی بزرگ را در قلب هر یک از آنها به طریقی میکارد. دانه عشق جایگاه خود را در این دو موجود پیدا میکند و به مسیر خود ادامه میدهد. پایدن که دختری زجرکشیده و زخمخورده است خیال کوتاه آمدن ندارد. رفتارهایی که از خود بروز میدهد خلاف چیزی است که قلبش به او حکم میکند. شاید کای بیشتر به دل رجوع میکند و کمتر از مغز حکم میگیرد، او عمری زندگی را در قصر و فرماندهی گذرانده، اما پایدن اینگونه نیست.
و رمان با به اوج رساندن هیجان و به چالش کشیدن آدرنالین خون خواننده خود پیش میرود. کتابی که برای مخاطب خود دنیایی میآفریند تا به اندازه زمان مطالعهاش در آن زندگی کند و همگام با کاخنشینان و زاغهنشینان بجنگد، مضطرب شود، عشق بورزد و اشک بریزد.
ناتوان رمانی فاخر و ارزشمند، اثر نویسنده جوان خود، لورن رابرتس است. این رمان توسط نشر آذرگون به قلم لیلا رعیت، مترجمی که همچنین سابقه روزنامهنگاری و نگارش چند رمان روانشناسی حرفهای در کارنامه کاری خود دارد ترجمه شده است. ترجمه این رمان هم اندازه قلم نویسنده فاخر و روان است و وفادار به کلام اصلی نویسنده باقی مانده است.
چهار جلد دیگر این رمان به نامهای بیپروا، قدرتمند، بیباک و بیمناک به قلم شیوای پریسا رجوند ترجمه و همگی از نشر آذرگون منتشر شدهاند. آذرگون این دوره پنج جلدی را مانند دیگر کتابهای این نشر با بالاترین کیفیت ترجمه و ویرایش و پایینترین قیمت به انتشار رسانده و در اختیار مخاطبین گرانقدر قرارداده است.
او هم گیجکننده است و هم دلربا. دهان قشنگش یک حرف را میزند، چشمان اقیانوسگونش مفهوم دیگری را بیان میکند. پیچیده و جذاب است. من و او در هیچ زمینهای با هم اتفاق نظر نداریم. او شعله آتش است، همانی که قراراست من را در کام خود بسوزاند. اقیانوسی که مرا در خود غرق میکند.
دستی به صورتم میکشم. دلم میخواهد کمآبی وجودم را مقصر تمامی مشکلات این لحظهام بدانم.
انتهای پیام/
|
مطالب پیشنهادی از سراسر وب |

