کیانوش احمدی در گفتوگو با آنا
کیانوش احمدی کارگردان نمایش «شب سوئیت» گفت: خانواده در این نمایش میدان تقابل اندیشهها است، جایی که گاهی فرمان بری از یک اندیشه حاکم دیده میشود و گاهی سرپیچی از آن. شخصیتها نوعی خودبینی پیدا کردهاند و برای یکدیگر حکم صادر میکنند، غافل ازاینکه فردا نوبت خودشان خواهد بود.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، نمایش «شبِ سوئیت» به کارگردانی و نویسندگی کیانوش احمدی از ۱۲ آذر ماه اجرایش را در تئاتر شهر آغاز کرده است. بازیگران نمایش سیامک زین الدینی، مسیحا احمدزاده، سعیده جمشیدی، ایمان عبادیان، اصغر شیرزاد، فیروز حیدرزاده، مهدی رمضانزاده، حجت کشاورز هستند.
کیانوش احمدی کارگردان درباره ایده اولیه «شب سوئیت» گفت: ایده اولیه نمایش از زندگی اطرافیانم نشأت گرفت. برخی از اتفاقات روایتشده در این اثر کاملاً واقعی و مستند هستند، البته با کمی تغییرات دراماتیک. چند زمانی درگیر رفتوآمدهای دادگاهی بودیم و در همان دوران شاهد ماجراهایی شدم که در ذهنم ماندگار شد. چیزی که بیش از همه ذهنم را درگیر کرد، این بود که صدای آن آدمها به جایی نمیرسید. شاید این نمایش تلاش کوچکی باشد برای رساندن صدای کسانی که شنیده نشدند.
وی در پاسخ به این سوال که با توجه به اشارات به روابط انسانی و ساختار خانواده ، این خانواده چه کارکردی در اثر دارد، توضیح داد: در این نمایش، خانواده نمادی از جامعه است و جامعه در دل همین فضای کوچک و مینیمال شکل میگیرد. خانواده کوچکترین واحد یک جامعه است و این خانواده در «شب سوئیت» میدان تقابل اندیشههاست؛ جایی که گاهی فرمانبری از یک اندیشه حاکم دیده میشود و گاهی سرپیچی از آن. شخصیتها نوعی خودبینی پیدا کردهاند و برای یکدیگر حکم صادر میکنند، بیآنکه به اندیشه مقابل توجه کنند. غافل از اینکه فردا نوبت خودشان خواهد بود.
احمدی درباره چالشهای هدایت بازیگران در فضای محدود گفت: مهمترین مؤلفه در چنین فضایی، پایبندی به امر مقدس تمرین است. با تمرین است که یک رویداد به واقعیت تبدیل میشود. تشریح دقیق موقعیتها در تمرین باعث میشود بازیگر به امر خلاقه برسد و گروه بتواند یک جهان نمایشی باورپذیر خلق کند. در کنار اینها، بخشبندی صحنه نیز کمک کرد تا بازیگران به درک روشنتری از موقعیتها برسند.
وی درباره انتخاب بازیگران نیز گفت: در ابتدا بر اساس فیزیک و سپس بر مبنای توانایی ایفای نقش انتخاب شدند. مهمترین انتظار من از بازیگر این است که نقش برای خودش باورپذیر باشد؛ چون باورپذیری برای بازیگر، بهطور طبیعی به باورپذیری برای تماشاگر تبدیل میشود.
وی در ادامه یادآور شد: در طراحی صحنه به ترکیبی از چند مکان رسیدیم: خانه، زندان و غسالخانه. خانه بر مبنای دیوارها و موکت شکل گرفت؛ زندان با یک نور فالو بک یا ضدنور از عمق تصویر شد؛ و غسالخانه که در انتهای نمایش معنا و کارکردش مشخص میشود.
احمدی درباره بازخورد مخاطبان نسبت به نمایش نیز گفت: خدا را شکر بازخوردها بسیار خوب بوده است. تماشاگران از اجرا راضی بودهاند و واکنشهایشان نسبت به بازیگران و استفاده از تکرار زمانی یک رویداد، ما را غافلگیر کرده است.
وی در پاسخ به این سوال که آیا نمایشش به وضعیت اجتماعی امروز نیز اشاره دارد، گفت: قطعاً هر اثری که از دل جامعه خودش بیرون میآید، بهطور مستقیم یا غیرمستقیم به وضعیت اجتماعی و روانی جامعه اشاره میکند. جامعه امروز دچار شتابزدگی و ماشینیسم شده و این شتاب در تصمیمگیریها نیز دیده میشود. به همین دلیل روابط گرم انسانی کمکم رو به سردی میرود.
احمدی یادآور شد: مهمترین دستاورد برای من، بازخورد تماشاگران است و اینکه توانستیم صدای انسانهایی را که دربند هستند و گاهی بهخاطر ناچیزترین اتفاقات یا اشتباهات پشت میلههای زندان قرار گرفتهاند، به گوش جامعه برسانیم. انسانهایی که در سکوت روزگار میگذرانند، در حالیکه جامعه بیرون با سرعت و شتابی ماشینی در حال حرکت است.
|
مطالب پیشنهادی از سراسر وب |

