این سخنان از همان ابتدا واکنشهای گستردهای را علیه سعید جلیلی و روایت او از «سادهزیستی» برانگیخت؛روایتی که مدتهاست محل انتقاد منتقدان اوست.
اما جنجال وقتی اوج گرفت که حمید رسایی در شبکهٔ اجتماعی X واکنشی تند و بحثبرانگیز منتشر کرد واکنشی که بهجای شفافسازی، فضای تنش را چند برابر کرد.
رسایی در توییتی کنایهآمیز و شدید، ادعای رشیدیکوچی را به چالش کشید و گفت دفتر جلیلی بهجای تکذیب، باید کاری عملی برای روشنشدن حقیقت انجام میداد.

این نوع ادبیات سیاسی، بهجای پاسخگویی، سؤالهای بیشتری درباره شفافیت و صداقت در روایتهای انتخاباتی ایجاد کرده است.
انتقاد اصلی جامعه نیز دقیقاً همین است: چرا بهجای ارائهی اسناد و توضیح روشن درباره هزینهها، امنیت و واقعیت خودروهای این چهرهها،بحثها به سمت طعنه، کنایه و حملات شخصی منحرف میشود؟
در نهایت این جدل نشان میدهد که مساله فقط پراید ضدگلوله یا تیبا نیست؛ مساله اصلی اعتماد عمومی است اعتمادی که هر روز با چنین حواشی و نبود شفافیت،آسیب بیشتری میبیند.
منبع:+
|
مطالب پیشنهادی از سراسر وب |

