در بیستودومین رویداد فیناپ بررسی شد:
بیستودومین رویداد فیناپ با تمرکز بر «طلای دیجیتال» به عنوان یکی از راهکارهای مورد استفاده مردم برابر تورم و رکود، چالشهای قانونگذاری، فرصتهای فناورانه و نقش این ابزار نوین در توسعه شمولیت مالی را با حضور فعالان زیستبوم فناوریهای مالی، کارشناسان اقتصادی و نمایندگان نهادهای بانکی و بازار سرمایه به بحث و بررسی گذاشت.
به گزارش خبرگزاری آنا؛ این رویداد که روز پنجشنبه در تالار ایوان شمس تهران برگزار شد، به شکل ویژهای به تحلیل پدیده نوظهور پلتفرمهای آنلاین خرید و فروش طلا اختصاص یافت؛ پدیدهای که در ۲ سال اخیر رشد چشمگیری را تجربه کرده و به ابزاری برای حفظ ارزش داراییهای خرد در میان عموم مردم تبدیل شده است. در این رویداد، سخنرانان و اعضای پنلهای تخصصی ضمن بررسی ابعاد فنی، اقتصادی و اجتماعی طلای دیجیتال، بر ضرورت تدوین یک چارچوب رگولاتوری شفاف و کارآمد برای جلوگیری از بروز چالشهای آتی و تضمین امنیت داراییهای کاربران تأکید کردند. این در حالی است که نبود یک نهاد ناظر مشخص و تداخل وظایف میان بانک مرکزی، وزارت صمت، اتحادیههای صنفی و سازمان بورس، این حوزه را با ابهاماتی جدی مواجه کرده است. فضای حاکم بر رویداد نشاندهنده یک دوگانگی آشکار بود: از یک سو، هیجان و خوشبینی نسبت به پتانسیل عظیم فناوری برای حل یکی از بزرگترین معضلات اقتصادی مردم، یعنی حفظ ارزش پسانداز؛ و از سوی دیگر، نگرانی عمیق از آیندهای مبهم در سایه نبود قوانین مشخص و احتمال تکرار تجارب تلخ گذشته در حوزه مؤسسات مالی.
فناوری، ابزاری برای دموکراتیزه کردن سرمایهگذاری
یکی از محورهای اصلی مورد بحث در این رویداد، نقش تحولآفرین فناوری دیجیتال در دسترسیپذیر کردن طلا برای اقشار مختلف جامعه بود. سخنرانان متعدد با اشاره به آمارها، نشان دادند که پلتفرمهای دیجیتال این امکان را فراهم کردهاند تا افراد با حداقل سرمایه نیز بتوانند اقدام به پسانداز و سرمایهگذاری در طلا کنند. مصطفی اکرمی، مدیرعامل یکی از پلتفرمهای فعال در این حوزه، اعلام کرد که بررسیها نشان میدهد حدود ۹۰ درصد از کاربران این پلتفرمها داراییهایی کمتر از ۱ گرم طلا دارند. این آمار به وضوح نشاندهنده پر کردن خلئی است که پیش از این در نظام مالی کشور وجود داشت و ابزارهای سرمایهگذاری مناسبی برای پساندازهای خرد در اختیار عموم مردم، به خصوص افراد با حداقل حقوق، قرار نمیداد. در واقع، این پلتفرمها با شکستن واحدهای بزرگ سرمایهگذاری مانند یک سکه کامل یا شمش به واحدهای بسیار کوچک قابل خرید با چند ده هزار تومان، مفهوم سرمایهگذاری را برای طبقهای از جامعه که پیش از این خود را کاملاً خارج از این بازی میدیدند، بازتعریف کردهاند.
بر اساس محاسبات ارائه شده، اگر یک فرد با حداقل حقوق وزارت کار از سال ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۱ به جای پسانداز ریالی، به صورت ماهانه دارایی خود را در پلتفرمهای طلا سرمایهگذاری میکرد، در مجموع این دوره به طور متوسط ماهانه ۶ درصد توان خرید بیشتری به دست میآورد. این موضوع نشان میدهد که طلای دیجیتال یک ابزار سرمایهگذاری، و مکانیزمی کارآمد برای حفظ ارزش پول در برابر تورم موجود بوده است. این توانمندسازی مالی، اثرات روانی و اجتماعی قابل توجهی نیز به همراه دارد و به افراد حس کنترل بیشتری بر آینده اقتصادی خود میبخشد.

سعید صادقی، کارشناس اقتصاد دیجیتال، در سخنرانی خود با موضوع «گسترش اقتصاد دیجیتال از طریق مدیریت داراییهای خرد»، به مفهوم شمولیت مالی و نقش آن در توسعه اقتصادی پرداخت. او با اشاره به اینکه استرس و اضطراب مالی میتواند تا ۱۵ درصد از بهرهوری افراد را کاهش دهد، تأکید کرد که در اقتصاد تورمی ایران، دسترسی عادلانه به بازارهای مالی برای مهار فشارهای روانی و اقتصادی یک ضرورت است. به گفته وی، اقتصاد دیجیتال و ابزارهایی مانند پلتفرمهای آنلاین طلا، با کاهش موانع ورود و سادهسازی فرآیندها، به افزایش ضریب نفوذ خدمات مالی و در نهایت رشد تولید ناخالص داخلی کمک میکنند. او با مقایسه رشد ۴ برابری اقتصاد دیجیتال نسبت به رشد تولید ناخالص جهانی، نتیجه گرفت که جریان ثروتسازی در حال تغییر به سمت فضای دیجیتال است و ایران نیز برای عقب نماندن از این روند، نیازمند توجه جدی به توسعه این حوزه است. این پلتفرمها در عمل با از بین بردن موانعی، چون نیاز به دانش تخصصی بالا، سرمایه اولیه زیاد و دسترسی فیزیکی به بازار، عدالت اقتصادی را در سطح خرد ترویج میدهند.
ابهام در قانونگذاری، چالش اصلی پیش روی پلتفرمها
شاید بتوان گفت که داغترین و پرتکرارترین بحث رویداد فیناپ، موضوع رگولاتوری و نبود یک نهاد ناظر مشخص برای پلتفرمهای آنلاین طلا بود. این چالش از یک پرسش بنیادین نشأت میگیرد: طلا پول است یا کالا؟ پاسخی که هر نهاد به این سؤال میدهد، صلاحیت خود را برای نظارت بر این حوزه تعریف میکند. اگر طلا کالا در نظر گرفته شود، مسئولیت نظارت بر آن با وزارت صمت و اتحادیههای صنفی است. اما اگر به دلیل کارکردهای پولی و سرمایهای آن، پول تلقی شود، بانک مرکزی خود را متولی اصلی میداند.

عباس آشتیانی، رئیس کمیسیون رمزارز و بلاکچین سازمان نصر کشور، این موضوع را به تفصیل شکافت و بیان کرد که بر اساس قوانین موجود، مسکوکات در حیطه اختیارات انحصاری بانک مرکزی قرار دارند، اما طلای آبشده یا مصنوعات طلا، کالا محسوب شده و ذیل قانون نظام صنفی و اختیارات وزارت صمت و اتحادیههای مربوطه قرار میگیرند. با این حال، به دلیل ماهیت سرمایهای و شباهت عملکرد سکوها به نهادهای مالی، بانک مرکزی نیز خود را محق به دخالت و نظارت میداند. از سوی دیگر، سازمان بورس و اوراق بهادار نیز با ارائه ابزارهایی مانند صندوقهای سرمایهگذاری طلا و گواهی سپرده شمش، بازیگر دیگری در این میدان است.
این سردرگمی و تداخل وظایف، منجر به ایجاد یک محیط کسبوکار ناپایدار برای پلتفرمها شده است. فعالان این حوزه معتقدند که اگرچه مجوزهای لازم را از اتحادیه کسبوکارهای مجازی و سایر نهادهای صنفی دریافت کردهاند، اما همواره با ریسک اقدامات سلیقهای از سوی نهادهای دیگر مواجه هستند. این عدم قطعیت، مانع بزرگی برای سرمایهگذاری بلندمدت در توسعه زیرساختها و نوآوری در این صنعت است.

صادق سپندارند، کارشناس مالی و مدرس دانشگاه، با اشاره به تجربه تلخ مؤسسات مالی و اعتباری غیرمجاز در دهه ۹۰، بر لزوم شفافیت و وجود یک حسابرس مستقل برای پلتفرمهای طلا تأکید کرد. او بیان داشت که باید تضمین شود طلایی که توسط پلتفرمها به فروش میرسد، به همان میزان و با همان عیار در یک خزانه امن و مستقل از داراییهای خود شرکت نگهداری میشود تا در صورت ورشکستگی پلتفرم، دارایی کاربران از بین نرود. مدل «امین» یا «متولی» که در آن یک نهاد ثالث معتبر وظیفه نگهداری فیزیکی داراییها را بر عهده میگیرد، راهکاری است که میتواند این دغدغه حیاتی را برطرف کرده و سطح اعتماد عمومی را به شدت افزایش دهد.
مقایسه دو جهان: سکوهای دیجیتال در برابر بازار سرمایه
مونا حاجیعلیاصغر، فعال حوزه بازار سرمایه، در یک ارائه تفصیلی به مقایسه روشهای سرمایهگذاری آنلاین طلا در ایران پرداخت. او با اشاره به اینکه حجم صندوقهای سرمایهگذاری طلا در بورس به ۲۴۰ همت رسیده است، این بازار را از نظر شفافیت اطلاعاتی، نظارت مستمر سازمان بورس و وجود گزارشهای حسابرسی دورهای، یک گزینه امن برای سرمایهگذاران دانست. داراییهای این صندوقها عمدتاً از گواهی سپرده سکه و شمش طلا تشکیل شده و ساختار سرمایهگذاری آنها برای عموم روشن است. این شفافیت ساختاری به سرمایهگذار اجازه میدهد تا دقیقاً بداند پول او در چه داراییهایی سرمایهگذاری شده و ریسکهای آن چیست.

با این حال، او به مزایای پلتفرمهای دیجیتال نیز اذعان کرد. ساعت معاملاتی محدود بازار سرمایه (۱۲ تا ۱۸) در مقابل فعالیت ۲۴ ساعته پلتفرمها، و همچنین تسویه آنی در پلتفرمها در برابر تسویه یک روز کاری بعد در بورس، از جمله مزیتهای رقابتی این استارتاپها محسوب میشود. علاوه بر این، فرآیند سادهتر ثبتنام و فعالیت در پلتفرمها در مقایسه با لزوم دریافت کد بورسی و فرآیندهای بعضاً پیچیده بازار سرمایه، باعث جذب بخش بزرگتری از جامعه به سمت این پلتفرمها شده است. تجربه کاربری روان و متناسب با اپلیکیشنهای روزمره، یکی از برگهای برنده اصلی این پلتفرمها در رقابت برای جلب کاربران عادی است.
حاجیعلیاصغر پیشنهاد کرد که به جای تقابل، باید به سمت همافزایی حرکت کرد. بازار سرمایه میتواند با تسهیل فرآیندها، افزایش ساعت معاملات و توسعه ابزارهای جدید مبتنی بر طلا (مانند اوراق مشتقه و توکنیزه کردن داراییها روی بستر بلاکچین)، خود را بهروز کند و پلتفرمها نیز باید با افزایش شفافیت، ارائه گزارشهای مالی حسابرسیشده و مشخص کردن ساختار داراییهای خود، اعتماد بیشتری را جلب نمایند. این همگرایی میتواند به ایجاد یک بازار یکپارچه و کارآمد منجر شود که در آن هر دو مدل، نیازهای بخشهای مختلفی از سرمایهگذاران را پوشش میدهند.
بانکداری طلا یک راهکار مالی نوین یا فرصت از دست رفته؟
امیرحسین داودیان، معاون مدیرعامل یکی از بانکهای کشور، با نگاهی به آینده، موضوع «بانکداری طلا» را مطرح کرد. او با بیان اینکه پول به دلیل تورم، کارکرد ذخیره ارزش خود را از دست داده است، گفت که طلا به واسطه فناوری، در حال به دست آوردن دو کارکرد دیگر پول یعنی واحد شمارش و ابزار مبادله است. در بسیاری از کشورهای جهان، بانکها با ارائه حساب طلایی، امکان انتقال طلا بین حسابها، دریافت تسهیلات بر پایه وثیقه طلا و ابزارهای مشتقه مبتنی بر طلا را فراهم کردهاند. برای مثال، در ترکیه برنامههای مدونی برای جذب طلای خانگی به سیستم بانکی و استفاده از آن در چرخه اقتصاد وجود دارد.

به گفته وی، در ایران با وجود حجم بالای طلای خانگی، بانکها توفیق چندانی در این زمینه نداشتهاند و نقش آنها عمدتاً به خزانهداری برای شمشهای مورد معامله در بورس محدود شده است. این در حالی است که بانکها با پشتوانه اعتمادی که در میان مردم دارند، میتوانند با ورود به این حوزه، ریسک نهادی موجود در پلتفرمهای خصوصی را کاهش داده و خدمات امنتری را ارائه دهند. ایجاد امکان وثیهگذاری آنلاین طلا برای دریافت وام، میتواند یکی از کاربردیترین خدماتی باشد که این دارایی راکد را وارد چرخه اقتصادی کشور میکند. این فرآیند نه تنها به افراد کمک میکند تا از دارایی خود برای نیازهای مالی فوری استفاده کنند، بلکه نقدینگی جدیدی را بدون نیاز به چاپ پول، به اقتصاد تزریق میکند.
چشمانداز آینده و ضرورت همگرایی
در پنل پایانی رویداد، مدیران عامل پلتفرمها، نمایندگان اتحادیهها و کارشناسان اقتصادی بر یک نکته اتفاق نظر داشتند: اکوسیستم طلای دیجیتال برای رشد پایدار و سالم، نیازمند یک نقشه راه مشخص و همکاری میان بخش خصوصی و حاکمیت است. فعالان این حوزه اعلام کردند که آماده همکاری با نهادهای ناظر برای تدوین دستورالعملهای شفاف هستند تا هم دغدغههای حاکمیت در خصوص شفافیت مالی و جلوگیری از تخلفاتی مانند خالیفروشی برطرف شود و هم فضای کسبوکار برای نوآوری و خدمترسانی به مردم امن و قابل پیشبینی باقی بماند. پیشنهاد ایجاد یک سندباکس رگولاتوری که در آن پلتفرمها بتوانند تحت نظارت مستقیم و کنترلشده فعالیت کنند، به عنوان یک راه حل عملی برای دستیابی به این هدف مطرح شد.
در نهایت، بیستودومین رویداد فیناپ با این جمعبندی به پایان رسید که طلای دیجیتال دیگر یک پدیده حاشیهای نیست، بلکه به بخشی جداییناپذیر از چشمانداز مالی کشور تبدیل شده است. فناوری توانسته است این فلز گرانبها را از یک کالای زینتی یا یک دارایی دور از دسترس، به یک ابزار پسانداز روزمره برای میلیونها ایرانی تبدیل کند. اکنون مسئولیت نهادهای قانونگذار است که با درک صحیح این تحول دیجیتال، مسیری را برای توسعه مسئولانه آن هموار سازند تا این فرصت فناورانه به جای تبدیل شدن به یک تهدید، به ابزاری برای تقویت ثبات اقتصادی و افزایش رفاه عمومی بدل شود. نادیده گرفتن این اکوسیستم یا تلاش برای محدود کردن آن بدون ارائه جایگزین کارآمد، تنها به معنی نادیده گرفتن نیاز واقعی بخش بزرگی از جامعه و از دست دادن یک فرصت تاریخی برای نوآوری مالی است.

