
به گزارش خبرنگار اجتماعی برنا «مریم قاسمی»، امسال نیز، همچون سالهای پیش، موج خروشان گرانی، نه تنها سفرهها، که جیبهای آماده برای خرید دفتر و مداد را نیز لرزانده است. از کلاس اولیهای کوچکی که تازه میخواهند طعم شیرین خواندن و نوشتن را بچشند، تا جوانانِ آرمانخواهِ پایه دوازدهمی که در آستانه کنکور، رؤیاهایشان را بر ترازوی کتابهای تست سنجیدهاند؛ گویی هیچکس از تیغ تیز این هزینهها در امان نمانده است. این گزارش، روایتی است از این بار سنگین؛ از شمارههایی که بر پیشانی قلم و کاغذ نقش بسته و بر چهرههای والدین، خط غم نشانده است. در این صفحات، تنها از ارقام و هزینهها سخن نمیگوییم؛ از رنج پنهان خانوادهها میگوییم، از نگرانیهای کارشناسان، و از آیندهای که ممکن است در سایه این سنگینیها، رنگ ببازد. با ما همراه شوید تا در کنار هم، از پیچوخم این راه پرهزینه عبور کنیم و ندای جیبهای خالی شده و آرزوهای بلند را به گوش همه برسانیم.
پاییز ۱۴۰۴ بوی درس و مدرسه با طعم اضطراب و دغدغه هزینههایی را میدهد که هر سال کمرشان را خمتر از پیش میکند. از کیف و کفش ساده گرفته تا کتابهای کنکور، سفر دانشآموز کشور به یکی از پرهزینهترین مسیرهای زندگی تبدیل شده است.
خرید «پاکن» ۱۰۰ هزار تومانی و «کیف» ۴ میلیونی
پشت ویترین مغازه لوازم التحریر، چشمهای فرزند می درخشد و دست مادر در کیف پول بیپول سرد میشود. این، اولین کلاس درس اقتصاد در زندگی یک کودک ایرانی است. بر اساس میانگین کشوری در سال ۱۴۰۴ و با در نظر گرفتن تورم، هزینه ثبت نام دانشآموزان کلاس اولی به طور متوسط به ۱ تا ۳ میلیون تومان افزایش یافته است. در مدارس غیرانتفاعی، این رقم از ۲۰ میلیون تومان آغاز شده و برای مدارس لاکچری به ۱۵۰ میلیون تومان در سال میرسد. اما از سوی دیگر هزینه یک ست لوازم التحریر با احتساب مداد رنگی، جامدادی، تراش و کیف معمولی، بین ۴ تا ۸ میلیون تومان برآورد میشود. البته قیمت یک بسته مداد رنگی ۱۲ رنگ معمولی به ۳۰۰ تا ۵۰۰ هزار تومان رسیده است. هزینه خرید کیف، کفش و لباس فرم نیز در مدارس ابتدایی متفاوت است. هزینه یک ست باکیفیت متوسط کیف و کفش مدرسه، حداقل ۶ تا ۱۰ میلیون تومان است، اما لباس فرم نیز بسته به مدرسه، ۳ تا ۷ میلیون تومان هزینه در بر دارد.
کتابهای درسی دولتی همچنان با قیمت یارانهای عرضه میشوند، اما این رقم برای کتابهای کمک درسی مقطع ابتدایی به حدود ۱ تا ۱.۵ میلیون تومان رسیده است.
سرویس رفتوآمد بچههای مقطع ابتدایی، در شهرهای بزرگ، هزینه سرویس مدرسه ماهانه بین ۲ تا ۵ میلیون تومان بسته به مسافت و نوع وسیله نقلیه است. همچنین هزینه یک میانوعده معمولی و ناهار روزانه حداقل ۱۰۰ تا ۲۰۰ هزار تومان است که در ماه رقمی حدود ۲ تا ۴ میلیون تومان میشود. بر اساس این آمار و اطلاعات، حداقل هزینه ماهانه برای یک دانشآموز ابتدایی در مدرسه دولتی در شهرهای بزرگ به ۳ تا ۶ میلیون تومان رسیده است.
فاطمه، مادر خانهدار می گوید:«برای خرید لوازم التحریر پسرم که امسال به کلاس دوم میرود، لیستی تهیه کردم که وقتی جمع قیمت زدم، گریه ام گرفت. یک دفتر ۱۰۰ برگ فانتزی ۴۰۰ هزار تومان! یک جوجه اردک زرد کوچک (پاککن) ۱۵۰ هزار تومان! من برای این چیزهای کوچک، مجبور شدم از کسی پول قرض کنم. دیگر جایی برای پسانداز یا حتی فکر کردن به یک مسافرت تفریحی ساده باقی نمانده.»
هفتمیها در سرازیری هزینه؛ از آزمایشگاه تا کلاس زبان!
در مقطع متوسطه اول، معمولا هزینه ثبتنام مشابه ابتدایی است، اما در مدارس خاص، هزینههای فوق برنامه بیشتر شده است. فراموش نکنیم که دانشآموزان این مقطع به جز لوازم عادی، نیاز به لوازم تخصصیتر مانند گونیا، نقاله و ماشین حساب، هزینه این بخش را به ۵ تا ۹ میلیون تومان برای شروع سال رسانده است. علاوه بر این سایه سنگین کتابهای کمکدرسی برای این مقطع نیز کاملاً محسوس است، چراکه هزینه این کتابها برای چند درس اصلی، میتواند ۴ تا ۸ میلیون تومان باشد.
البته برخیها هم برای قبولی ناچار به شرکت در کلاسهای جانبیاند، هزینه کلاسهای خصوصی یا گروهی برای دروسی مانند ریاضی، ماهانه ۲ تا ۵ میلیون تومان به ازای هر درس است. بنابراین هزینه تحصیل مقطع متوسطه اول، با اضافه شدن هزینه کتابهای کمکآموزشی و کلاسهای تقویتی، هزینه ماهانه به ۴ تا ۸ میلیون تومان افزایش یافته است.
حامد، راننده نیز اینگونه صحبت میکند:«دخترم به کلاس نهم میرود. مدرسه میگوید برای موفقیت در آزمون تیزهوشان و نمونه دولتی، حتماً باید در کلاسهای فوقالعاده مدرسه شرکت کند. هزینه این کلاسها ماهی ۳ میلیون تومان است. من که حقوقم ثابت است، مجبورم آخر هفتهها شیفت اضافه کار کنم. واقعاً احساس میکنم دارم هم سلامتیام و هم زمان باکیفیت با خانوادهام را فدا میکنم.»
کنکور سراسری؛ صنعت «تریلیونی» در پشت دروازه دانشگاه
آنطرف دیوار، صدای ورق زدن کتابهای تست به گوش میرسد و این طرف دیوار، صدای حساب و کتاب پدر برای قسطهای معوقه. خانوادهها، سنگر آخرش را در برابر هزینههای کنکور از دست داده است.
هزینه ثبتنام دانشآموزان مقطع متوسطه دوم، در مدارس غیرانتفاعی با بستههای «کنکور»، هزینه ثبتنام میتواند از ۵۰ میلیون تومان شروع شود و به چندصد میلیون تومان برسد. هزینه خرید کتابهای کمکآموزشی و تست حکایت خودش را دارد؛ قلب هزینهها اینجاست. یک دانشآموز کنکوری ممکن است تنها برای کتابهای تست و آموزشی بین ۲۰ تا ۵۰ میلیون تومان در سال هزینه کند.
برای دانشآموزان این مقطع تحصیلی،شرکت کلاسهای تقویتی و کنکور به شرایط مالی خانوادهها بستگی دارد. این بخش، بزرگترین قلم هزینه است؛ هزینه کلاسهای موسسات معروف کنکور به ازای هر درس، میتواند از ۵ میلیون تا ۳۰ میلیون تومان متفاوت باشد و در تکمیل این فرایند، شرکتدادن در دورههای کامل آزمونهای آزمایشی معروف، سالانه ۲۰ تا ۴۰ میلیون تومان هزینه دارد. بر این مبنا هزینه تحصیل در مقطع متوسطه دوم، برای یک دانشآموز کنکوری در شهرهای بزرگ، هزینههای مستقیم آموزشی میتواند به راحتی به ماهیانه ۱۰ تا ۲۵ میلیون تومان برسد.
سمیه، پرستار نیز در این باره میگوید:«پسرم امسال کنکور دارد. ما تا به حال حدود ۱۲۰ میلیون تومان فقط برای ثبتنام در دو کلاس کنکور معروف و خرید بسته کتابهایش هزینه کردهایم. این مبلغ، معادل تمام پسانداز ۵ ساله ما برای پیشقسمت یک خانه کوچک بود. حالا باید ببینیم اگر قبول شد، هزینه دانشگاه را از کجا تأمین کنیم. انگار تمام زندگیمان در گرو یک آزمون ۴ ساعته است.»
تمام درآمد ماهانه، برای تحصیل یک فرزند کفاف نمی دهد!
ناصر، پدر یک دانشآموز ابتدایی در کرج می گوید:«امسال برای خرید لوازم التحریر پسرم، نزدیک به ۷ میلیون تومان خرج کردم. مجبور شدیم از قسط خانه بزنیم تا این هزینه را تأمین کنیم.»
سمیرا، مادر یک دانشآموز کنکوری اینگونه ناراحتیاش را ابراز می کند:«فقط هزینه دو کلاس کنکور و آزمون آزمایشی پسرم، ماهانه ۲۵ میلیون تومان است. من و همسرم هر دو شاغلیم و در یک خانه استیجاری زندگی می کنیم. بنابراین مجبوریم هرماه از خانواده قرض بگیریم. آینده فرزندم در گرو این هزینههاست، اما واقعاً طاقتفرسا شده است.»
کاوه، کارمند بخش خصوصی نیز عنوان می کند:«مدرسه غیرانتفاعی دخترم امسال بسته «مطالعه همراه» را اجباری کرده که شامل یک تبلت و تعدادی نرمافزار آموزشی است با قیمت ۳۵ میلیون تومان! وقتی اعتراض کردم، گفتند همه بچهها میخرند و فرزند شما از قافله عقب میماند. این یک اجبار پنهان است. ما را در موقعیتی قرار میدهند که چارهای جز تسلیم نداریم.»
شکاف آموزشی؛ نتیجه منطقی سیاستهای نادرست
وقتی آموزش به جای پل پیشرفت، به دیواری بلند برای حفاظت از انحصار ثروتمندان تبدیل شود، نتیجه چیزی نیست جز جامعهای با شهروندان «قفل شده»در موقعیت اجتماعی والدینشان.
رسول سعادتی، جامعه شناس به صراحت اعلام می کند:«ما به سرعت در حال حرکت به سمت ایجاد یک «آپارتاید آموزشی» هستیم. فرزند یک کارگر، به دلیل عدم توانایی در پرداخت هزینه کلاسهای تقویتی و مدارس خاص، عملاً شانس بسیار کمی برای رقابت با فرزند یک پزشک یا مهندس متمول دارد. این امر، «تحرک اجتماعی» را که موتور محرک هر جامعه پویایی است، از کار میاندازد و در بلندمدت منجر به نارضایتی عمیق اجتماعی و افزایش شکاف طبقاتی میشود. ما در حال تولید «نسل قفل شده» هستیم؛ نسلی که استعدادش به دلیل فقر، کمترین شانس را برای شکوفایی دارد.»
مرضیه موسوی، روان شناس خانواده عقیده دارد:«این فشار مالی عظیم، استرس و اضطراب مضاعفی را به کل سیستم خانواده تحمیل میکند. والدین دچار احساس گناه و ناتوانی میشوند و کودکان و نوجوانان، بار سنگین «هزینهای بودن» را بر دوش میکشند. آنها احساس میکنند در صورت عدم موفقیت، سرمایه خانواده را به باد دادهاند. این امر میتواند منجر به اختلالات اضطرابی، افت عملکرد تحصیلی و حتی آسیبهای روانی بلندمدت شود. ما داریم سلامت روان یک نسل را فدای یک مسابقه ناعادلانه میکنیم.»
علیرضا مرشدیان، کارشناس اقتصاد در این رابطه می گوید:«تورم بخش آموزش، بسیار بیشتر از نرخ رسمی است. ما شاهد کاهش شدید قدرت خرید خانوارها و همزمان، افزایش نجومی هزینههای خدمات آموزشی هستیم. این دو عامل، تحصیل را به یک کالای خاص برای اقشار متوسط و ضعیف تبدیل کرده است. دولت باید با اصلاح نظام یارانهای، مستقیماً به سراغ کاهش هزینههای تولید کالاهای آموزشی برود.»
یک معلم با سابقه که خواست نامش فاش نشود، آنچه در سینه دارد اینگونه بازگو میکند:«متاسفانه رقابت برای کسب درآمد بیشتر در بین مدارس غیرانتفاعی، آنها را به سمت ارائه خدمات پرهزینه و ایجاد نیازهای کاذب سوق داده است. به همین دلیل خانوادهها در یک ماراتن پرهزینه اسیر شدهاند که پایان خوشی برای آن متصور نیست. تنها راه نجات، بازگشت اعتماد به مدارس دولتی با سرمایهگذاری کلان است.»
آیندهای که باید آن را ساخت …
ارقام سال ۱۴۰۴ نشان میدهد که هزینه تحصیل نه تنها کاهش نیافته، بلکه با شیب تندی در حال افزایش است. این روند، هشدار جدی برای آینده «عدالت آموزشی» در کشور است. اگر چارهای اساسی برای این معضل اندیشیده نشود، به زودی شاهد ترک تحصیل تعداد بیشتری از دانشآموزان مستعد به دلیل مشکلات مالی و اقتصادی خانوادهها خواهیم بود. در این شرایط تقویت مدارس دولتی، نظارت واقعی بر قیمتها و هدفمندسازی کمکها، تنها راههای ممکن برای جلوگیری از یک فاجعه آموزشی است.
انتهای پیام/
| 
 مطالب پیشنهادی از سراسر وب  | 

                      
                      
                      
                      
                      