شایانیوز– سرزمین ما و بسیاری از کشورهای خاورمیانه با وضعیتی بسیار حساس روبهرو هستند: کاهش شدید بارش، افت منابع آب زیرزمینی، فشار مضاعف بر مخازن آب سطحی، و افزایش دورههای خشکسالی. وقتی باران کافی نبارد یا بارش به درستی وارد سفرههای زیرزمینی نشود، پیامدها بلافاصله ظاهر میشوند: کاهش کیفیت آب، خشک شدن چاهها، افزایش هزینه تأمین آب، سقوط بخش کشاورزی و افزایش مهاجرت روستایی به شهرها.
به لحاظ آماری، منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا (MENA) تنها ۱٫۴٪ از منابع آب تجدیدپذیر جهان را دارد، در حالی که بیش از ۶٫۳٪ از جمعیت جهان را در خود جای داده است. این یعنی هر مقدار کاهش بارش یا افزایش مصرف، سریعاً منجر به بحران میشود.
در ایران و ترکیه نیز مطالعات نشان میدهند که طی دهههای اخیر بارش به ویژه در برخی نواحی، کاهش یافته و خشکسالیهای ممتد بیشتر رخ دادهاند. این وضعیت نه فقط یک اختلال جوی است، بلکه نشانهای از چالشهای مدیریتی، اقتصادی و اجتماعی است که اگر رفع نشود، میتواند به بحرانهای گستردهتر تبدیل شود.
![]()
«چرا باران نمیبارد»؟ از ظن تا علم
زمینههای علمی و فنی
تغییر اقلیم: منطقه خاورمیانه تحت تأثیر افزایش دما، کاهش رطوبت نسبی و تغییر الگوهای بارش تحت تأثیر دما و کاهش رطوبت، به حداقل رسیده یا الگوی زمانیشان جابهجا شده است.
کاهش نفوذ و افزایش تبخیر: وقتی خاک خشک میشود، پوشش گیاهی کم میشود، تبخیر بیشتر میشود، و بنابراین بارش وارد سفره زیرزمینی نمیشود. در نتیجه خاک خشک میشود و تبخیر آب از سطح زمین انجام نمیشود و تشکیل ابر صورت نمیگیرد.
جریانهای مرطوب ناکافی: ورود جریانهای هوای مرطوب به منطقه کاهش یافته یا توسط سیستمهای پرفشار مسدود شدهاند، بنابراین باران کافی شکل نمیگیرد.
برداشت بیش از حد منابع زیرزمینی: در ایران برای مثال، درصد برداشت آبهای زیرزمینی بسیار بالا است و تجدید کافی صورت نمیگیرد؛ این یکی از اصلیترین شاخصهای تغییر الگوی بارش است.
تغییر کاربری اراضی: شهری شدن، کاهش جنگلها، افزایش آسفالت و کاهش پوشش خاک نفوذپذیر همه سبب کاهش نفوذ آب به درون زمین میشوند. در نتیجه خاک خشک شده و در آسمان بر فراز خاک خشک، ابری تشکیل نمیشود.
![]()
زمینههای انسانی
مدیریت ناکارآمد منابع آب: سرمایهگذاری ناکافی، اتلاف آب، شیوههای آبیاری قدیمی، شبکههای فرسوده و نبود سیاستهای مناسب باعث میشوند حتی بارش موجود بهینه استفاده نشود.
عملیات بارورسازی ابرها: گاهی مطرح میشود که برای افزایش بارش از روش بارورسازی ابرها استفاده شود، اما این روش تنها وقتی کارساز است که پایه رطوبتی و شرایط جوی مناسب باشد؛ به تنهایی نمیتواند جایگزین بارش طبیعی شود.
زمینههای فرهنگی و اجتماعی
برخی باورها وجود دارند که مثلاً «باران نمیآید چون گناه زیاد شده است» یا «بیحجابی یا فساد اخلاقی باعث خشکی شده است». اگرچه چنین باورهایی از نظر فرهنگی مایه تأسفاند، اما در گفتمان عمومی اثرگذار هستند و میتوانند بر واکنش جامعه و سیاستگذاری تأثیر بگذارند.
مهم است که این باورها نقد شوند، چون در نهایت سبب خواهند شد منابع و انرژی صرف راهکارهای نمادین شود به جای تمرکز بر اصلاح واقعی هیدرولوژیک یا مدیریتی.
اینکه چرا باران نمیبارد، فقط پرسش هواشناختی نیست؛ بلکه پرسش درباره مدیریت، عدالت، فرهنگ و سیاست منابع آب نیز هست. وقتی جامعه باور کند که «ما کاری از دستمان برنمیآید»، انگیزه کاهش مییابد. لذا ترکیب بین علم، فرهنگ، سیاست و آگاهی عمومی برای گذر از این بحران بی بارشی، حیاتی است.
![]()
باران یا برف؟ کارکردها و تأثیرات
باران
باران به صورت مایع از ابرها به سطح میرسد. سریعتر است، سطح خاک را تر میکند، رواناب سطحی تولید میکند و میتواند برای تأمین فوری آب مفید باشد. اما چنانچه شدت بارش زیاد باشد یا خاک ظرفیت جذب نداشته باشد، بخش زیادی از آب به صورت رواناب از دست میرود و فرصت نفوذ به سفرههای زیرزمینی کاهش مییابد.
برف
برف وقتی در ارتفاعات یا مناطق سردتر میبارد، به صورت پوشش پایدار بر سطح خاک یا کوهستانها مینشیند و سپس در فصل گرمتر ذوب میشود. این ذوب تدریجی باعث میشود آب فرصت بیشتری برای ورود به خاک داشته باشد و به سفرههای زیرزمینی نفوذ کند. بنابراین برف در مناطق مرتفع یا نیمهخشک، میتواند نقش کلیدی در تجدید منابع زیرزمینی داشته باشد.
سفرههای آب زیرزمینی زمانی تجدید میشوند که آب باران یا آب حاصل از ذوب برف فرصت داشته باشد به خاک نفوذ کند؛ نه اینکه سریع تبدیل به رواناب شود یا تبخیر گردد. اگر بارش کم شود یا میزان نفوذ به خاک کاهش یابد، سفرههای زیرزمینی سریعاً افت میکنند، کیفیت آب پایین میآید، چاهها خشکتر میشوند و چرخه تأمین آب به مخاطره میافتد.
در نتیجه اگر هدف، تأمین سریع آب سدها یا پرکردن مخازن به صورت فوری است: باران اولویت دارد. اما اگر تجدید منابع زیرزمینی، پایداری بلندمدت منابع آب و کاهش آسیب خشکیها مورد نظر است، برف مؤثرتر و اثرش پایدارتر است.
در ایران، ترکیبی از باران مناسب و برف مناسب در ارتفاعات برای حل مشکل آب لازم است.
![]()
بحران کمبارشی در خاورمیانه
بسیاری از کشورهای غرب آسیا با کاهش بارش و افت منابع روبهرو هستند، حدود ۸۳٪ از جمعیت منطقه در معرض بی آبی هستند. همچنین، خاورمیانه تنها حدود ۲٪ از منابع آب تجدیدپذیر دنیا را دارد.
اما وضعیت در همه کشورها دقیقاً یکسان نیست:
ایران: کاهش محسوس بارش و افزایش برداشت آب زیرزمینی؛ در اغلب استانها بارش به میزان چشمگیری افت کرده است.
افغانستان: کابل با کاهش شدید سفرههای آب زیرزمینی مواجه است؛ طبق گزارشها، آبخوانها سریعتر از تجدیدشان تخلیه شدهاند.
عربستان سعودی/کویت: به طور سنتی بارش بسیار اندک دارند و برای آب آشامیدنی و کشاورزی به نمکزدایی و واردات وابسته هستند.
اردن: با سرانه آب تجدید شونده بسیار کم و فشار بر منابع زیرزمینی؛ به خصوص در نواحی دور از کرانه باختری، رو بهروست.
مصر: با کاهش جریان رودخانه نیل و افزایش جمعیت، فشار مشکلات تأمین آب بالا رفته است.
در مجموع منطقه خاورمیانه یکی از بحرانیترین مناطق از نظر منابع آب در جهان است.
![]()
وضعیت ویژه ترکیه
در ترکیه شرایط پیچیده و متفاوت است. متوسط بلندمدت بارش سالانه حدود ۵۷۴ میلیمتر بوده است. در سالهای اخیر، گزارشها از کاهش بارش بخشهای زیادی از کشور و کاهش منابع خبر دادهاند؛ اما در عین حال مناطقی همچون شمال و ساحل دریای سیاه هنوز بارش مناسب دارند.
با وجود این، ترکیه نیز با بحران آب روبهرو است، مخصوصاً در مناطق مرکزی، جنوبشرقی و غرب؛ منابع آب زیرزمینی و سدها تحت فشارند.
بنابراین ترکیه تماماً خشک و کم آب نیست؛ اما بخشی از کشور به شدت در معرض کمبارشی و خشکی قرار دارد و اگر سیاستهای مناسب پیش نرود، این وضع تشدید خواهد شد.
![]()
چشمانداز آینده؛ اگر همینطور ادامه پیدا کند…
اگر روند فعلی کاهش بارش، مصرف بالا و مدیریت ناکارآمد منابع آب ادامه یابد، پیامدهای زیر محتملاند:
کاهش بیشتر سفرههای آب زیرزمینی، افت شدید مخازن آب، و کاهش کیفیت آب آشامیدنی.
کشاورزی به عنوان بخش وسیعی از اشتغال و تأمین غذا، به مخاطره میافتد؛ کاهش محصول، افزایش واردات، افزایش قیمت مواد غذایی قطعی است.
مهاجرت روستایی، رشد بیرویه شهرنشینی، فشار بر زیرساختهای شهری، افزایش فجایع انسانی.
افزایش تنشهای منطقهای و بینالمللی بر سر منابع آب مشترک.
تخریب بومشناسی، بیابانزایی، کاهش پوشش گیاهی و تنوع زیستی؛ نتیجتاً هزینههای اقتصادی، اجتماعی و محیطی بسیار بالا خواهند رفت.
به عبارت ساده، اگر «کم بارشی » را صرفاً مسألهای جوی بدانیم، دچار اشتباه شدهایم؛ این مسأله، نشانه بحران در مدیریت منابع، تغییر اقلیم و آینده اجتماعی همه ما ملل خاورمیانه است.
|
مطالب پیشنهادی از سراسر وب |

