شایانیوز– چغازنبیل، مجموعه عظیم مذهبی در دشتی واقع در استان خوزستان، نمونهای کمنظیر از تلاشی سلطنتی برای پیوند قدرت سیاسی و مشروعیت مذهبی در قالب معماری است. بنیانگذار آن، اونتاش ناپیریشا، شاه عیلام در نیمه دوم هزاره دوم پیش از میلاد، مجموعه را با نام دور اونتاش بنا نهاد و زیگوراتی سترگ در مرکز آن برپا کرد تا هم جای خدای اصلی عیلام، اینشوشیناک، را برجسته کند و هم پلتفرمی نمادین برای نمایش قدرت شاهانه فراهم آورد. بررسی چندلایه این پروژه باستانی، از انتخاب مکان و طراحی فضایی تا تکنیک ساخت و نشانهشناسی کتیبهها، نشان میدهد که چغازنبیل بیش از یک معبد بوده؛ پروژهای سیاستمحور که میخواست نظم مقدس عیلامی را بازتعریف و تثبیت کند.
زیگورات اصلاً چیست؟!
زیگوراتها بناهای خشتی توپری بودهاند که همانند پلکان ساخته میشدند، همچون موجود زندهای که از خاک آفریده شده و به سوی آسمان پیش میرود. موقعیت قرارگیری آنها به شکلی بوده که چهار گوشه آنها رو به چهار جهت اصلی (شمال، جنوب، شرق، غرب) باشد.
![]()
چرا آنجا و چرا آن زمان؟
دلایل بنیانگذاری چغازنبیل را باید در ترکیب چند عامل دید: نخست، ضرورت ساخت نمادی مرکزی برای خدایان عیلامی که پیشینه آیینی منطقه را بازتاب دهد؛ دوم، رقابت یا تکمیل نقش معابد کهن در شهرهایی چون سوسا؛ و سوم، نمایش قدرت و مشروعیت سلطنت از طریق پروژهای عمرانی و آیینی.
ساخت زیگورات، در اصل، اعلام اقتدار شاه است. نصب کوهی پلکانی که با هر طبقه به آسمان نزدیکتر میشود، این پروژه هم سیاسی و هم کیهانی است. شاه نشان میدهد میتواند پلهای بسازد که به قلمرو خدایان برسد، یعنی حکومت او از حمایت ماورایی برخوردار است.
این خوانش را شواهد معماری و کتیبهها تأیید میکنند؛ معابد اطراف به نام خدایان مختلف وقف شدهاند و کتیبههای اطراف، نیت و باورهای شاه را ثبت کردهاند. از این منظر، چغازنبیل فقط یک مکان نیایش نبود، بلکه «بیانیهای سنگی» از پیوند سلطنت و آسمان بود.
![]()
طراحی شهری؛ سه حلقه حفاظتی و مراتب مقدس
محوطه چغازنبیل دارای طرحی منظم و سلسله مراتبی است: سه دیوار متحدالمرکز که حوزههای مختلف را از هم جدا میکنند، از بیرونیترین ناحیه همگانی تا درونیترین هسته مقدس که زیگورات در آن قرار دارد.
این سازمان فضایی، علاوه بر نقش دفاعی، کارکرد نمادین دارد. هر دیوار سطح دسترسی و درجه «قربت» به مرکز را محدود میکرد. درون ناحیه میانی، معابدی برای خدایان دیگر ساخته شده تا نظام چند خدایی عیلام در معماری نیز بازتاب یابد.
به این ترتیب، دور اونتاش، شهر-معبد بود، نه شهر سکونتی؛ فضایی برای آیین، نه برای زیست روزمره. پلان متحدالمرکز حرکت آیینی از جهان عادی به جهان مقدس را تداعی میکند و نظم کیهانی را در کالبدی زمینی بازسازی میکند.
![]()
مراحل ساخت و تکنیک اجرایی
در قلب مجموعه، زیگوراتی عظیم قرار دارد که پایه آن بیش از صد متر در هر ضلع است. شواهد نشان میدهد که ساخت زیگورات در دو فاز انجام شده: ابتدا تا سطح دوم، سپس گسترش تا طبقه پنجم. همین مرحلهای بودن توضیح میدهد چرا سازه ناتمام به نظر میرسد.
مصالح اصلی شامل خشت خام برای هسته و آجر پخته لعابدار برای نماست. در نما، هر یازدهم ردیف آجر با آجرهای مُهرشده تزئین شده که نام شاه و نیایش او را دارد. این تکرار نام شاه در بدنه سازه، هم به دوام دیوار کمک میکرد و هم جنبه تبلیغی و مذهبی داشت.
تکنیک ترکیب خشت و آجر پخته در منطقه بینالنهرین رایج بود، اما در چغازنبیل با ظرافتی بیسابقه به کار رفته و تبدیل به نوعی «نوشتار معماری» شده است؛ جایی که آجرها نه تنها سازه را میسازند، بلکه تاریخ و اعتقاد را نیز روایت میکنند.
![]()
کتیبهها و زبان قدرت
بیش از پنجهزار آجر منقوش در این محوطه کشف شده و نوشتهها بیشتر به زبان ایلامی و برخی به اکدی هستند.
تکرار نام انتاش ناپیریشا و خدایان مورد پرستش در نمای بیرونی، نوعی بازنمایی آیینی از پیوند دین و قدرت است.
در واقع، معماری و نوشتار در چغازنبیل به هم آمیختهاند تا مفهوم فرمانروایی مقدس را تثبیت کنند. هر دیوار حامل دعایی است، هر آجر گواهی بر مشروعیت شاه.
![]()
مهندسی آب در دشت خوزستان
یکی از شگفتیهای چغازنبیل، شبکه پیچیده آبرسانی آن است. کانالها و مجراهایی برای انتقال آب از مسافتهای طولانی به مجموعه ساخته شده بودند، حتی نشانههایی از سیستم تصفیه و تهنشینی آب وجود دارد.
این موضوع اهمیت فراوانی دارد: ساخت شهری آیینی در دشتی خشک بدون دانش مهندسی ممکن نبود. مهندسان عیلامی با طراحی شبکهای دقیق از کانالها و حوضچهها توانستند هم آب مورد نیاز را تأمین کنند.
این جنبه فنی چغازنبیل نشان میدهد که درک علمی از هیدرولیک در تمدن عیلامی بسیار فراتر از انتظار بوده است.
![]()
آرامگاهها و آیینهای مرگ
در کاوشها پنج مقبره در زیرحیاطهای سلطنتی کشف شده است: برخی استفاده نشده، برخی نیمهسوز و برخی دست نخورده. این تنوع بیانگر گوناگونی آیینهای مرگ و تدفین در ایلام است.
به نظر میرسد بخشی از محوطه کارکردی تشریفاتی داشته و برای آیینهای مرتبط با خاندان سلطنتی به کار میرفته است. وجود بقایای نیمسوز در یکی از مقابر نشان از آیینی دارد که احتمالاً با تطهیر و باززایش روح در پیوند بوده است.
چغازنبیل، در این معنا، نه فقط نیایشگاه، بلکه مکانی برای مواجهه با مرگ و گذار روح به قلمرو خدایان بوده است.
![]()
چرا ناتمام ماند؟
ناتمام ماندن بخشهایی از پروژه، به ویژه طبقات بالایی زیگورات، احتمالاً دو دلیل داشته است: نخست، فشارهای نظامی از سوی آشور و در نهایت حمله آشور بانیپال به سرزمین عیلام؛ و دوم، ضعف در پشتیبانی اقتصادی و منابع انسانی.
این رخدادها موجب رها شدن پروژه شدند، اما ناتمام ماندن به معنای شکست نیست. برعکس، بازتاب شکنندگی پروژههای عظیم سلطنتی در برابر بحرانهای سیاسی است. چغازنبیل گواهی از بلندپروازی یک تمدن است که در برابر طوفانهای تاریخ دوام نیاورد، اما شکوه خود را تا امروز حفظ کرده است.
![]()
کاوشها
کشف علمی چغازنبیل از دهه ۱۹۳۰ آغاز شد و در دهههای بعد با کاوشهای «رومن گیرشمن» ادامه یافت. در این کاوشها هزاران آجر مُهر شده، مجسمههای کوچک و اشیای آیینی کشف شد.
گیرشمن تلاش کرد ساختار زیگورات را بازسازی کند و نقشه دقیق شهر را پیدا کند. در دهههای اخیر، پژوهشگران ایرانی با استفاده از فناوریهای جدید مانند ژئوفیزیک و مگنتومتری توانستهاند نقشه زیرزمینی و ساختارهای پنهان مجموعه را شناسایی کنند.
با وجود این پیشرفتها، بسیاری از پرسشهای بنیادی درباره نظام آیینی و نحوه استفاده از زیگورات هنوز بیپاسخ مانده است.
![]()
حفاظت، تهدیدها و آینده پژوهش
چغازنبیل از سال ۱۹۷۹ در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده و پروژههای حفاظتی متعددی در آن اجرا شده اما همچنان خطراتی مانند فرسایش نمک، تغییرات اقلیمی، حفاریهای نفتی و فشار گردشگری، آن را تهدید میکند.
برای حفاظت بلند مدت، نیاز به برنامهای میانرشتهای میان باستانشناسان، مهندسان و متخصصان اقلیم وجود دارد. همچنین، پژوهشهای تازه درباره استخوانهای انسانی، متون کتیبهها و نقشههای زیرسطحی میتواند افقهای جدیدی در فهم این مجموعه بگشاید.
چغازنبیل هنوز پروندهای باز در باستانشناسی است؛ بنایی که هر فصل کاوش، صفحهای تازه از تمدن عیلام را آشکار میکند. شاه عیلامی سعی کرده نشان دهد که نظم زمینی و نظم الهی در هم تنیدهاند.
در هر آجر، ردّی از باور به پیوند میان روح و ماده دیده میشود. هر طبقه از زیگورات نماد مرحلهای از صعود انسان به سوی امر قدسی است.
![]()
|
مطالب پیشنهادی از سراسر وب |

