۱۹:۵۸ – ۲۸ آبان ۱۴۰۴
باشگاه خبرنگاران جوان ـ خودکفا شدن ایران در صنعت فولاد ماجرایی دارد شنیدنی؛ پر از فرازوفرود. از وقتی انگلیسیها چوب لای چرخ ساخت کارخانه گذاشتند و گفتند اصلاً شما کجا و کارخانه فولاد کجا تا وقتی بزرگترین کارخانه فولاد ایران، مولود انقلاب اسلامی شد.
شاه به انگلیسیها گفته بود بیایید و کارخانه تولید فولاد را در ایران بسازید. اما از شاه اصرار و از انگلیس انکار که شما را چه به تولید فولاد؟ مرغ انگلیسیها یک پا داشت. گفتند این همه سرمایه را میخواهید بریزید در کارخانه فولاد که چه بشود؟ همین پول را در بانکهای انگلستان سپرده کنید. ما دوبرابر سود معمول بانکی هم به شما پرداخت میکنیم. بیدردسر، فولاد موردنیاز را هم وارد کنید و تمام! اینطور شد که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایده ساخت کارخانه فولاد در ایران در نطفه خفه شد و انگلیسیها با اینکه میتوانستند برای ساخت کارخانه فولاد در ایران پول خوبی به جیب بزنند، زیر بار ساخت این کارخانه نرفتند تا مهمترین بخش صنعت در ایران وابسته به واردات فولاد باقی بماند. آنها میدانستند خودکفا شدن کشور در تولید فولاد دست ایران را پر میکند.
آغاز ساخت بزرگترین کارخانه فولاد کشور بدون اجازه آمریکا و انگلیس
اما چند ماه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی پرونده ساخت کارخانه فولاد روی میز آمد و این بار نه اجازه انگلیس و آمریکا نیاز بود نه همراهی آنها. از ایده تا شروع دو سه سالی زمان برد. ماجرا که جدی شد و مقدمات ساخت کارخانه آغاز شد، عراق به ایران حمله کرد.
آغاز بزرگترین عملیات خاک برداری همزمان با بمباران ایران
راوی روایت ساخت بزرگترین ساخت کارخانه فولاد ایران؛ کارخانهای که آن را مولود انقلاب اسلامی میدانند، «محسن نصر» است؛ از موسپید کردههای بزرگترین کارخانه تولید فولاد کشور که از روزهای جوانی تا همین حالا که گرد پیری بر چهرهاش نشسته؛ بهاندازه همهسالهای خدمتش در کارخانه از آن خاطره دارد و هنوز فراز و نشیبهای ساخت کارخانه در خاطرش هست. سال ۱۳۶۲ درست وقتی جنگندههای بعثی با حمایت همهجانبه کشورهای غربی و آمریکا آسمان ایران را بمباران میکردند، بزرگترین عملیات خاکبرداری ایران به وسعت ۱۸ میلیون و ۷۰۰ هزار متر مربع برای ساخت بزرگترین کارخانه فولاد آغاز شد.
نترسید، نترسید ما اینجا را میسازیم
ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی پیشرفت صنعتی را با پروژه ساخت بزرگترین کارخانه تولید فولاد آغاز کرده بود و محسن نصر میگوید: «آن زمان بخش اعظم بودجه کشور دو جا هزینه میشد؛ جنگ و ساخت کارخانه فولاد. بعضی سیاسیون میترسیدند و میگفتند ساختن این کارخانه کار ما نیست. یکی از این آقایان میگفت بودجه را بهجای جنگ صرف ساخت این کارخانه نکنید. نمیتوانیم از آن بهرهبرداری کنیم. چند سال بعد تبدیل میشود به انبوهی از سازههای آهنی.» اما هیچ یک از این اما و اگرها خللی در عزم جزم متخصصان ایرانی برای تحول بنیادین در صنعت ایجاد نکرد.
صادرات محصولات به ۳۸ کشور دنیا
بالاخره بعد از ۹ سال ساخت و ساز بیوقفه و فراز و نشیبهای بسیار، بزرگترین کارخانه تولید فولاد ایران در سال ۱۳۷۱ به بهره برداری رسید. حالا محصولات همان کارخانهای که انگلیسیها میگفتند به کار ایران نمیآید و شما کجا و کارخانه فولاد کجا، به ۳۸ کشور دنیا صادر میشود. ۳ هزار و پانصد کارخانه پایین دست و بالای دستش کار میکنند. ۴۰۰ هزار فرصت شغلی مستقیم و غیر مستقیم ایجاد کرده است. بزرگترین کارخانه فولاد کشور پیشران توسعه کشور شده با این داعیه که در آیندهای نه چندان دور اقتصاد فولادی را جایگزین اقتصاد نفتی میکند.
از تولد تا وفات با فولاد
حالا از قیچی که بند ناف نوزاد را با آن میبرند تا آهن بیل و کلنگ، یعنی از تولد تا وفات با کارخانه تولید فولاد گره خورده است. از لوازم خانگی و لوازم برقی و صنعت خودروسازی تا صنعت پتروشیمی و ساختمان سازی، کشتی سازی، آهن مورد نیاز سازههای دریایی، موتورهای الکتریکی… همه و همه از کارخانه فولاد وطنی تامین میشود. حتما شما هم فهمیدید چرا انگلیسیها میگفتند کارخانه فولاد به کار ایران نمیآید…روایت پیشرفت ایران ادامه دارد…
منبع: فارس
|
مطالب پیشنهادی از سراسر وب |

