
رونویس – امیرحسین اعظمی | یکی از اتفاقات مهم بازی خیبر و سپاهان، گلزنی امیرحسین فارسی وینگر ۱۸ساله خیبر بود. او فصل گذشته در لیگ یک و با پیراهن پالایش نفت بندرعباس به میدان میرفت و حالا در فصل جاری برای اولینبار حضور در یک تیم لیگ برتری را تجربه میکند. فارسی بعد از گل زدن به سپاهان نتوانست احساساتش را پنهان کند و با چشمانی که پر از اشک بود، شادی خود را نشان داد؛ لحظهای خاص برای بازیکنی که تازه قدم به بالاترین سطح فوتبال ایران گذاشته است. او در گفتوگو با همشهری از آرزوهای فوتبالیاش میگوید و تأکید میکند که در زندگی فقط میخواهد مادرش را خوشحال کند.
روز بزرگی را در ورزشگاه نقش جهان رقم زدید. در مورد بازی با سپاهان چه صحبتی داری؟
اول از همه باید خدا را شکر کنیم که این نتیجه خوب را گرفتیم. بعد از بازی با استقلال که با تساوی تمام شد، آقای رحمتی با تمامی بازیکنان صحبت کردند و تأکید داشتند که باید سپاهان را ببریم. نخستین تمرین ما برای این بازی، با نیت برد شروع شد و سرمربی ما تأکید ویژهای روی پیروزی در این بازی داشت. رحمتی حتی در دوران بازیگری هم روحیه برنده شدن داشت و همیشه سعی میکند این تفکر را به تیم هم القا کند. ما میخواستیم یک شب یلدای شیرین را برای مردم خرمآباد و هواداران خیبر رقم بزنیم که خوشبختانه این اتفاق رخ داد.
واقعا فکر میکردید ۳گل به سپاهان بزنید؟
فوتبال که قابل پیشبینی نیست ولی هدف ما واقعا برد بود. شکل بازی تیم هم نشان داد که میخواهیم برنده شویم و فوتبال خوبی را هم به نمایش گذاشتیم. سپاهان در ۱۳بازی نباخته بود و در ۶-۷بازی گذشته هم فقط یک گل خورده بود. با این حال باور داشتیم که سپاهان را شکست میدهیم.
امسال تیمهای مدعی را شکست دادید و بهنظر میرسد گربه سیاه آنها هستید؟
ما واقعا تیم خوبی داریم و این نتایج اتفاقی نبوده است. شکست دادن تراکتور، پرسپولیس و سپاهان نشان داد چه تیم باکیفیتی هستیم، ما باید استقلال را هم شکست میدادیم و در آن بازی هم مستحق برد بودیم.
در مورد گلی که به سپاهان زدی، صحبت کن. بعد از ورود به زمین چقدر احتمال میدادی دروازه سپاهان را باز کنی؟
من دقیقه۶۶وارد زمین شدم و دقیقه۷۴گل زدم. این گل نتیجه زحمات بازیکنان بود، از یک طرف هم خیلی دوست داشتم گل بزنم تا زحمات رحمتی را جبران کنم. بابت این اتفاق خوشحالم و این گل را به مادرم تقدیم میکنم. او برای من خیلی زحمت کشیده و میخواهم کاری کنم که همیشه افتخار مادرم باشم. امیدوارم همیشه او را خوشحال کنم.
چرا در لحظه گل، شوت را به سمت مخالف حسینی نزدی؟
من نمیخواستم در آن لحظه سرم را بالا کنم و در تمرینات هم روی این توپها کار کرده بودیم. معمولا این توپها را در زاویه موافق میزنم و در آن لحظه هم هدفم این بود که ضربهام را محکم بزنم. خدا را شکر که آن توپ تبدیل به گل شد.
بعد از گل هم گریه کردی…
بله، اشک شوق بود. امیدوارم این روند را ادامه دهم.
بزرگترین رویای تو در فوتبال چیست؟
دوست دارم پیشرفت کنم و به تیم ملی برسم. هدفم بازی در فوتبال اروپاست و میدانم که باید سخت تلاش کنم.
دوست داری در کدام لیگ اروپایی بازی کنی؟
امیدوارم یک روز در بوندسلیگا بازی کنم. من از بچگی طرفدار بایرنمونیخ بودم چون فوتبال این تیم همیشه تهاجمی است و مهاجمانی که در این تیم هستند زیاد گل میزنند.
|
مطالب پیشنهادی از سراسر وب |

