در گفتوگو با آناتک بررسی شد
 			 			 				
فناوری در سالهای اخیر نگاه ما به زیبایی و ارزشمندی فردی را بازنویسی کرده است. تصویر ذهنی از بدن، تنها بازتاب ظاهر فیزیکی نیست، بلکه احساسی درونی است که میتواند سالم یا مخدوش باشد. در گذشته معیارهای زیبایی از دل سنتها، فرهنگها و شرایط اجتماعی شکل میگرفتند، امروز رسانههای دیجیتال و شبکههای اجتماعی تصویری با قدرتی بیسابقه، این معیارها را دگرگون کردهاند.
با گسترش شبکههای اجتماعی و استفاده از فیلترها، این احساس بیش از پیش تحتتاثیر قرار گرفته و معیارهای تازهای از زیبایی به وجود آمده است؛ معیارهایی که فاصله زیادی با واقعیت دارند و به سرعت در جامعه بازتولید میشوند.
شبکههایی مانند اینستاگرام یا تیکتاک به کاربران اجازه میدهند با چند لمس ساده، چهره و بدن خود را تغییر دهند. ابزارهایی که در ظاهر سرگرمکنندهاند، اما در عمل تصویری غیرواقعی از انسان خلق میکنند؛ تصویری که در آن نقصها حذف شده و همه چیز به شکل ایدهآل نمایش داده میشود. این تصاویر دستکاریشده به سرعت منتشر میشوند و به چشم میلیونها نفر میرسند. همین بازنشر گسترده، به مرور الگوهایی مصنوعی میسازد که خود به معیارهای تازه زیبایی تبدیل میشوند.
آنچه روزی بازی با یک فیلتر ساده به نظر میرسید، اکنون به پدیدهای فرهنگی بدل شده که زندگی روزمره، روابط اجتماعی و حتی احساس افراد نسبت به خودشان را تغییر میدهد. انسان امروز خود را نه با واقعیت، بلکه با نسخههای دیجیتال مقایسه میکند و این مقایسه مداوم، پیامدهایی فراتر از ظاهر به همراه دارد. بهویژه نوجوانان و جوانان که در حال شکلگیری هویت فردی هستند، بیش از دیگران تحت تاثیر این تصاویر قرار میگیرند. برای آنان زیبایی طبیعی کمکم جای خود را به زیبایی دیجیتال میدهد و ارزشمندی فردی با میزان نزدیکی به این استانداردهای جدید سنجیده میشود.
این روند تنها به ذهنیت فرد محدود نمیماند. بازار گستردهای از اپلیکیشنهای ویرایش تصویر تا صنعت جراحیهای زیبایی، از عطش رسیدن به این معیارهای مصنوعی سود میبرند. بدینترتیب، فناوری نهفقط تعریفی تازه از زیبایی ارائه کرده، بلکه چرخهای پیچیده از مقایسه، فشار اجتماعی و مصرفگرایی را نیز پدید آورده است.
لیورا سعید، روانشناس و مشاور، در گفتوگو با خبرنگار آناتک به بررسی پدیده «تصویر بدنی» یا «تنانگاره»، تفاوت تصویر سالم و ناسالم، تاثیر فیلترها بر ذهنیت افراد و نقش شبکههای اجتماعی در بازتولید استانداردهای تازه زیبایی پرداخته است.
منظور از تصویر ذهنی از بدن یا همان تنانگاره چیست؟
تصویر ذهنی افراد از بدن خودشان را همان تنانگاره میگوید. تنانگاره یا اصطلاح (Body Image) در یک تعریف میتوانم بگویم احساسی است که هر کسی از بدن خودش دارد. تنانگاره ظاهر فیزیکی ما نیست بلکه احساسی و تصویری است که در مورد ظاهر خودمان در ذهنمان تعریف میشود.
چه تفاوتی میان تصویر سالم و ناسالم از چهره و بدن وجود دارد؟
افرادی که تنانگاره یا تصویر ذهنی سالمی از بدن خودشان دارند، خصوصیاتی مشخص دارند؛ این افراد بدن خودشان را دوست دارند، بدنشان را میپذیرند، نسبت به بدن خود احساس راحتی دارند و فکر نمیکنند اگر ظاهر متفاوتی داشتند، دوستداشتنیتر میبودند. این افراد زمان کمی را جلوی آینه یا رسیدگی به ظاهر و وزنشان اختصاص میدهند و برای آنچه هستند احساس ارزشمندی میکنند، نه آن چیزی که به نظر دیگران میرسد.
در مقابل، افرادی که تنانگاره ناسالمی دارند، در مورد اندام و بدنشان وسواس دارند، درباره اضافه وزن خود نگرانند، مدام خود را با دیگران مقایسه میکنند، درک نادرستی از وضعیت واقعی و ظاهر واقعی خود دارند، ممکن است روی یک قسمت یا بیشتر از یک قسمت چهره و بدنشان به صورت وسواسی تمرکز کنند، مدام به آن قسمت فکر کنند یا جلوی آینه بایستند و نگاه کنند، ظاهر خودشان را با دیگران مقایسه کنند، بخواهند مثل آنها باشند و خودشان را بابت این موضوع سرزنش کنند و فکر کنند اگر تغییر کنند، تمام مسائلشان درست میشود.
استاندارد چیزی است که در جامعه تعریف میشود؛ یعنی ببینیم بقیه چه کار میکنند. بقیه پیشانی صاف دارند، بینی بدون مشکل دارند، لبها و گونههای برآمده دارند و…، وقتی فردی بیشتر در شبکههای مجازی باشد، هرچه بیشتر در این فضاها وقت بگذراند، بیشتر به این سمت میرود که پس استاندارد این است
از منظر روانشناسی، فیلترها چگونه بر تصویر بدنی افراد اثر میگذارند؟
شبکههای اجتماعی فرصتی ایجاد میکنند که افراد ظاهرشان را به دیگران نشان دهند؛ به عنوان مثال عکس پروفایل یا به اشتراک گذاشتن عکسها با یکدیگر. افراد میخواهند بهترین نسخه خود را به دیگران نشان دهند، چون بهترین دیگران را هم میبینند و وقتی مشاهده میکنند دیگران خیلی زیباتر هستند، قسمتهایی از بدنشان بینقصتر یا وزنشان متعادلتر است، تمایل پیدا میکنند مثل افراد دیگر شوند.
در نتیجه، تصویر بدنی آنها از خودشان مخدوش میشود و ارزش و شخصیت خود را وابسته به ظاهرشان میدانند. اگر بتوانند ظاهر خوبی به دیگران نشان دهند، احساس میکنند باارزشتر و دوستداشتنیترند. فیلترها باعث میشود ما صورت و اندام خودمان را بینقص کنیم و بینقص به مردم نشان دهیم. وقتی بینقص به دیگران نشان میدهیم، تایید میگیریم؛ وقتی تایید میگیریم، حس خوب پیدا میکنیم و فکر میکنیم این کار درست است؛ بنابراین عادت میکنیم خود واقعیمان را دوست نداشته باشیم و اگر بخواهیم خودمان را در شبکهها نشان دهیم، باید فیلتر کنیم، یعنی روتوش کنیم، برخی قسمتها را حذف کنیم، بخشهایی را اصلاح کنیم یا اضافه کنیم تا مثل دیگران خوب ظاهر شویم.
آیا میتوان گفت این فناوریها در حال ایجاد یک استاندارد جدید از زیبایی هستند؟
استاندارد چیزی است که در جامعه تعریف میشود؛ یعنی ببینیم بقیه چه کار میکنند. بقیه پیشانی صاف دارند، بینی بدون مشکل دارند، لبها و گونههای برآمده دارند، مژههای بلند و پررنگ دارند، گوشهای سوراخشده در چند جا دارند یا تتوها در جاهای مختلف بدن. وقتی فردی بیشتر در شبکههای مجازی باشد، هرچه بیشتر در این فضاها وقت بگذراند، بیشتر به این سمت میرود که پس استاندارد این است.
اغلب آدمها را میبیند که در شبکهها عکس پروفایلهای اینستاگرامشان به این شکل است، پس یعنی این کار درست است و فرد بیشتر به سمت دستکاری صورت و اندام خود میرود، اپلیکیشنهای خاصی مثل بقیه استفاده میکند و آنقدر جذاب است که مدت طولانی در آنها میچرخد و از آن بیشتر هویت کسب میکند. کمکم این موضوع در جامعه استاندارد میشود؛ همان مدی که در مقایسه با دیگران بلد نیستم، اما دیگران بلدند، پس من هم باید شبیه آنها شوم تا تایید بگیرم.
| 
 مطالب پیشنهادی از سراسر وب  | 

                      
                      
                      