
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا؛ نمایش «نسل سکوت» به نویسندگی محمدرضا عطاییفر، طراحی و کارگردانی محمدهادی عطایی و تهیهکنندگی محمود مداحی در تالار مولوی تهران روی صحنه است.
کاسان سالاری، بازیگر نمایش «نسل سکوت»، درباره نخستین مواجهه خود با متن این اثر به خبرنگار برنا؛ گفت: آنچه در نگاه اول توجهم را جلب کرد، پرداخت متفاوت نمایش به موضوع جنگ بود. به غیر از رشادتها و از جانگذشتگیهای شخصیتها، این اثر به درد و رنجی میپردازد که پس از جنگ یا حتی در جریان آن، دامنگیر انسانها میشود.
وی افزود: نکته جالب برایم این بود که متن از زاویهای انسانیتر به ماجرا نگاه میکند. ما همیشه قهرمانها را میشناسیم اما کمتر به این پرداختهایم که آیا آنها هنوز هم سبکسنگین میکنند که رنجی که میکشند، به اندازه رشادت و از جانگذشتگیشان میارزد یا نه؟ این تناقض و این پرسش برای من بسیار جذاب بود.
سالاری درباره ویژگی نقش خود توضیح داد: این نقش برایم پر از تضاد است؛ شخصیتی که کاری بزرگ و درست انجام داده اما همان کار باعث عذاب وجدان و رنج فراوانی برایش شده است.
این هنرمند ادامه داد: این آدم زندگی خودش را درگیر کرده اما زندگی عدهای دیگر را نجات داده و حالا بعد از سالها باز هم کاری میکند که درست است، هرچند برایش درگیری و دردسرهای تازهای به همراه دارد. این ویژگی، نقش را برایم بسیار دوستداشتنی کرد.
وی درخصوص مراحل تمرین و رسیدن به نقش گفت: برای نزدیک شدن به این کاراکتر، از زندگی خودم الهام گرفتم، چون فکر میکنم بسیاری از ما کارهای خوبی انجام دادهایم که برایمان رنج و عذاب زیادی به همراه داشته است. همین هم باعث شد نقش را لمس کنم و به آن نزدیک شوم.
سالاری در ادامه درباره همکاری با محمدهادی عطایی، کارگردان نمایش، اظهار کرد: یکی از بخشهای بسیار جذاب کار با هادی، انرژی بیپایان اوست. او به اندازه ۱۰ نفر انرژی دارد و هیچوقت خستگی را نمیفهمد. عطایی نه از «نه شنیدن» میترسد، نه از سختی راه. میداند مسیر پر از اما و اگر است، اما باز هم با شجاعت جلو میرود. همین روحیه باعث میشود بقیه گروه هم انگیزه بگیرند.
این بازیگر در ادامه درباره مفاهیم درونی نمایش گفت: یکی از چیزهایی که حین خواندن متن مدام در ذهنم میچرخید، بیتی از مولانا بود که میگوید: «اگر اژدهاست، بر ره عشق است، چون زمرد از برق این زمرد این دفع اژدها کن»… واقعا در این نمایش هم همین تقابل عشق و رنج وجود دارد؛ شبیه زمرد و اژدها. این تضاد، هم در کار دیده میشود و هم در زندگی روزمره خودم حضور دارد. همین مسئله باعث شد این نقش برای من معنا و مفهومی خاص پیدا کند؛ چیزی که شاید قبلا سراغش نرفته بودم اما همیشه با من بوده است.
بازیگر نمایش در بخش دیگری از گفتوگو اظهار کرد: یک نکتهای که شاید این روزها زیاد گفته میشود و گاهی حالت کلیشهای پیدا کرده، این است که یک گروه خوب میتواند کار خوب بسازد. اما در این اثر، این جمله واقعا حقیقت دارد. در «نسل سکوت» نه از روی عادت، نه از روی شعار بلکه از دل همکاری و صمیمیت، گروهی شکل گرفته که واقعا زندگی را برای ما زیباتر کرده است.
سالاری در پایان درباره سختترین بخش ایفای این نقش گفت: سختترین بخش برای من همان چیزی است که در ابتدای صحبتها اشاره کردم؛ یعنی مواجهه صادقانه با خودم. باید نقشی را بازی میکردم که قرار بود در آن «بازی نکنم». باید مثل زندگی واقعی، طبیعی و بیتکلف باشم. این ساده به نظر میرسد اما در عمل بسیار دشوار است. اینکه دروغ نگویی، ادا درنیاوری و نقش را زندگی کنی، نه بازیاش کنی، برایم هم سختترین، هم شیرینترین و هم بهترین بخش این تجربه بود.
انتهای پیام/
|
مطالب پیشنهادی از سراسر وب |

