دونالد ترامپ خطری برای دلار
دونالد ترامپ در دولت اول شعارش «امریکا اولویت دارد»، بود. در دولت دوم شعار «بازگرداندن عظمت به امریکا» را مطرح کرد و در واقع هر دو شعار …
اعتماد: دونالد ترامپ در دولت اول شعارش «امریکا اولویت دارد»، بود. در دولت دوم شعار «بازگرداندن عظمت به امریکا» را مطرح کرد و در واقع هر دو شعار در حال پیگیری است.
دونالد ترامپ تصور میکند که جهان یک بنگاه تجاری است که او مدیر ارشد اجرایی این بنگاه تجاری و در راس تمام کالاهای تجاری معتقد است که نفت و گاز و بهطور کلی صنعت انرژی مهمترین بخش است و باید تحت تسلط و مدیریت امریکا قرار بگیرد. به همین دلیل در ماه خرداد سال ۱۳۹۶ پس از اینکه تغییرات قابل توجهی در خانواده حاکم در عربستان رخ داد و بنسلمان روی کار آمد، دونالد ترامپ در اواخر ماه خرداد سال ۱۳۹۶ صراحتا اعلام کرد که در سیاست خارجی امریکا هدف تسلط بر منابع انرژی و عناصر کمیاب زیرخاکی است که امریکا باید در جهان مدیریت کند.
نقش بانک مرکزی و وزارت نفت
در سال ۱۳۸۰ با توجه به مشکلات اقتصادی امریکا و بحرانی که پیشبینی میشد دلار امریکا با آن مواجه خواهد شد، مرحوم دکتر نوربخش، رییس کل وقت بانک مرکزی و مرحوم کاظم پوراردبیلی، مشاور وقت وزیر نفت و برخی کارشناسان اقتصاد انرژی به این نتیجه رسیدند که نباید فرصت داد تا قدرت خرید ریال در برابر دلار امریکا کاهش پیدا کند. بنابراین مطالعهای توسط بخشی از سازمان بورس و اوراق بهادار، سازمان عمران کیش، بنیاد مستضعفان، صندوقهای بازنشستگی، پسانداز و رفاه کارکنان صنعت نفت در دولت هفتم و هشتم صورت گرفت و با تاسیس بورس بینالمللی نفت ایران در جزیره کیش در اوایل سال ۱۳۸۴ (اواخر کار دولت هشتم) به منظور معاملات فرآوردههای نفتی با «ریال» ایران و نیز قراردادهای معاوضه نفت خام و گاز طبیعی بین دریای کاسپین – خزر و خلیجفارس به منظور جایگزین کردن دلار با واحد بیتی یو (ژول، کالری که واحد انرژی است و برای اندازهگیری انرژی گرمایی (حرارتی) حاملهای انرژی استفاده میشود) وابستگی ریال ایران به دلار امریکا کاهش پیدا کند. در آن زمان امریکا نگران شده بود و برخی نشریات امریکایی نوشتند که طرح کنار گذاشتن دلار در اقتصاد انرژی ایران از برنامه هستهای ایران خطرناکتر است. در واقع اینطور مدنظر بود که ذخایر غنی نفت و گاز ایران به عنوان پشتوانه «ریال» تعریف شوند که در برابر دلار امریکا نرخ برابریاش حفظ میشد.
نفت و گاز پشتوانه دلار
متاسفانه نفوذیها، مافیا، کاسبان تحریم (دولت پنهان) اجازه ندادند که بورس بینالمللی نفت ایران در جزیره کیش با اهدافی که تعریف شده بود، فعال شود و در دولت نهم و دهم نیز به بهانه خصوصیسازی صنعت یکپارچه و به هم پیوسته نفت و انرژی کشور را تکهتکه کردند و بخشهای سودده آن (نظیر پالایشگاهها، پتروشیمیها، نیروگاهها و…) را به خودشان فروختند. این در حالی بود که دولت اول دونالد ترامپ از فروپاشی صنعت نفت ایران استقبال کرد و پس از اغتشاشاتی که در دیماه سال ۱۳۹۶ در مشهد شروع و دولت دوازدهم مدعی شد که پیامی به دونالد ترامپ داده شد که از برجام خارج شود، در اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۷ برجام را با خروج امریکا به حالت تعلیق درآورد و صنعت نفت ایران تحت شدیدترین تحریمها قرار گرفت. پس از آن دونالد ترامپ با توافقهایی که با دولتهای کشورهای صاحب منابع غنی انرژی به منظور حمایت از پایداری از حکومت آنها به عمل آورد، منابع غنی نفت و گاز آنها و امریکا را بهطور غیرمستقیم تاکنون برای پشتوانه دلار امریکا مورد بهرهبرداری قرار داده است.
جنگ برای نفت و گاز
در فلسطین اشغالی (نوار غزه)، سواحل لبنان، سوریه، یمن، عراق و…آسیای مرکزی، دریای کاسپین -خزر، قفقاز، ونزوئلا و کشورهای شمال آفریقا و امریکای جنوبی حتی کانادا، دونالد ترامپ خواهان روی کار آمدن دولتی است که دست نشانده امریکا باشد و منابع غنی نفت و گاز و عناصر کمیاب زیرخاکی آنها تحت تسلط و مدیریت امریکا قرار بگیرد. به همین دلیل در ایران به بهانه غنیسازی هستهای و در ونزوئلا به بهانه مبارزه با قاچاق مواد مخدر دست به عملیات تروریستی و تجاوز نظامی میزند.
جنگ تعرفهها
دونالد ترامپ، «تعرفه»ها را «زیباترین کلمه» مینامد. در واقع دونالد ترامپ معتقد است که جهان در دوران جدید «جنگ اقتصادی» است. تحریمها، تعرفهها، تسلط و مدیریت منابع نفت و گاز و عناصر کمیاب زیرخاکی، کنترل واردات و صادرات آنها در جهان سلاحهایی است که برای اعمال قدرت امریکا در جهان و علیه رقبای امریکا باید به کار گرفته شوند. در حال حاضر نظام مالی امریکا شامل دلار و شبکه بانکها و سیستمهای پرداختی که تجارت جهانی را تسهیل میکنند به صورت سلاحی نظیر بمب اتم توسط دولت دونالد ترامپ به کار گرفته شدهاند. در همین حال دونالد ترامپ سعی دارد که با استفاده از فناوریهای زیربنایی (هوش مصنوعی)، قلب تپنده دنیای دیجیتال را هم کنترل کند. بنابراین دولت دونالد ترامپ و بهطور کلی هر دولتی که در امریکا روی کار بیاید دیگر نیازی به محاصرههای دریایی پرهزینه یا جلب اجماع سازمان ملل متحد برای اعمال تحریمهای تنبیهی علیه سایر کشورها ندارد. اکنون دونالد ترامپ با یک چرخش قلم و امضای حکم حکومتی در سمت رییسجمهور امریکا میتواند مجازاتهای اقتصادی بسیار شدیدتر از محاصرهها و ممنوعیتهای نظامی قدیمی را اعمال کند.
بقیه دولتها چه میکنند؟
بقیه دولتها در جهان متوجه سیاستهای دولت امریکا هستند و از پکن تا برازیلیا (برزیل)، مسکو، تهران، ونزوئلا و…، دولتها در حال برنامهریزیهای مقابله و حتی رقابت برای ایجاد کانالهای مالی جایگزین هستند. دولتها در جهان خطر امریکا را جدی گرفتهاند و مصمم هستند از تکرار تجربه تحریم کشورهایی نظیر ایران و روسیه جلوگیری کنند. در همین حال، فناوریهای نوظهور – مانند هوش مصنوعی، ارزهای دیجیتال و سیستمهای انرژی پاک – در حال ایجاد گلوگاههای جدیدی هستند که رقابتهای جدی برای کنترل منابع غنی نفت و گاز و عناصر کمیاب زیر خاکی با امریکا را تعریف کنند.
به همین دلیل دونالد ترامپ برای کاهش و خنثیسازی اینگونه رقابتها از تهدیدهای مکرر مبنی بر اعمال تعرفههای تنبیهی علیه کشورهای متحد امریکا در اروپا، کانادا و غیره و نیز کشورهای عضو بریکس متشکل از ۱۰ کشور از جمله برزیل، ایران، روسیه، هند و چین در صورت ایجاد جایگزینی برای دلار استفاده میکند. در واقع دونالد ترامپ اعتراف میکند که دلار با بحران دست به گریبان است و به پاشنه آشیل امریکا تبدیل شده است.
شاید به همین دلیل وقتی در اواخر خردادماه ۱۳۹۶ سیاست خارجی امریکا برای تسلط بر منابع انرژی و مدیریت قیمت در جهان را تعریف کرد، بسیاری از کارشناسان اقتصاد انرژی گفتند که امریکا با آموختن از مطالعات ایران برای تاسیس بورس بینالمللی نفت ایران در جزیره کیش به منظور حمایت و پشتوانه «ریال» با ذخایر غنی نفت وگاز ایران، دولت امریکا سعی دارد دلار را با نفت و گاز پشتیبانی و حمایت کند.
هنر معامله
در اوایل سال ۱۳۵۷ (۱۹۷۸ میلادی) کتابی منتشر شده و ادعا شد که این کتاب را دونالد ترامپ تحت عنوان هنر معامله با مشارکت و ویرایش تونی شوارتز (روزنامهنگار) نوشتهاند. این کتاب در کارزار انتخاباتی دونالد ترامپ دردولت اول او مورد استفاده قرار گرفت. در هر حال دونالد ترامپ از آن به عنوان یکی از افتخارآمیزترین دستاوردهایش و دومین کتاب مورد علاقهاش پس از انجیل یاد میکند. تونی شوارتز از کار کردن روی کتاب ابراز تاسف کرد و به همراه ناشر کتاب هوارد کامینسکی اعلام کردند که ترامپ نقشی در نوشتن متن کتاب نداشته است.
دونالد ترامپ در دولت اول و حالا در دولت دوم ثابت کرد که این کتاب را او ننوشته است که اگر نوشته بود از مطالب آن در حکمرانیاش استفاده میکرد و میفهمید که تاریخ گواهی میدهد که تسلط اقتصادی بیشتر از جذابیت ناشی میشود، نه اعمال زور و قدرت نظامی . برای تقویت توان اقتصادی و نجات دلار دونالد ترامپ، باید به نوشتههای مندرج در کتاب هنر معامله که مدعی است نوشته است، رجوع کند و از هویج به جای چماق برای تشویق سایر کشورها به همکاری اقتصادی و بازسازی اقتصاد دستخوش با بحران امریکا استفاده کند.
جنگ اقتصادی
جنگ اقتصادی تحریمها و تعرفهها تنها در صورتی موثر هستند که دولت امریکا بتواند دیگران را برای حضور و فعالیت در اقتصاد امریکا تشویق کند و شرایطی را فراهم آورد که آنها در امریکا بمانند. سیاستهای فعلی دولت دونالد ترامپ بدون تردید در آینده نزدیک یا کمی دور قبل از پایان دوره دوم ریاستجمهوریاش شرایط را برای امریکا سختتر خواهد کرد و ممکن است موجب فرسایش و ناکارآمدی سلاحهایی نظیر تعرفهها و تهدیدهای نظامی امریکا هم بشود.
شرایط امروز امریکا شبیه دوران ریچارد نیکسون؟
حدود نیم قرن پیش امریکا از نظر اقتصادی در شرایط مشابهی قرار داشت. اقتصاد ایالات متحده امریکا در معرض خطر متلاشی شدن بود، رییسجمهور وقت امریکا ریچارد نیکسون، وزیر خزانهداریاش که سعی داشت سیاستهای برد-برد اقتصادی را پیش ببرد، ویلیام سایمون را به عربستان سعودی فرستاد تا به تحریم نفتی دولتهای عربی علیه غرب پایان دهد. سایمون توانست با حکومت خانواده آل سعود به توافقی دست پیدا کند که سیستم مالی جهانی را به شیوههایی که تا به امروز تداوم دارد، متحول و کنترل امریکا بر بازار تجارت نفت را تا به امروز تثبیت کرد. در آن زمان، امریکا به سرعت به عنوان یک ابرقدرت در صنعت انرژی در حال افول بود و جایگاه سنتی خود را به عنوان تولیدکننده تعیینکننده در بازار جهانی نفت از دست داده بود. تولید نفت ایالات متحده در سال ۱۹۷۰ به اوج خود رسیده بود و تا ۵۰ سال بعد از آن هم به همان سطح نرسید تا اینکه صنعت تولید نفت و گاز غیرمتعارف مشهور به شیل اویل و شیل گاز تعریف شد. درآن زمان تامین امنیت انرژی برای امریکا مهمترین موضوع در سیاست خارجی امریکا تعریف شد، زیرا برای اولینبار، امریکا به واردات نفت عمدتا از خاورمیانه وابسته شد.
چرا؟
در ۱۴ مهرماه ۱۳۵۲ (۶ اکتبر ۱۹۷۳) ائتلافی از کشورهای عربی به اسراییل حمله کردند. دو هفته بعد، در پاسخ به درخواست نیکسون از کنگره برای کمک اضطراری به اسراییل، عربستان سعودی و سایر اعضای سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک)، تولید نفت خام را کاهش دادند و تحریم نفتی را علیه ایالات متحده امریکا و متحدان اسراییل اعمال کردند. روی هم رفته، سعودیها و متحدانشان حدود ۵ میلیون بشکه در روز از بازارهای جهانی نفت حذف کردند که تقریبا ۱۰ درصد از تولید جهانی در آن روزگار را تشکیل میداد.
بحران انرژی
در آن روزگار جهان یک بحران انرژی فاجعهبار را تجربه کرد. هنری کیسینجر، وزیر امور خارجه وقت ایالات متحده، امریکا از این بیم داشت که جهان در معرض خطر «چرخه معیوب رقابت، خودکامگی، رقابت و رکودی مانند آنچه منجر به فروپاشی نظم جهانی در دهه ۱۹۳۰ میلادی شد، بشود». بنابراین ویلیام سایمون، وزیر خزانهداری امریکا مسوول جلوگیری از این پیامد بود.
جنگ اعراب و اسراییل – یک توطئه؟
سایمون، به عنوان معاملهگر اوراق قرضه در بازار بورس وال استریت به دولت ریچارد نیکسون پیوسته بود و سبک خشن و تندخویی داشت. تصمیم برای سهمیهبندی بنزین و تخصیص نفت و فرآوردههای نفتی به کارخانهها به جای اتومبیلهای شخصی که اعضای کابینه ریچارد نیکسون نگران آن بودند را گرفت. البته بعدها در بعضی محافل آکادمیک مطالعاتی انجام شد که نشان میداد جنگ بین اعراب و اسراییل و تحریم نفتی اعراب علیه غرب یک برنامه تعریف شده توسط امریکا و متحدان امریکا بود تا با افزایش ناگهانی بهای نفت و کمیاب شدن فرآوردههای نفتی در بازار امریکا و سایر کشورها سرمایهگذاری برای اکتشاف، توسعه و تولید نفت خام در جاهایی نظیر دریای شمال اسکاتلند، آلاسکا، خلیج مکزیک و غیره مقرون بهصرفه تا وابستگی غرب به خاورمیانه کمتر شود. در امریکا قیمت بنزین در پمپ بنزین ها ۴۰ درصد افزایش یافت. حتی پس از لغو تحریمها توسط اوپک در اسفندماه ۱۳۵۲ (ماه مارس ۱۹۷۴)، قیمت نفت به پایینترین حد خود نرسید. در سال ۱۳۴۸ (۱۹۷۰میلادی)، قیمت هر بشکه نفت خام حدود یک دلار و هشتاد سنت بود. تا سال ۱۳۵۸ (۱۹۸۰ میلادی)، قیمت نفت خام به ۳۹ دلار افزایش پیدا کرد، افزایشی بیش از ۲۰۰۰ درصد. هزینههای واردات انرژی به امریکا به شدت افزایش یافت و کسری بودجه امریکا به شدت بالا رفت. علاوه بر بحران انرژی، امریکا در آستانه یک فروپاشی مالی تمام عیار قرار گرفت.بنابراین مردم امریکا به شروع اکتشاف، توسعه و تولید نفت خام و گاز طبیعی بدون در نظر گرفتن محدودیتهای زیست محیطی رضایت دادند.
واترگیت؟
در اردیبهشت ماه ۱۳۵۳ (ماه مه ۱۹۷۴)، ماجرای فساد دولت ریچارد نیکسون مشهور به ماجرای واترگیت دولت ریچارد نیکسون را با بحران جدی دست به گریبان کرد. بنابراین سایمون وزیر خزانهداری دولت نیکسون دوباره به عربستان رفت و خانواده آل سعود را متقاعد کرد برای کمک به اقتصاد امریکا «پترودلار»هایی که به دلیل افزایش بهای نفت خام گیر خانواده آل سعود آمده بود را به امریکا ببرند و در بدهی دولت ایالات متحده امریکا سرمایهگذاری کنند. به این ترتیب، خانواده آل سعود حاکم در عربستان کسری بودجه ایالات متحده امریکا را جبران میکردند. در واقع خانواده آل سعود با پول فروش نفت عربستان اوراق قرضه خزانهداری ایالات متحده امریکا را خریداری کردند به این ترتیب دلار نفتی متولد شد. با سقوط ارزش دلار در طول دهه ۱۹۷۰ میلادی، ارزش واقعی سود نفتی عربستان سعودی که به دلار سرمایهگذاری کرده بود بهطور چشمگیری کاهش یافت. تضعیف دلار عملا قیمت جهانی نفت را هم کاهش داد. نکته قابل توجه اینکه نفت هنوز به دلار قیمتگذاری میشود و خریداران نفت خام که باید دلار ذخیره کنند هنوز کسری بودجه امریکا را تامین مالی میکنند. پترودلارها به عنصر کلیدی در یک نظام مالی جهانی تبدیل شدهاند، نظام مالی که تحت سلطه ایالات متحده امریکا قرار دارد.
خطر دلار را تهدید میکند؟
نظام مالی متکی به دلار امریکا به گفته بسیاری از اقتصاددانان در معرض خطر فروپاشی است. بهطور مستقیم، چین در تلاش است تا پترودلار را با پترویوان جایگزین کند. در سالهای اخیر، چین تمام زیرساختهای لازم برای تجارت نفت به یوان را راهاندازی کرده است، از جمله راهاندازی قرارداد خرید و فروش آتی نفت به یوان در بورس بینالمللی انرژی شانگهای، گسترش خطوط معاوضه (سوآپ) ارزی به کشورهای اصلی صادرکننده نفت و ایجاد سیستمهای داخلی برای تسویه پرداختها. پس از شروع جنگ اوکراین و روسیه در سال ۱۴۰۱ (۲۰۲۲ میلادی) و تحریمهای بعدی غرب، روسیه به اولین تولیدکننده بزرگ نفت تبدیل شد که سهم قابل توجهی از صادرات انرژی خود را به یوان قیمتگذاری کرد. پکن اکنون در تلاش است تا عربستان سعودی، امارات متحده عربی و سایر کشورهای نفتی را به پیروی از این روند ترغیب کند. برخی کارشناسان معتقدند که چین برای رواج پترویوان باید روشهای کنترلهای سرمایه را کاهش دهد. در هر حال پیشرفتی که در این زمینه حاصل شده، غیرقابل انکار است.
آیا شکست ترامپ نزدیک است؟
علاوه بر رشد روزافزون، پترویوان، کشورهایی از برزیل گرفته تا هند و سایر کشورها بهطور فعال در حال ایجاد کانالهای مالی جایگزین دلار هستند و آنها را به عنوان بیمهای در برابر استفاده سیاسی و نظامی دولت امریکا از دلار میبینند. گروه کشورهای عضو بریکس نقش ویژه در پیشبرد این تلاشها دارد. سال گذشته، یک طرح ابتکاری به رهبری چین به نام mBridge نشان داد که میتواند معاملات فرامرزی را با استفاده از ارزهای دیجیتال در عرض چند ثانیه و با دور زدن کامل سیستم مبتنی بر دلار تسویه کند. عربستان سعودی، رکن اصلی سیستم پترودلار، اخیرا به این پروژه پیوسته و تصور آیندهای را که در آن توانایی امریکا برای اعمال قدرت مالی به شدت کاهش یافته است، آسانتر میکند.
ترامپ همه قوانین را زیرپا میگذارد؟
دونالد ترامپ از خود شخصیتی ارایه داده که غیرقابل اعتماد و پیشبینی است. اخیرا حدود ۵۰ نفر را در حمله به قایقهای ونزوئلایی در دریای کاراییب به بهانه اینکه قاچاقچی مواد مخدر هستند بدون محاکمه و اثبات جرم آنها در واقع اعدام کرده است و میگوید قصد دارد در خاک ونزوئلا هم نفوذ کند و ناوها و هواپیماهای زیادی را به منطقه فرستاده است. در داخل امریکا هم بدون رعایت ضوابط قانونی بخشی از کاخ سفید را برای ساختن یک سالن رقص خراب کرده و مدعی است که سیصد میلیون دلار هزینه ساخت را بخش خصوصی امریکا پرداخت میکند.
همین رفتار زیرپاگذاری قوانین داخلی امریکا و قوانین بینالمللی است که نگرانیها درباره آینده دلار امریکا را افزایش میدهد، زیرا دو مزیت اصلی دلار نسبت به یوان چین، اعتماد به استقلال فدرال رزرو امریکا و اعتماد به تعهد امریکا به حاکمیت قانون تاکنون بوده است. با وجود تمام جذابیتها در بازار چین، وقتی که طرفین قراردادها و معاملات به بنبست میرسند، اکثرا ترجیح میدهند که دعاوی آنها در دادگاههای امریکایی یا اروپایی رسیدگی شود تا یک دادگاه چینی . بنابراین در نهایت، بزرگترین تهدید برای برتری دلار نه از چین یا اروپا، بلکه از سیستم سیاسی خود امریکا و دولت دونالد ترامپ ناشی میشود. اگر دونالد ترامپ فدرال رزرو را سیاسی کند و به استقلال سیاست پولی آن پایان دهد – یا بدتر از آن، اگر سیستم قضایی امریکا را تضعیف کند و حاکمیت قانون زیر سوال برود – مزایای دلار نسبت به سایر ارزها محو خواهد شد. قدرت اقتصادی هیچ وقت پایدار نیست – باید بهطور فعال حفظ شود. اکنون سوال این است که آیا ترامپ قدرت درک و فهم موضوع به این مهمی را دارد؟
| مطالب پیشنهادی از سراسر وب | 
 
 