
استقلال ساپینتو این روزها چشمنواز و روبهراه شده است. تیم او به دلیل نوع بازیاش، مقابل تیمهایی که تدافعی بازی نکنند، از برگ برنده برخوردار است. مثلث جذاب و آتشینِ آسانی، منیر و کوشکی کار را برای هر تیمی واقعا سخت میسازد.
فقط اولین حمله جدی استقلال لازم بود تا آنها در کمتر از ۲۴ ساعت، صدر جدول را از «تیتیها» پس بگیرند، آن هم برابر تیمی که خود از بالانشینان جدول بود و در سودای تصاحب صدر. آبیپوشان در این بازی، سدِ گل نخوردن شاگردان مجتبی حسینی را پس از ۵ هفته شکستند و چهبسا اگر محمد خلیفه، دروازهبان جوان و آیندهدار اراکیها نبود، استقلالیها با گلهای بیشتری بازی را به سود خود خاتمه میدادند.
استقلال که تا چند هفته قبل سوهان روح هوادارانش بود و یازده امتیاز را برابر تیمهایی که در ردیف «رقبای آسان» آنها محسوب میشدند از دست داده بود، اکنون روی ریل قرار گرفته است و به شرطِ تداوم همین روند و رفع ایراداتی که هنوز دیده میشود، میتواند شانس اول قهرمانی باشد. در روند موفقیتآمیز تیم ساپینتو، خط هافبک آن دلبری دیگری مینماید؛ جایی که رزاقینیای جوان بیشتر وظیفه دفاعی را بر عهده دارد تا مهران احمدی، یاسر آسانی، منیر الحدادی و علیرضا کوشکی بسازند و بنوازند.
گل اول استقلالیها حاصل خلاقیت و حرکت فردی یاسر آسانی بود. در گل دوم آنها نباید از تبحر و دید عالی منیر در ارسال و جایگیری و نحوه ضربه زدن کوشکی به سادگی گذشت. شاید اینگونه سانترهایِ «گلساز» و با «دید عالی» از منیر الحدادی به خاطر بازی در تیمی چون بارسا و زیر نظر مربیان بزرگ و در کنار ستارگانی چون مسی، چیز عجیب و دور از انتظاری نباشد، ولی توانایی وینگر چپِ کوتاهقامت استقلال در قرار گرفتن در نقاط کور دفاعی حریف و سرزنیاش با آن قد کوتاه که هر دو مسبوق به سابقه نیز هست، نکته ویژه و مهمی است. بین گلهای آبیپوشان اما، گل دوم از منظر تاکتیکی و تکنیکی چیز دیگری بود؛ پاسکاری حسین گودرزی، کوشکی و مهران احمدی در یک گلهجا و در بین بازیکنان حریف، حرکت فکورانه احمدی و پاس دقیقش در کنار خط طولی که باعث غافلگیری و جاماندن دفاع آلومینیوم و صاحب توپ شدن کوشکی در پشت دفاع آنها شد تا او با سانترش، پایهگذار گل منیر شود. گل دوم استقلال به قول مرحوم بهرام شفیع یک «گل مدرسهای» بود.
کوشکی اگر در هنگام تصاحب توپ، به همان اندازه که علاقه دارد در طول محوطه جریمه حریف به قصد گلزنی اقدام کند و اصطلاحا «به تو» بزند، برای رودست زدن به مدافعان حریف نیز با حرکت در عرض ۱۸ قدم اقدام به گلسازی کند، هم خودش بازیکن مثمرثمرتری خواهد بود و هم تیمش بهره بیشتری از توانایی او میبرد؛ همانطور که با چنین حرکتی در بازی با فجر سپاسی پنالتی دوم را برای استقلال گرفت و در این بازی نیز گل دوم استقلال را ساخت.
ساپینتو اما برای اینکه تیمش همین روند را ادامه دهد و بهویژه در مصاف با رقبای سختتر به مشکل برنخورد، باید فکری به حال این چند مسئله کند:
- استقلالیها پس از اخراج رضا مرزبان و ۱۰ نفره شدن حریف میتوانستند با توجه به روند بازی بر تعداد گلهای خود بیفزایند، اما نوعی اشباعزدگی در بین آنها دیده میشد، درحالیکه میتوانستند لااقل روشهای مختلف گلزنی را تمرین و امتحان کنند. این اشباع شدن در چند بازی اخیر استقلال مشهود بود.
- هنوز برخی تکرویهای بیجا و «ور رفتن»های بدهنگام در موقع حمله از تعدادی بازیکنان استقلال که از قضا جزو ستارگان این تیم هستند به دفعات دیده میشود. اگر این اشکال رفع شود، استقلال صاحب گلهای زده بیشتری شود و تفاضل گل خود را برای «روز مبادا» بهبود بخشد.
- وقتی شرح وظایف و نوع بازی سعید سحرخیزان و داکنز نازون به عنوان مهاجمان نوک آبیپوشان متفاوت است، طبیعتا باید نحوه بازی هجومی این تیم نیز بسته به قابلیتهای آنها تغییر کند؛ سحرخیزان بازیکنی است دونده با قابلیت بالا در پرس کردن و شرح وظایفی چون پشت به دفاع حریف بازی کردن و عقب آمدن برای تسهیل نفوذ وینگرها، و از آن طرف نازون صرفا بازیکن درون ۱۸ قدم حریف است. پس در مواقع حضور او باید برنامههای هجومی استقلال مبتنی بر قابلیتهای یک مهاجم درون باکس باشد.
- نازون قرار بود با بدنسازی هم وزن کم کند و هم آماده شود، اما گویا فربهتر از قبل نشان میدهد. فکر نمیکنید الان دیگر باید بتواند عیار واقعی و آنچه در چنته دارد را آشکار کرده باشد؟
|
مطالب پیشنهادی از سراسر وب |

