یوسف الکاظمی تحلیلگر مسائل سیاسی و بین الملل :
سودان امروز در میانه بحرانی پیچیده و چندبعدی قرار دارد . بحرانی که در آن مرز میان جنگ داخلی، رقابتهای نیابتی و منازعات قدرتهای منطقهای درهم تنیده است. در حالی که درگیری میان ارتش و نیروهای پشتیبانی سریع، ساختار دولت و جامعه را متلاشی کرده، رقابت قدرتهای منطقهای و بینالمللی، آینده این کشور آفریقایی را به عرصهای از موازنهجویی و نفوذ تبدیل کرده است.
میدان سیاست و امنیت:
درگیری خونین میان ارتش سودان به رهبری ژنرال عبدالفتاح البرهان و نیروهای پشتیبانی سریع به فرماندهی محمد حمدان دقلو (حمیدتی) نه تنها خارطوم را به ویرانهای بدل کرده، بلکه مشروعیت و اقتدار دولت مرکزی را به چالش کشیده است.
این نیروهای شبهنظامی متهم به نقض گسترده حقوق بشر و ارتکاب جنایات علیه غیرنظامیاناند و ساختار سیاسی شکننده سودان نیز در برابر آن ناتوان مانده است. ضعف نهادهای مدنی، تشتت جریانهای سیاسی و فروپاشی نظم اقتصادی، تصویری از کشوری فرسوده و بیثبات ترسیم میکند.
رقابت ژئوپلیتیکی در دریای سرخ:
سودان به دلیل موقعیت راهبردی خود در مجاورت دریای سرخ و در پیوند میان شمال آفریقا و شاخ آفریقا، در کانون توجه قدرتهای منطقهای و جهانی قرار دارد. بیثباتی داخلی این کشور، فرصت مداخله و نفوذ برای بازیگران متعددی فراهم کرده است؛ از مصر، عربستان و امارات گرفته تا ترکیه، روسیه و ایران. هر یک از این بازیگران با اهداف متفاوت، تلاش میکنند جایگاه خود را در معادلات آینده خارطوم تثبیت کنند.
امنیت در گرو ائتلافها:
در بعد امنیتی، تداوم درگیری میان ارتش و نیروهای پشتیبانی سریع، بستر ظهور ائتلافهای متغیر و چندسطحی را فراهم کرده است. حمایت برخی کشورها، از جمله روسیه و ایران، از دولت مرکزی میتواند در کوتاهمدت به تقویت ثبات نسبی کمک کند، اما خطر تجزیه یا تداوم درگیریهای پراکنده همچنان پابرجاست.
در چنین شرایطی، سودان به صحنهای از جنگهای نیابتی و رقابت تسلیحاتی تبدیل شده که خروج از آن، نیازمند اجماع داخلی و حمایت منطقهای هماهنگ است.
اقتصاد در مرز فروپاشی:
سودان با وجود برخورداری از منابع غنی طبیعی و کشاورزی، به دلیل جنگ داخلی و تحریمها، در آستانه فروپاشی اقتصادی قرار دارد. کمبود مواد غذایی، بحران ارزی، و گسترش فقر، نفوذ اقتصادی قدرتهای خارجی را تسهیل کرده است.
برخی کشورها در تلاشاند از این خلأ برای سرمایهگذاری هدفمند در بخشهای انرژی و کشاورزی بهره ببرند، اما چنین روندی، در نبود ثبات سیاسی، میتواند به نوعی «وابستگی ساختاری جدید» منجر شود.
بحران انسانی و مسئولیت جهانی:
گزارشهای متعدد از نقض حقوق بشر، کشتار غیرنظامیان و آوارگی گسترده، نشان میدهد که بحران سودان صرفاً امنیتی یا سیاسی نیست؛ بلکه یک فاجعه انسانی تمامعیار است.
در چنین شرایطی، جامعه جهانی و سازمانهای منطقهای وظیفه دارند بر حمایت از غیرنظامیان، بازسازی زیرساختها و ارائه کمکهای بشردوستانه متمرکز شوند. بدون حل این بُعد انسانی، هر توافق سیاسی ناپایدار خواهد بود.
چالشها و سناریوهای پیشرو:
۱. تداوم درگیری و چندپارگی قدرت: احتمال تقسیم مناطق نفوذ میان ارتش و شبهنظامیان.
۲. دیپلماسی منطقهای فعال: نقش میانجیگرانه کشورهای همسایه یا بازیگران جدید برای تثبیت آتشبس.
۳. نفوذ اقتصادی خارجی: گسترش رقابت در حوزه انرژی، کشاورزی و بنادر دریای سرخ.
۴. فشار انسانی و اخلاقی: ضرورت ورود نهادهای بینالمللی برای حفاظت از غیرنظامیان و مهار بحران مهاجرت.
جمعبندی: آزمون سخت دولت و ملت.
سودان امروز بیش از هر زمان دیگری به نقطهای سرنوشتساز رسیده است. کشوری که هم میتواند به الگوی بازسازی ملی و احیای نقش آفریقا در تعاملات بینالمللی تبدیل شود و هم ممکن است در گرداب جنگ داخلی و مداخلات خارجی فرو رود.
تداوم حمایت بازیگران منطقهای از دولت مرکزی، در کنار اصلاح ساختارهای سیاسی و توجه به ابعاد انسانی، میتواند مسیر گذار به ثبات را هموار سازد. با این حال، آینده سودان همچنان در گرو تصمیم نخبگان داخلی برای عبور از منطق اسلحه و حرکت به سوی منطق دولت است.
تیترکوتاه مدیا
سرمایهگذاری برای تولید؛ کدام سرمایه، کدام تولید؟
وبگردی
|
مطالب پیشنهادی از سراسر وب |

