رونویس – گروه دین و اندیشه- فاطمه علی آبادی: در روزگار ما، شاعران آئینی و ستایشگرانی که با اخلاص و دانش در این عرصه گام نهادهاند، نقشی مؤثر در تبیین معرفت دینی، انتقال پیام اهل بیت و پاسداری از زبان فاخر شعر فارسی ایفا کردهاند.
گفتگوی پیش رو با محمود تاری، شاعر و ستایشگر با سابقه، تلاشی است برای واکاوی تجربههای زیسته او در مسیر شعر آئینی، بررسی پیوند میان شعر و منابع اصیل دینی و نقد وضعیت شعر و مداحی امروز. پیشتر قسمت نخست این گفتگو با عنوان «شعر ضعیف در فضای شعر آئینی بسیار است؛ تقلید از خواننده طاغوتی درست نیست» منتشر شده بود.
آنچه در ادامه میخوانید قسمت دوم این گفتگوست:
*شما اگر در جامعه مداحی مسئولیت داشته باشید و یا امکان امعان نظر و تأثیرگذاری در جریان کلی هیئات مذهبی، به چه اقداماتی روی خواهید آورد؟ به عبارت سادهتر، حال هیئات چطوری بهتر میشود؟
در جلسات خانه مداحان و مراکز مرتبط، اندیشمندان و صاحبنظران ایدههای ارزشمند و عملی ارائه میکنند، اما در مرحله اجرا با بیتوجهی روبهرو میشوند. سخنان تخصصی بزرگان شنیده میشود، ولی در تصمیمگیری نهایی، کسی توجهی ندارد؛ طرحها را وتو میکنند یا به بهانههای بیاساس آن ایدهها را کنار میگذارند. حتی بودجههای فرهنگی، که باید صرف کارهای بنیادی شود، در اختیار همان گروههای بیتکلیف قرار دارد و چون دغدغه اصلاح ندارند، پروژههای سازنده روی زمین میماند. در کنار این ضعفها، رهبر انقلاب بارها بر ضرورت ورود نسل جوان به عرصه ستایشگری تأکید کردهاند، اما باید پرسید منظور کدام جوان است؟ جوان مؤمن، متعهد و فرهنگساز یا جوانی که با رفتار و اجرای خود مسیر مداحی را تخریب میکند؟ متأسفانه گروههایی که قدرت و رسانه را در دست دارند، به جای تربیت و هدایت، از همین جریانهای تخریبگر حمایت میکنند. آنان فرصت و تریبون به کسانی میدهند که ذائقه و تفکر دینی مردم را پایین آوردهاند و بدینسان، به جای سازندگی، عملاً به تخریب بنیادهای فرهنگی این عرصه دامن میزنند.
در فضای امروز مداحی، کمتر نشانهای از بازسازی و رشد دیده میشود؛ آنچه غالب شده، تأیید کارهای ضعیف و تکرار خطاهای گذشته است. این روند اگر اصلاح نشود، نه تنها جایگاه مداحی را تضعیف خواهد کرد، بلکه ادبیات آئینی را نیز از مسیر صحیح خود دور میسازد. مسیری که سالهای پیش بزرگان شعر آئینی و ستایشگری با خون دل آن را بنیان گذاشته بودند.
*یک مثال برای این مسئله می زنید؟
نمونه آشکار آن، تقلید از خوانندگان غیرمذهبی است. دیده میشود که برخی از مداحان جوان عیناً ترانه یک خواننده زن طاغوت را بازخوانی میکنند، نه تنها سبک بلکه محتوا و حتی نفسگیریها و فراز و فرودهای آهنگ را نیز تقلید میکنند. این کار از دید شرعی و اخلاقی ناپسند است و نمیتوان با عذر نمیدانستم؛ توجیهش کرد. مگر ممکن است بدون گوش دادن مکرر به آن ترانه، امکان چنین تقلیدی بدون نقصی وجود داشته باشد حداقل بیست بار به این ترانه گوش داده تا بتواند اجرایش کند.
مشکل ما در اینجاست. مقام معظم رهبری نیز در دیدار با مداحان تصریح فرمودند که باید از کپیبرداری پرهیز کرد و از اساتید موسیقی متعهد بخواهید برایتان یک سبک جدید برای مناسبتهای حزن و شادی خلق کنند. در گذشته خوانندهها از سبک مداحان استفاده میکردند، اما امروز متأسفانه این مهم از سوی برخی مداحان بالعکس عمل میشود و باعث ضربه زدن به مداحی میشود.
اگر بخواهیم از روی کار دیگران نمونهای بسازیم، حالا قوت و ضعفش را کار ندارم و بعد همان را دقیق بخوانیم، خیال میکنیم هنر کردهایم؛ در حالیکه این کار چیزی جز کپیبرداری نیست. در گذشته برخی از بزرگان هم گفتهاند که خوانندهها از مداحان تقلید میکردند که نمونههای آن بسیار است. امروز جوانانی که تازه وارد این کار شدهاند، ترانهها را گوش میکنند و دقیقاً همانها را اجرا مینمایند؛ همین باعث انتقادهای شدید از طرف مراجع و دلسوزان شده است.

*آفات این روش چیست از نظر شما؟
این سبک خواندن ضربههایی جبران ناپذیری به اصل مداحی زده است. مداحی و ستایش اهل بیت کاری بسیار معنوی و شریف است. امروز وقتی نام مداح میآید، ذهن مردم به تصور دیگری میرود؛ امروزه مداح تا میکروفون در دست میگیرد، شور میخواند، در حالیکه شور حقیقی در پایان کار است. در ساختار قدیم، ابتدا غزل پندیات خوانده میشد، سپس وارد مدح میشدند، بعد گریز به مرثیه زده میشد، شعر مرثیه همراه با مقتل کلامی خوانده میشد و روضهخوانی صورت میگرفت، سپس نوحه زمینه اجرا میشد، بعد دَم ایستاده و در پایان شور میآمد. اکنون این ترتیب برعکس شده و شور به ابتدای کار آمده است و مفاهیمی هم که در این شورها وجود دارد، متأسفانه هیچ سنخیتی با فرهنگ دینی ما ندارد؛ نه از نظر محتوا نه از نظر سبک. نمونههایش فراوان است. بدتر اینکه این افراد از جانب کسانی حمایت میشوند که خود را مسئول میدانند. کسی صبح در اداره مینشیند، با صدا و سیما تماس میگیرد که مداح بیاورد، بیآنکه ماهیت این امور را بداند. دائم میخواهد خودش را پهلوان این میدان نشان دهد و نوعی برخورد تشریفاتی ایجاد میکند.
*پیشنهاد شما برای اصلاح این روند چیست؟
شایسته است در مسیر خدمت به فرهنگ اهل بیت، توجه بیشتری به فرامین رهبر معظم انقلاب داشته باشیم، زیرا ایشان بر رعایت شئونات اهل بیت، ارائه مطالب پرمغز و پرمحتوا، مطالعه و طالب شعر خوب بودن، برخورداری از منطق، تعیین حدود و ثغور مداحی، متانت و قوت در بیان، ذکر منقبت اهل بیت، پرهیز از تقلید غلط، دوری از استفاده از آهنگهای نامناسب، اجتناب از تحریک عصبیت مذهبی و اختلافافکنی و حفظ وحدت تأکید دارند. همچنین بر ثبات اخلاقی، احراز صلاحیت مداح، احترام و توجه به پیشکسوتان، پرهیز از سبکها و مدحهای نابجا و اجتناب از تعبیرات سبک سفارش فرمودهاند، مواردی که هر یک میطلبد با بررسی دقیق و اجرای عملی آنها، مسیر مداحی را به طهارت، معرفت و اثرگذاری عمیقتر سوق دهیم.
برخی برای جمع کردن مخاطب، از الفاظ و سبکهایی استفاده میکنند که هیچ ربطی به فرهنگ دینی ما ندارد؛ مثلاً در مجلس، برای جذب مردم یا بالا بردن فالور میخوانند این حیاط و اون حیاط میریزن نقل و نبات…؛ این بد است، سخیف است. یک تفکر و نگاه اشتباه و اشتباه راهبردی این است در بسیاری از همایشها از مداحانی دعوت میشود، فقط به این دلیل که جمعیت دارند. این تفکر غلط در ذهن مسئولان حوزه مداحی جا افتاده که همین که مخاطب دارد یعنی موفق است. در حالیکه اگر کسی جمعیت دارد، اما اندیشه مردم را مسموم میکند، باید مسیرش اصلاح شود نه اینکه تقدیر شود. وقتی او را تشویق میکنند، خیال میکند کار درستی انجام میدهد. از طرف دیگر آنها آنقدر در این مسیر جری شدهاند که دیگر حرف کسی را نمیپذیرند. وقتی جلسه هماندیشی گذاشته میشود، نمیآیند و با ادبیات نامناسب میگویند ول کن آقا، ما که جمعیت خودمان را داریم. اخیراً هم مسئله پاکتهای نجومی مطرح شده است؛ گاهی برای جلسهای پاکت دویست و سیصد میلیونی مطالبه میکنند. مسیر امام حسین و ستایش اهل بیت و هیئتها که باید معنویت در آن موج بزند، با پول و شهرتطلبی معامله میشود. امروزه این وضعیت به جایی رسیده که در برخی خواندنها و هیئتها جای خدا و اهل بیت را خالی میبینیم و همه چیز به ظاهر و هیجان خلاصه میشود.
متأسفانه امروزه در مجلسی که باید معرفت افزایی شود، فقط الفاظ بیمعنا تکرار میشود. این جلسات بهجای آشنا کردن مردم با دین، به لغزش فکری و سطحینگری تبدیل شده است. حتی خوابهایی که بعضی تعریف میکنند، ساختگی و داستانسرایی است؛ متأسفانه این رفتارها در میان مداحان رایج شده و اعتبار معنوی را پایین آوردهاند. با تأسف در حال حاضر چالشها در این مسیر زیاد شده و پیشرفت سخت شده است. مقام معظم رهبری خطاب به مداحان فرمودند محسنات اساتید و پیشکسوتها را بیاموزید، کسانی که در این کار از شما یک پیراهن بیشتر پاره کردهاند، بر آن بیفزایید؛ اینگونه شیوه جدید و درست ساخته میشود و خوب است. همچنین فرمودند هنگام خواندن شعر باید به آن فکر کنید که آیا از این شعر ایمان مخاطبان زیاد میشود یا نه؛ پس هر شعری را نباید خواند، بلکه باید شعری را انتخاب کرد که لفظ، معنا و آهنگ آن در مجموع در افزایش ایمان مخاطب اثرگذار باشد. همچنین معظمله فرمودند از تقلید در شعر، ضعیف و ترانه باید پرهیز کرد؛ هر شعری و هر آهنگی که خوانده شده، قابل تقلید نیست. برخی از این آثار ذاتاً حراماند. برای نمونه برخی برای جمع کردن مخاطب، از الفاظ و سبکهایی استفاده میکنند که هیچ ربطی به فرهنگ دینی ما ندارد؛ مثلاً در مجلس، برای جذب مردم یا بالا بردن فالور میخوانند این حیاط و اون حیاط میریزن نقل و نبات…؛ این بد است، سخیف است.
امسال اتفاقی افتاد که خوب است بیان کنم در یک شهرستان، دوستان درخواست کردند مداحی از تهران برای شب شهادت حضرت رقیه (س) دعوت شود. اولاً که تماس گرفتن با این آقا بسیار سخت بود و با سختی این ارتباط برقرار شد و وقتی ایشان را برای مراسم دعوت کردیم هنوز نمیدانست مراسم در کدام شهرستان است و تصور میکرد در تهران مراسم برگزار میشود برای همین وقتی از او پرسیده شد هزینه حضور چقدر است؛ آن فرد با لحنی کاملاً غیرمتعارف پاسخ داد: به عدد شهدای کربلا، هفتاد و دو میلیون تومان. از شنیدن این مبلغ با خنده گفتم این اخلاص تو ما را کشت که به عدد شهیدان کربلا نرخ تعیین میکنی! واقعاً چنین رقمی و چنین دیدگاهی برای کاری مذهبی واقعاً تأسفبار است. ببینید کار مجالس دینی ما و هیئتهای ما به کجا کشیده شده است، بنده سوال میکنم، آیا سیدالشهدا و یارانش با لب تشنه شهید شدند که ما مبلغ نجومی بگیریم؟
عرض میکنم پس از مذاکره بیشتر، مداح وقتی فهمیدند که در آن شهرستان است شرایطی عجیبتر بیان کرد: گفت از تهران با هواپیما خواهم آمد و از فرودگاه با ماشین شاسیبلند مرا به مراسم ببرید و علاوه بر مبلغ گفتهشده نیز صد میلیون تومان دیگر اضافه میشود. بعد از این مکالمه از شدت تأسف گریه کردم که بساط هیئت و مجالس امام حسین به کجا رسیده است. من ماندهام چطور این را برای جوانانی که همه عشقشان به امام حسین است توضیح بدهم. متأسفانه توجیه این آقایان این است، وقتی کسی از تهران میخواهد مداحی را به شهر کوچکی ببرد، باید تاوانش را هم پس بدهد چون این ذهنیت مسموم در میان عدهای جا افتاده است.
خاطرهای هم دارم اینکه سالها قبل از کرونا، با یکی از مداحان قم تماس گرفتم تا برای مراسمی دعوت کنم. گفت برای یک جلسه سی میلیون تومان میگیرد. در حالیکه مداحان واقعی اهل بیت که خاک پای آنها شرف دارد، برای پانصد هزار تومان در یک جلسه میمانند که بگیرند یا نه! بعد او برای یک مجلس مبلغی چنین سنگین درخواست داده بود. در سیاست و مدیریت، وقتی شخصی حقوق نجومی میگیرد، همه او را تقیبح کرده و نکوهش میکنیم؛ اما آیا نباید همین رفتار را در میان خودمان داشته باشیم. مرگ خوب است اما برای همسایه؟ مگر فرقی دارد؟ اگر مدیرکل دولتی ماهانه دویست و پنجاه میلیون بگیرد، ما هم در همین مسیر افتادهایم. مداحی که میلیونها تومان میگیرد، چه تفاوتی با آن مدیر دارد؟ برخی باور نمیکنند، اما ما مداحانی داریم که درآمدشان به میلیارد رسیده است. امسال شنیدم بعضی از آنها تا هشت میلیارد تومان دریافت کردهاند.

*مداح اهل بیت علیهم خاصه کسی که در این دم و دستگاه پیشکسوت است نمیتواند نسبت به اوضاع کشور و جهان اسلام بی تفاوت باشد. به نظر حضرتعالی، کنش مناسب از جانب مداح و جامعه ستایشگران نسبت به قضایایی مثل غزه چگونه باید باشد؟ به نظر شما ستایشگران آل الله نسبت به موضوع غزه و مسائل کلی جامعه، در این مدت واکنش مناسب داشته اند یا نه؟
سپاس خدا را که در این عرصه، فعالان شعر و مداحی در کشور عملکرد قابل توجهی داشتهاند. شخصاً بیش از چهل شعر درباره فلسطین و غزه سرودهام. در همان روزهای نخستین جنایتهای اخیر رژیم صهیونیستی، که حدود دوازده روز به طول انجامید، اشعاری در محکومیت این رژیم خبیث خوانده شد. همچنین درباره ایران عزیز و موضوعاتی که رهبر معظم انقلاب بر آن تأکید داشتند، چندین شعر دیگر سروده و اجرا شد. بسیاری از مداحان نیز وارد این میدان شدند و با محتوایی انقلابی، صدای اعتراض ملت ایران را بازتاب دادند. اما متأسفانه در فضای رسانهای کشور، توجهها تنها به دو یا سه چهره خاص معطوف شد، در حالی که شاعران و مداحان بسیاری در شهرهای مختلف مانند قم، مشهد و تبریز نیز آثار ارزشمندی در دفاع از مردم مظلوم غزه و محکومیت صهیونیسم خلق کردند. این شعرها و سرودهها گنجینههای مهمی از مقاومت ملت ما هستند، اما انعکاس رسانهای آنها محدود و یکسویه بوده است. این ضعف رسانه ملی است که دیگران را نمی بیند.
عرصه رسانه نباید تنها بر چند نفر تمرکز کند. باید از همه شاعران و مداحان دغدغهمند دعوت شود تا در همایشها و برنامههای شعرخوانی حضور یابند. باید نشان دهیم که سراسر ایران در دفاع از کشور و ملت فلسطین یکدل است. اگر فراخوانی برای سرودههای شاعران درباره غزه و جنایتهای صهیونیستها، یا جنگ دوازدهروزه منتشر شود، حجم آثار ارسالی قطعاً بسیار فراوان خواهد بود. اما متأسفانه این فضا محدود به گروههای خاص شده است؛ هر گروه دوستان و اطرافیان خود را دعوت میکند و میدان عمل تنگ و انحصاری میشود. این نگاه محدود، جفا به شاعری است که میسراید ولی شعرش دیده نمیشود و هم جفا با فرهنگ مقاومت است و هم به ملت غزه و هم به ملت ایران. ما در موضوعات ملی و دینی نباید دچار نگاه جناحی یا گروهی شویم. باید رفیق بازی در این عرصه را کنار بگذاریم، مراکز مسئول در این زمینه باید جامعنگر باشند و وسعت دید داشته باشند. اگر کسی نقدی و انتقاد می کرده، نباید او را حذف کرد و کنار گذاشت. باید معیارها را همراهی با انقلاب و رهبری دانست نه همسویی با اشخاص. اما متأسفانه گاه معیار انتخابها بر دوستیها و گرایشهای شخصی استوار میشود.
در سالهای اخیر برای مناسبتهایی همچون شهادت دانشمندان هستهای و فرماندهان شهید، شاعران بسیاری سرودههای قابل توجهی عرضه کردهاند. پیشنهاد من این است که مجموعهای از این اشعار گردآوری و ثبت شود تا در آینده بهعنوان بخشی از تاریخ مقاومت و فرهنگی ملت ایران باقی بماند. نسلهای آینده باید بدانند که در مواجهه با حوادث بزرگ، شاعران، مداحان، هنرمندان و خطاطان ما حضور فعال داشتهاند. این آثار، فرهنگ عمومی و سرمایه هنری آینده کشور خواهند بود. معتقدم دفاع از اهل بیت، انقلاب و ولایتفقیه وظیفهای ملی و الهی است. ما باید فراتر از مرزهای دوستانه و سلیقهای، با نگاهی جامع، از حریم اهل بیت و ملت دفاع کنیم. مقام معظم رهبری بارها فرمودند بار جهاد تبیین به دوش شما مداحان است؛ این را به صراحتاً فرمودند. اکنون نهادهایی که مدعیاند کار امور مداحی را انجام میدهند، باید بگویند در بحث جهاد تبیین چه کاری کردهاند و چقدر مؤثر بوده اند؟ کار باید تأثیر گذار باشد، در جامعه حرکت ایجاد کند. اینگونه نمیشود که فقط شعار دهیم و آمار بسازیم.

*خدمت به پیشکسوتان هیئت و پیر غلامان حسینی از فرایض مهمی است که متأسفانه هنوز آنچنان که باید و شاید به آن پرداخته نمیشود. دوست داریم دیدگاه شما را در خصوص خدمت به این قشر محترم بدانیم. در این باب چه اقداماتی را میتوان انجام داد؟ و اساساً برای بسط و ترویج گفتمان خدمت به پیر غلامان حسینی چه باید کرد؟ نقش بنیاد دعبل خزاعی و خدمات آن به پیر غلامان حسینی را چگونه ارزیابی میکنید؟
بنده بهعنوان کسی که در عرصه شعر و ذاکری اهل بیت فعالیت دارم، نخست سپاسگزار همه نهادها و سازمانهایی هستم که در مسیر خدمت به نوکران اهل بیت قدم برداشتهاند؛ این جای تشکر دارد. شاید پیش از شکلگیری بنیاد، از نخستین کسانی بودم که با مرحوم آهی و جمعی از دوستان، در جلسات بررسی طرحها شرکت داشتیم که نهایتاً به تأسیس خانه مداحان و بنیاد دعبل انجامید و امروز این مجموعه رشد قابل توجهی یافته است.
در آغاز نگاه جامعه ستایشگری به بنیاد، فقط بحث بیمه بود؛ اما رویکرد بنیاد از این مرحله فراتر رفت که جای تقدیر دارد. تنها نمیخواست متولی بیمه مداحان باشد، بلکه باید در عرصه فرهنگ و فرهنگ سازی، و اجرای طرحهای سازنده و تولید اندیشه مذهبی گام بردارد. بنیاد در این مسیر قدم گذاشته و نتایج خوبی هم داشته است.
به دوستانم گفتهام نهادهای مرتبط باید برای جامعه ستایشگری و ذاکران اهل بیت، واحدی را مشخص کنند تا هر کسی بتواند راحت بیاید مشکلاتش را بیان کند و اگر طرحی دارد ارائه کند. بسیاری از ستایشگران در روضههای خانگی فعالاند و روضههای خانگی اثر عمیقی اعتقادی دارند. اما از زمانی که این روضهها تعطیل شدند ماهواره وارد خانهها شدند، ذهن و روح فرزندان ما را از مسیر دین و اخلاق دور کردند. تقویت دوباره روضههای خانگی نه در شعار که در عمل، میتواند معنویت را به خانهها بازگرداند.

