محمد زارع، پدر مبینا، گفت: طبق بررسیهای پلیس؛ مبینا بعد از اینکه از ماشین اسنپ پیاده شده، سوار ماشین متهم شده است. متهم ابتدا مبینا را در کارگاه کوره آلومینیومپزی پدرش سوزانده و بعد جسد سوخته را به باغ خانواده خود که در نزدیکی همان کوره آلومینیومپزی بوده، برده و دفن کرده است.
طی چند روز گذشته خبر قتل فجیع «مبینا زارع» زن ۲۰ساله ساکن اسلامشهر در فضای مجازی و رسانهها افکار عمومی را تحت تاثیر قرار میدهد؛ اول آبان ماه جاری مبینا زارع برای ملاقات با نامزد سابقش از خانه خارج و به طرز مشکوکی ناپدید میشود. خانواده مبینا در اداره پلیس آگاهی اسلامشهر شکایتی مبنی بر مفقودی او ثبت میکنند.

به گزارش اعتماد: پلیس دو روز بعد جسد مبینا را در باغی که متعلق به خانواده متهم بوده، کشف میکند. این در حالی است که ماموران در ادامه بررسیها متوجه میشوند متهم فردای روز حادثه ایران را به مقصد استانبول ترکیه ترک کرده است.
تهدیدها و رفتارهای نامناسب باعث شد مبینا زارع از متهم طلاق بگیرد
«محمد زارع»، پدر مبینا در مورد دخترش میگوید: «برخی رسانهها و فضای مجازی سن دخترم را اشتباه اعلام کردهاند. مبینا، متولد ۱۳۸۴ بود و فقط ۲۰ سال داشت. مبینا فرزند اول ما بود و وقتی چهارده، پانزده سال داشت یکی از نزدیکمان که شخص معتمدی است واسطه شد تا مبینا و متهم که متولد ۱۳۶۹ است و از اقوام دور ما محسوب میشود، با هم ازدواج کنند؛ آن فرد معتمد که واسطه شده بود، میگفت او پسر خوبی است، اما همین پسر این بلا را سر مبینا آورد. در خاندان ما رسم است که دختر را سیزده، چهارده سالگی شوهر میدهند، اما هیچ کدام خوشبخت نشدهاند و همه با شکست مواجه شدهاند.»
پدر مبینا در ادامه میگوید: «با صحبتهای این فرد معتمد ما قبول کردیم و صیغه محرمیت بین مبینا و متهم خوانده شد و بعد از مدتی هم عقد کردند، اما متهم مرتب مبینا را اذیت میکرد و دو بار مبینا را تهدید کرده بود. تهدیدها و رفتارهای نامناسب این پسر باعث شد مبینا درخواست طلاق کند؛ یکسال روند طلاق طول کشید. بعد از طلاق هم مبینا ارتباطی با این پسر نداشت.»
او در مورد روز حادثه میگوید: «مبینا یکسال مترجم فروشگاهی در یکی از هتلهای معروف تهران بود؛ او دختر فعالی بود و کمتر خانه میماند یا مغازه خودم میآمد یا به شاگردانش زبان تدریس میکرد یا هتل میرفت یا باشگاه بود. روز حادثه هم طبق روال همیشه به ما گفت که بیرون کار دارد. من و همسرم هم آن روز جایی کار داشتیم و باید میرفتیم.
مبینا ساعت ۱۲ و ۴۷ دقیقه درخواست اسنپ کرد و چند دقیقه بعد در حالی که سوار ماشین اسنپ شده بود با مادرش تماس گرفت؛ وقتی مبینا تماس گرفت، من و همسرم داخل ماشین بودیم. به ما گفت؛ جایی میرود و زود برمیگردد. این آخرین تماس مبینا با ما بود. نزدیک ساعت ۳ ظهر من با مبینا تماس گرفتم، اما تلفنش از دسترس خارج شده بود. همان موقع نگران شدم. ما تا شب پیگیر مبینا بودیم، اما هیچ خبری از او نبود. به گفته پلیس؛ گوشی مبینا ساعت ۲ و ۱۴ دقیقه ظهر از دسترس خارج شده بود.»
پدر مبینا در ادامه میگوید: «ما تا ساعت ۱۲ شب صبر کردیم؛ چون فکر میکردیم مبینا به هتل رفته و به خانه بازمیگردد، اما نیامد. حدود ساعت ۲ بامداد به کلانتری مراجعه کردیم. آنجا به ما گفتند دیر وقت است و باید صبح مراجعه کنیم. صبح به کلانتری مراجعه و شکایتمان را ثبت کردیم و پرونده به اداره آگاهی اسلامشهر منتقل شد. ماموران دو، سه روز بعد با ما تماس گرفتند و گفتند یک جسد سوخته در باغی که متعلق به خانواده متهم است، پیدا شده؛ اما هویت جسد مشخص نبود. به همین خاطر از ما آزمایش گرفتند تا هویت جسد مشخص شود. بعد هم جسد را تحویلمان دادند و مراسم خاکسپاری انجام شد.»
محمد زارع همچنین میگوید: «طبق بررسیهای پلیس؛ مبینا بعد از اینکه از ماشین اسنپ پیاده شده، سوار ماشین متهم شده است. متهم ابتدا مبینا را در کارگاه کوره آلومینیومپزی پدرش سوزانده و بعد جسد سوخته را به باغ خانواده خود که در نزدیکی همان کوره آلومینیومپزی بوده، برده و دفن کرده؛ از آنجایی که آثار آتشسوزی در باغ وجود نداشته، مشخص است که متهم، مبینا را در کوره آلومینیومپزی انداخته و سپس به آن باغ برده و دفن کرده است. پلیس به ما گفته؛ متهم فردای روز حادثه حدود ساعت ۴ و نیم صبح از کشور خارج شده و به استانبول ترکیه رفته است.»
متهم یکبار با اسید مبینا را تهدید کرده بود
یکی از اقوام نزدیک مبینا که نخواست نامش در این گزارش فاش شود، در مورد روز حادثه و کشف جسد این دختر جوان میگوید: «مبینا مترجم زبان بود و در یکی از هتلهای معروف تهران کار میکرد. او چند سال پیش با متهم عقد کرد، اما متهم مرتب او را تهدید میکرد که نباید کار کند تا اینکه دو سال پیش مبینا از طرف محل کارش مجبور شد به دوبی برود. متهم هم تا متوجه ماجرا شد با اسید مبینا را تهدید کرد.
متهم پس از این ماجرا بار دیگر مبینا را تهدید کرد و ماشین آنها در جاده چالوس دچار سانحه شد. بعد از این تهدیدها مبینا درخواست طلاق کرد و طلاق گرفت. تا اینکه اول آبان ماه، مبینا به خواست متهم از خانه خارج شد و متهم، مبینا را به قتل رساند. متهم، مبینا را در کوره آلومینیومپزی پدرش انداخت و فردای همان روز از ایران فرار کرد و به ترکیه رفت.»
این فرد در ادامه میگوید: «روزی که مبینا از خانه خارج شد با مادرش تماس گرفت و گفت؛ جایی میرود و خیلی زود به خانه بازمیگردد، اما ساعاتی بعد تلفن همراه مبینا از دسترس خارج شد. مادر مبینا با محل کار او تماس گرفت، اما آنها هم اظهار بیاطلاعی کردند. خانواده مبینا موضوع را به پلیس اطلاع دادند. پلیس با تحقیقاتی که انجام داد به همسر سابق مبینا مظنون شد. ماموران با سرنخهایی که به دست آوردند به باغ پدر متهم مراجعه و آنجا جسد سوخته مبینا را کشف کردند.»
هفدهم آبان ماه جاری، مرکز اطلاعرسانی پلیس غرب استان تهران اطلاعیهای در مورد قتل مبینا زارع صادر و اعلام کرد: «پرونده مرحومه مبینا زارع، یکم آبان ماه ۱۴۰۴ به عنوان فرد گمشده توسط خانواده ایشان تشکیل و به پلیس آگاهی شهرستان اسلامشهر ارجاع شد. پس از پیگیری کارآگاهان پلیس آگاهی اسلامشهر مشخص شد که مبینا زارع به دست نامزد سابق خود در موقعیت نامعلومی به قتل رسیده است. جسد این زن جوان سوم آبان ماه کشف شد. فرد مظنون به قتل، پس از ارتکاب جرم و مدفون کردن جسد مقتوله، با طراحی نقشهای از پیش برنامهریزی شده از کشور خارج شده است. تمامی اقدامات قانونی و انتظامی لازم با هماهنگی مرجع قضایی، جهت دستگیری متهم به قتل از طریق پلیس اینترپل در دستور کار قرار دارد و به محض حصول نتیجه مراتب اطلاعرسانی خواهد شد.»
|
مطالب پیشنهادی از سراسر وب |

