
۰۹:۴۱ – ۲۰ آبان ۱۴۰۴
باشگاه خبرنگاران جوان – دههها گذشت. تور سفید و دامنهای بلند و ویمپل آرامآرام از خیابانها و خانهها کنار رفتند. این تغییر تنها در ظاهر رخ نداد، بلکه ریشهاش در تحولات عمیق اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بود؛ تحولی که سکولاریزاسیون و فردگرایی مسیرش را هموار کردند. تصور کنید زنی اروپایی از قرن پانزدهم روبهروی شما ایستاده است. پیراهنی بلند بر تن دارد، تور سفیدی روی سرش افتاده و ویمپلی سبک، شانهها و گردنش را پوشانده است. آرام قدم میزند و از باریکهای سبز وارد کلیسای کوچک دهکده میشود. صدای ناقوس، نور شمع و سکوت مراسم ربانی، همه چیز به او یادآوری میکند که پوشش او فقط پارچهای دور بدنش نیست، بلکه نمادی از نجابت، تعلق و هنجار اجتماعی است که در دل جامعه جریان دارد.شاید برایتان عجیب باشد که زن اروپایی را در حجابی کامل تصور کنید، اما ویمپل بخشی از پوشش زنان متاهل غربی بود؛ پارچهای بلند و نازک که گردن و شانههایشان را میپوشاند و پیامآور فروتنی و تعهد اجتماعی بود. این پوشش، هم بخشی از زنانگی آنان را بازتاب میداد و هم جایگاهشان را در خانواده و جامعه نشان میداد.
اما دههها گذشت. تور سفید و دامنهای بلند و ویمپل آرامآرام از خیابانها و خانهها کنار رفتند. این تغییر تنها در ظاهر رخ نداد، بلکه ریشهاش در تحولات عمیق اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی هم بود؛ تحولی که سکولاریزاسیون و فردگرایی، شانه به شانه هم، مسیرش را هموار کردند.
کاهش نقش دین و ظهور فردگرایی
با صنعتی شدن اروپا، شهرنشینی و افزایش سواد، زندگی روزمره زنان بهتدریج از هنجارهای مذهبی فاصله گرفت. سکولاریزاسیون که به معنای کاهش نفوذ نهادهای دینی و تبدیل ارزشهای دینی به انتخاب فردی بود، روندی آرام اما مداوم داشت. پژوهش Moniz در سال ۲۰۲۳ (منتشرشده در MDPI) این روند را در سه مرحله توصیف میکند: «کاهش مشارکت عمومی در مناسک دینی»، «کاهش اهمیت دین در زندگی فردی»، و «کاهش قدرت نهادهای دینی در عرصه عمومی». با افزایش رفاه و استقلال اقتصادی، زنان دیگر مجبور نبودند تور یا ویمپل بپوشند. انتخابهایشان شخصی شد، نه بر پایه هنجار جمعی. اما آزادیِ تازه، چهرهای دوگانه داشت: «فرصتی برای رشد و حضور اجتماعی بیشتر»، و همزمان «چالشی برای پیوندهای جمعی و امنیت روانی آنان».
از هنجار جمعی تا آزادی فردی
در گذشته، پوشش زنان اروپایی نشانه وفاداری به خانواده و جامعه بود و به آنها حس هویت و امنیت اجتماعی میداد. اما با ورود مدرنیته و صنعتیشدن، زنان امکان تحصیل، اشتغال و حضور در فضای عمومی را پیدا کردند. تور و ویمپل جای خود را به لباسهای مدرن داد و پوشش از الزام دینی به ابزاری برای بیان فردیت و سلیقه تبدیل شد. رسانهها و تبلیغات قرن بیستم این آزادی را ترویج کردند و زنان در شهرهای بزرگ فاصله بیشتری از سنتها گرفتند. در همین دوران، کاهش ازدواج رسمی، افزایش خانوادههای تکوالد و تغییر نقشهای جنسیتی، نشانههای گسترش فردگرایی بودند. طبق گزارش OECD در سال ۲۰۲۳، این تغییرات ساختار خانواده در کشورهای غربی را بهطور بنیادین دگرگون کردهاند.
پیامدهای اجتماعی کاهش هنجار جمعی
نقاشیهای تاریخی از زنانِ بیویمپل، نماد شادی از آزادی ظاهری آنها شد؛ اما پژوهشها نشان میدهد که پشت این آزادی، زخمهای اجتماعی پنهانی و حتی کاریِ دردناکی وجود دارد. گزارش سازمان جهانی بهداشت (WHO) در سال ۲۰۲۳ نشان میدهد حدود ۲۲٪ زنان در کشورهای توسعهیافته تجربه خشونت جسمی یا جنسی از سوی شریک زندگی دارند. همچنین طبق دادههای OECD در ۲۰۲۴، از هر چهار زن در اتحادیه اروپا، یک نفر حداقل یک بار قربانی خشونت خانگی شده است. این اعداد، تنها آمار خشک نیستند؛ بلکه بازتابی از چالشهاییاند که با فروپاشی پیوندهای خانوادگی و ضعف شبکههای حمایتی اجتماعی پدید آمدهاند. از سوی دیگر، موسسه Guttmacher گزارش داده است که در غرب اروپا بین سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۹ بیش از ۲٫۷ میلیون بارداری ثبت شده که نزدیک به یک میلیون مورد ناخواسته و بیش از ۳۷۷ هزار مورد منجر به سقط جنین بوده است. در فرانسه، طبق آمار INED (۲۰۲۲)، حدود ۳۲۰ سقط به ازای هر ۱۰۰۰ زایمان رخ داده است. این ارقام نشان میدهند که آزادیهای فردی، در کنار دستاوردهایش، با چالشهای اخلاقی، خانوادگی و روانی نیز همراه بوده است.
گسست خانوادگی و احساس تنهایی
فردگرایی مدرن به زنان امکان داده است تا خودمختارتر زندگی کنند، اما بهای آن اغلب تنهایی بوده است. طبق شاخص OECD Better Life Index در سال ۲۰۲۳، بیش از ۳۰٪ بزرگسالان در بریتانیا و آمریکا اغلب احساس تنهایی میکنند. این استقلالِ لذتبخش، گاه با کاهش حس تعلق و امنیت روانی همراه شده است. به تعبیر جامعهشناسان، انسان مدرن شاید آزادتر شده باشد، اما کمتر احساس تعلق میکند.
بازاندیشی در معنای حجاب و هنجار اجتماعی
ویمپل از سر زنان غربی افتاد و قرنها از آن گذشته است، اما تجربه غرب نشان میدهد پوشش تنها یک پارچه نیست، بلکه نمادی از هویت، امنیت و تعلق اجتماعی است. وقتی پوشش به انتخابِ صرفا فردی تبدیل شود، پیوندهای جمعی تضعیف میشوند و آسیبهای اجتماعی افزایش مییابد. تجربه غربیها میگوید که در کنار آزادی فردی، نیاز به بازسازی معنا و هویت جمعی بیش از همیشه احساس میشود.
بازگشت آرام به معنا در عصر تکنولوژی
جالب اینکه در سالهای اخیر، در دل همان جوامع سکولار، موجی تازه از بازاندیشی در پوشش و هویت شکل گرفته است. فمینیسم نسل چهارم، جنبش «بدنمثبتگرایی» (Body Positivity) و بازگشت به «زندگی آهسته» (Slow Living) نشانههایی از خستگی انسان مدرن از فردگرایی مطلقاند. بسیاری از زنان جوان اروپایی و آمریکایی دوباره به پوششهای معنادار، ساده و حتی گاه سنتی روی آوردهاند اما نه از سر اجبار دینی، بلکه برای بازیابی حس تعلق و آرامش در جهانی پرهیاهو.
سخن آخر
از همه این حرفها که بگذریم، از تور سفید کلیسای قرون وسطی تا آزادی پوشش در عصر تکنولوژی، مسیر حجاب زنان غربی، داستانی طولانی، پیچیده و چندبُعدی را طی کرده است. چرا؟ چون سکولاریزاسیون و فردگرایی، آزادی را آوردند، اما گاه در پس آن، تنهایی و گسست اجتماعی را نیز پنهان کردند. و پرسشِ مهمی که همچنان باقی است و باید با یک لیوان چای داغ و تفکری عمیق از خودمان بپرسیم این است: «وقتی پوشش، فراتر از ظاهر، نمادی از هویت و تعلق اجتماعی زنان است، چگونه میتوان هم آزادی فردی را پاس داشت و هم پیوندهای جمعی را زنده نگه داشت؟»
منبع: فارس
|
مطالب پیشنهادی از سراسر وب |

