بازدید:۹۰
صد آنلاین | دوم دی ماه سال ۱۴۰۲ مقابل یکی از کلانتریهای حومه شهر تهران، درگیری و چاقوکشی میان دو جوان اتفاق افتاد. آن روز همهمه زیادی به پا شده بود و عدهای برای خاتمه دادن به این درگیری وارد ماجرا شدند، اما پیش از اینکه کاری از دست کسی برآید، یکی از دو جوان به نام همایون با چاقو ضربهای کاری به جوان دیگر به نام شهرام وارد کرد و از مهلکه گریخت.
به گزارش صد آنلاین ، رهگذران و شاهدان عینی این جنایت خیلی سریع موضوع را به اطلاع اورژانس رساندند و امدادگران بلافاصله شهرام را به بیمارستان منتقل کردند، اما شدت جراحت وارد شده به حدی زیاد بود که به رغم تلاش کادر درمان شهرام جان خود را از دست داد و به کام مرگ فرو رفت.
اولین تحقیقات
به این ترتیب رسیدگی به پرونده وارد فاز جنایی شد و تیم جنایی به همراه بازپرس کشیک قتل در سردخانه بیمارستان بالای سر جسد شهرام حاضر شده و تحقیقات را برای رازگشایی از جنایت آغاز کردند. هم زمان جسد با دستور بازپرس جنایی برای انجام آزمایشها و معاینات لازم به پزشکی قانونی منتقل شد.
در حالی که مشخص شد شهرام در درگیری مقابل کلانتری مورد اصابت ضربه کاری قرار گرفته بود، هویت ضارب شناسایی شده و همایون دستگیر شد. او در اولین برخورد با ماموران جنایی به وارد کردن ضربه مرگبار اقرار کرده، اما ادعا کرد که قصد کشتن شهرام را نداشته است. با اقرار صریح متهم، بازسازی صحنه جرم و تکمیل تحقیقات در مرحله دادسرا؛ کیفرخواست پرونده صادر شد و متهم برای دفاع از خود در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه رفت.
در دادگاه
در ابتدای جلسه رسیدگی پدر و مادر مقتول به عنوان اولیای دم تقاضای قصاص قاتل فرزندشان را کردند. سپس همایون برای دفاع از خود پای تریبون حاضر شد و در شرح جزئیات ماجرا گفت: «مدتی بود که شهرام را به واسطه مزاحمتهایی که برای خواهرم ایجاد میکرد میشناختم. او بچه محل ما نبود، اما خانهشان در نزدیکی محل زندگی ما بود. از خواهرم شنیده بودم که هرازگاهی شهرام سر راه او سبز میشود و برایش دردسر درست میکند. برای همین سراغ او رفته و به او هشدار داده بودم که دیگر سمت خواهرم آفتابی نشود.»
متهم در ادامه گفت: «هر چه به شهرام میگفتم در گوشش فرو نمیرفت تا جایی که حتی شماره تماس خودم را نیز پیدا کرده بود و هر چند روز یک بار تماس میگرفت و اقدام به فحاشی و تهدید میکرد. حتی یک روز برای اینکه من را اذیت کند به من گفت خواهرت و فرزند خردسال او را از مقابل خانه پدریتان دزدیدهام و همین حالا هم مشغول اذیت و آزار او هستم.
وقتی چنین حرفی به من زد شوک روانی و استرس خیلی زیادی به من تحمیل کرد، اما بعدا فهمیدم او قصدش تنها مردم آزاری بوده و خیلی از این کارش کفرم بالا آمد. من بارها شمارههایی را که شهرام با آن اقدام به تماس با من میکرد بلاک کرده بودم ولی باز هم او دست بردار نبود و هر بار با شماره جدیدی به من زنگ میزد و به خواهر و مادرم فحاشی میکرد.»
متهم در مورد روز حادثه گفت: «آن روز بار دیگر مادر و خواهرم در حال برگشت از خرید به خانه بودند که این بار شهرام برای هر دوی آنها آزار و اذیت درست کرده بود. کار به جایی رسیده بود که ما دیگر در محل زندگی خودمان آرامش و امنیت نداشتیم و نمیدانستم شهرام از جان خانواده ما چه میخواهد. وقتی آن روز مادرم برایم گفت که شهرام مزاحم آنها شده به این نتیجه رسیدم که خواهرم حتی در کنار مادرم هم برای بیرون رفتن از خانه امنیت ندارد.
برای همین از مادر و خواهرم خواستم که همراه همدیگر به کلانتری برویم تا علیه شهرام شکایتی تنظیم کنیم. مادرم وخواهرم هم قبول کردند، چون آنها هم از این وضعیت خسته شده بودند و تصمیم گرفتیم قانونی تکلیف شهرام را معلوم کنیم. آن روز من خیلی عصبانی بودم و به شهرام گفتم که ما به کلانتری میرویم تا تکلیف تو را مشخص کنیم. او هم مقابل در کلانتری کشیک کشیده بود تا ما بیرون بیاییم. همین که پایمان را بیرون گذاشتیم سر راه ما سبز شد و با قمهای که در دست داشت به سمت من حمله کرد. من هم برای دفاع از خودم مجبور شدم چاقو بکشم و در این درگیری ضربهای که وارد کردم باعث مرگ شهرام شد.»
متهم در مقام دفاع آخر اظهار کرد: «من اتهام مباشرت در قتل عمدی را قبول ندارم، چون در دفاع از خودم در برابر حمله شهرام با قمه مجبور بودم که به او ضربهای بزنم وگرنه او من را میکشت.» رسیدگی به دفاعیات متهم در حالی ادامه پیدا کرد که اولیای دم اظهارات متهم را کذب دانسته و عقیده دارند او به شهرام تهمت و افترا وارد کرده است.
قضات دادگاه پس از شنیدن دفاعیات متهم و وکیل او برای صدور رای وارد شور شدند./روزنو
|
مطالب پیشنهادی از سراسر وب |

