شایانیوز– در فضای سیاسی پیشاانتخاباتی، نامزدها و بازیگران سیاسی معمولاً از شعارها و وعدههای مالی جذاب برای جلب نظر رأیدهندگان استفاده میکنند؛ وعدههایی که اغلب بیش از آنکه امکانپذیری عملی یا پشتوانه حقوقی داشته باشند، کارکرد تبلیغاتی و نمادین و تهییجی دارند. علیرضا زاکانی در رقابتهای انتخاباتی سال گذشته طرحی موسوم به «یارانه طلایی» ارائه کرد که مطابق آن، برای هر نفر در سال شش گرم طلا تخصیص مییابد؛ طرحی که به سرعت در رسانهها و شبکههای اجتماعی بازتاب یافت و به موضوع
بحث عمومی تبدیل شد. زاکانی در تشریح منطق این طرح از تخصیص اعتباری مبتنی بر مصرف انرژی و ذخیرهسازی طلا سخن گفت؛ اعتباری که به زعم او «در برابر تورم مقاوم» است و میتواند جایگزین یا مکمل یارانه نقدی شود.
حالا امروز زاکانی در مقام شهردار تهران ادعا کرده که اگر اختیار اقتصاد تهران به او واگذار شود، معیشت مردم را ۳۰ درصد ارزان خواهد کرد. این ادعا، چه از نظر نظری و چه با توجه به حدود اختیارات یک شهرداری، نیازمند واکاوی دقیق است. چنین وعدههایی در دو سطح عمل میکنند: نخست، جایگزینی وعدههای کلانی که در سطح ملی مطرح شدهاند و دوم، ایجاد تصویری از مدیری اقتصادمحور که میتواند با «ابزارهای مالی» وضعیت معیشتی را تغییر دهد؛ تصویری که برای
جذب طبقات محروم و اقشار آسیب دیده از تورم جذابیت دارد. حال به فرض تفویض چنین اختیاری، باید دید آیا عملکرد یک سال گذشته زاکانی نشان داده که توان یا اراده تحقق اهداف اقتصادی را دارد یا خیر؟ اینکه آیا او در طول بیش از یک سال عهده داری منصب شهرداری، عملکرد مناسبی از خود نشان داده یا خیر اکنون بیش از هر چیز حائز اهمیت است. اما قبل از آن باید دید مرز اختیارات شهرداری تا کجاست و این نهاد چه وظایف و مسئولیتهایی دارد.
وظایف محوله شهرداری تهران
قانون «تشکیلات، وظایف و انتخابات شوراهای اسلامی کشور و انتخاب شهرداران و مقررات وابسته، وظایف اصلی شورا و شهرداری را چنین تعیین کرده است: مدیریت عمومی شهر، حمل و نقل، جمعآوری و دفع پسماند، توسعه و نگهداری فضای سبز، ساماندهی ساخت و ساز، مدیریت ترافیک، برنامهریزی و تدوین بودجه، مدیریت املاک و داراییها، تنظیم مقررات محلی در چارچوب قوانین ملی، و اجرای پروژههای عمرانی و خدماتی.
شهرداری میتواند با استفاده از این ابزارها بخشی از هزینههای زندگی شهری را کاهش دهد؛ مثلاً از طریق حمل و نقل عمومی، بازارهای محلی، مدیریت مصرف انرژی ساختمانهای عمومی یا سیاستهای حمایتی خرد. اما چنین سیاست کاهشی در این یک سال و اندی از زاکانی دیده نشده است.
ارزیابی عملکرد یک ساله زاکانی
۱) پروژهها و نگهداری شهری:
برخی گزارشها عملکرد این دوره را در حوزه نگهداری شهری تا حدی مثبت ارزیابی کردهاند. پروژههایی تحت عنوان «شنبههای افتتاح» اجرا یا افتتاح شده و در رسانهها بازتاب یافتهاند. اما همین گزارشها تأکید میکنند که در زمینه شناسایی و مدیریت املاک شهرداری، تحقق بودجه غیرنقد، و ایجاد منابع پایدار شهری ضعفهای مهمی وجود دارد. به بیان دیگر، تمرکز بر افتتاح پروژهها در کنار ضعف در منابع درآمدی بلند مدت موجب شده کارنامه شهرداری از نظر پایداری مالی قابل اتکا نباشد.
۲) مدیریت مالی و تأمین بودجه:
تحلیلهای رسانهای نشان میدهد شهرداری در شناسایی املاک، تحقق درآمدهای غیرنقدی و کاهش وابستگی به منابع نامطمئن موفق عمل نکرده است. این ضعفها در حالی مشاهده میشود که وعدههای بزرگ مالی همچون «کاهش ۳۰ درصدی معیشت» مطرح شدهاند؛ وعدههایی که مستلزم توان بالای مالی و مدیریتی هستند. این ناهماهنگی به گفته تحلیلگران، یکی از دلایل بیاعتنایی کارشناسان به ادعاهای کلان اقتصادی شهرداری است.
۳) تعامل نهادی و شورای شهر:
یکی از ضعفهای برجسته دوره اخیر، افزایش تنشها و درگیریهای لفظی میان شهردار و اعضای شورای شهر، بهویژه رئیس شورا، بوده است. این تنشها نشان میدهد توان اجماعسازی و همکاری مدیریتی برای اجرای طرحهای بلندمدت کاهش یافته است. بخشی از انرژی مدیریتی شهرداری صرف تقابلهای سیاسی شده و این موضوع هزینه اجرای برنامهها و خدمات شهری را بالا برده است.
۴) پیامدها برای ادعای «۳۰ درصد ارزان شدن معیشت»:
با توجه به محدودیت اختیارات قانونی، ضعفهای گزارششده در مدیریت مالی و داراییها، و فضای متشنج نهادی، میتوان نتیجه گرفت که ادعای کاهش ۳۰ درصدی هزینه معیشت بسیار خوشبینانه و از نظر اجرایی ناممکن یا دستکم بسیار دور از واقعیت است. تحقق چنین هدفی نیازمند اختیارات ملی، هماهنگیهای فرادستگاهی و ابزارهایی است که در اختیار شهرداری نیست.
آقای شهردار بر وظایف فعلی تمرکز داشته باشید به جای وعدههای فرابخشی
مدیریت شهری پیش از هر چیز نیازمند ثبات، برنامهریزی شفاف و همکاری نهادی است. ارائه وعدههای بزرگ اقتصادی در میانه دوره مدیریت، آن هم وعدههایی که خارج از حیطه اختیارات شهرداری قرار دارند، دو آسیب عمده ایجاد میکند: نخست، تضعیف اعتبار اجرایی مدیریت شهری و دوم، انحراف منابع و توجه از مسائل فوری شهروندان مانند حمل و نقل، بهداشت شهری، زیرساختها و خدمات عمومی. از منظر مدیریت عمومی، اولویت شهردار باید تمرکز بر اقدامات ملموس، قابل سنجش و قابل گزارش باشد؛ دستاوردهایی که اعتماد عمومی را تقویت کند و بنیانی واقعی برای هر برنامه توسعه مربوط به آینده ایجاد کند.
مخلص کلام شما در ابتداییترین وظایف محوله درماندهاید و گلی به سر پایتختنشینان نزدهاید، لااقل با وعدههای توخالی که سابقاً هم جهت تهییج مردم در آستانه انتخابات ریاست جمهوری به کار گرفته بودید، دل خون این مردم را خوش نکنید.
انگیزههای سیاسی پشت وعدههای پر آب و تاب
در سیاست نهادی تهران تنشهای جدی میان شهردار و رئیس شورای شهر، مهدی چمران، دیده میشود. این تنشها که در جلسات رسمی و مصاحبهها آشکار شده، نشان دهنده رقابت قدرت در ساختار مدیریت شهری است. طبیعی است شهرداری که احساس میکند در انتخابات یا در بازآراییهای آتی شورای شهر موقعیت ضعیفتری خواهد داشت، تلاش کند از طریق وعدههای بزرگ و جلب افکار عمومی موقعیت خود را تقویت کند. گزارشهای رسانهای از جلسات متشنج شورا و انتقادهای مستقیم اعضا از زاکانی، نشان دهنده وجود چنین رقابتی است.
|
مطالب پیشنهادی از سراسر وب |

