به گزارش رونویس، در روزهای اخیر، بسیاری از مردم، به ویژه ساکنان شهرهای هدف مانند تهران، همچنان از علائمی مانند بیخوابی، اضطراب، تحریکپذیری و دلدردهای عصبی رنج میبرند. این وضعیت، در روانشناسی، بخشی از واکنش حاد به استرس یا در صورت تداوم، نشانههایی از اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) تلقی میشود.
در جنگ، بدن ما وارد «حالت بقا» میشود؛ ضربان قلب بالا میرود، مغز درگیر حالت آمادهباش دائمی میشود، و سیستم عصبی ، به کوچکترین صدا یا تغییر واکنش بیشازحد نشان میدهد. مشکل اینجاست که بعد از اتمام جنگ، این سیستم بهسادگی خاموش نمیشود.
برای همین، حتی وقتی صدای آژیر قطع میشود، بدن ما هنوز در حالت خطر باقی میماند.
از منظر علمی، این وضعیت اگر بدون مداخله و مراقبت جمعی رها شود، ممکن است منجر به افزایش آسیبهای روانی، پرخاشگری، فرسودگی جمعی شود.
آنچه اکنون اهمیت دارد میتوان به موارد ذبل اشاره کرد:
۱) به رسمیت شناختن خستگی روانی
۲)ایجاد امکان گفتوگو، روایت و سوگواری اجتماعی
۳)حمایت از کودکان، سالمندان و افراد تنها
۴) کاهش بمباران خبری، و تنظیم مصرف رسانهای برای کاهش فشار عصبی
پایان جنگ، آغاز بازسازی روان است؛ اگر آن را جدی نگیریم، زخمها در زیر پوستمان باقی می ماند.
سمیه یقینی دانشجوی دکترا روانشناسی معاونت اجتماعی کلانتری ۱۱۳ بازار
|
مطالب پیشنهادی از سراسر وب |

