در ادامه، پرسش و پاسخ با مدیرعامل آبفا تهران را درباره شرایط سدهای اطراف پایتخت، طرحهای تأمین و انتقال آب و سرنوشت مصرفکنندگان پرمصرف میخوانید.
وضعیت منابع آبی و سدهای تهران در چه شرایطی قرار دارد؟
به طور معمول در استان تهران دو سال خشکسالی و پس از آن چند سال ترسالی رخ میدهد که دورههای تر معمولاً کمبود سالهای خشک را جبران میکرده است. اما برای نخستین بار در شصت سال گذشته پنج سال خشکسالی مستمر پشت سر گذاشتهایم. این روند بیسابقه، وضعیت منابع آبی را بسیار شکننده کرده است.
در سال آبی ۱۴۰۳–۱۴۰۴ میزان بارندگی در استان تهران تنها ۱۵۹ میلیمتر ثبت شد؛ این در حالی است که مقایسه این رقم با سالهای پربار گذشته، عمق بحران را نشان میدهد. برای مثال، در سالهای ۱۳۷۳ و ۱۳۷۴ به ترتیب شاهد بیش از ۳۵۰ میلیمتر بارندگی بودیم. این کاهش شدید بارش، همراه با رشد جمعیت مستمر در تهران، منجر به کاهش شدید مخازن سدهای چهارگانه تهران یعنی کرج، لار، لتیان و ماملو شده است.
افزون بر این، بخش قابل توجهی از آب شرب تهران از طریق انتقال از سد طالقان تأمین میشود که وضعیت آن نیز نگرانکننده است. در حال حاضر، با گذشت ۵۵ روز از آغاز سال آبی جدید (که معمولاً از اول مهر ماه آغاز میشود)، ما هنوز بارندگی معناداری نداشتهایم. این در حالی است که در مدت مشابه سال گذشته، حدود ۴۰ میلیمتر باران دریافت شده بود. این تأخیر طولانیمدت در آغاز بارشهای پاییزی، فشار بر ذخایر موجود را دوچندان کرده است.
برای جبران خشکسالی چه اقداماتی انجام شده است؟
در مواجهه با این بحران پنجساله، تمامی اقدامات ممکن در زمینه مدیریت تأمین در پنج سال اخیر به کار گرفته شده است. این اقدامات شامل موارد زیر بوده است:
حفر چاههای جدید: افزایش ظرفیت برداشت از منابع زیرزمینی.
بهسازی چاههای موجود: افزایش راندمان چاههایی که بهرهوری آنها کاهش یافته بود.
اجاره چاههای کشاورزی: استفاده اضطراری از منابع آب زیرزمینی بخش کشاورزی در مواقع بحرانی.
ورود هر منبع قابل استفاده به مدار شرب: هر منبع آبی که پس از تأیید کیفیت توسط مراجع ذیصلاح، قابلیت استفاده در شبکه توزیع شرب را داشته باشد، وارد مدار شده است.
با وجود این تلاشها، خشکسالیهای متوالی شرایط بسیار سختی ایجاد کردهاند. به طور مشخص، میزان پرشدگی سدهای لار، لتیان، ماملو و کرج در حال حاضر کمتر از پنج درصد است که یک زنگ خطر جدی محسوب میشود.
یکی از مهمترین طرحهای مدیریت تأمین، انتقال آب از سد طالقان به تهران بوده است که ظرفیت انتقال آن در حدود پنج هزار لیتر بر ثانیه تنظیم شده است. حدود ۶۰ درصد از ظرفیت این طرح در بازه زمانی شش تا هفت ماه به بهرهبرداری رسید و به پایداری نسبی شبکه کمک کرد.
با این حال، باید اذعان کرد که در کوتاهمدت و با توجه به شرایط فعلی، راهکار مؤثری جز «مدیریت مصرف» و همکاری مشترکان وجود ندارد.
چند درصد از آب شرب تهران از سدها تأمین میشود؟
: تأمین آب تهران یک فرایند متغیر وابسته به شرایط اقلیمی است.
در سالهای ترسالی (پرآب): حدود ۷۰ درصد از آب شرب تهران از منابع سطحی (سدها) تأمین میشد.
در سالهای اخیر (خشکسالی): این نسبت به طور کامل معکوس شده است. اکنون تقریباً ۳۰ درصد از نیاز آبی از منابع سطحی (سدها) و ۷۰ درصد باقیمانده از منابع زیرزمینی برداشت میشود.
این تغییر ساختاری، فشار عظیمی بر سفرههای زیرزمینی وارد کرده است. چهار سد اصلی تهران مجموعاً کمتر از پنج درصد ذخیره دارند و نزدیک به نیمی از کل آب مصرفی شهر (از طریق سد طالقان و چاههای زیرزمینی) تأمین میشود.
تا چه زمانی برداشت آب از سدها امکانپذیر است؟
وضعیت سد طالقان حیاتی است. این سد به دلیل نقش کلیدیاش در تأمین آب، همواره تحت نظارت دقیق است. سد طالقان نسبت به سال گذشته ۱۰۰ میلیون متر مکعب کاهش ذخیره داشته است و در حال حاضر تنها حدود ۱۵۰ میلیون متر مکعب آب دارد.
این میزان ذخیره، با توجه به مصرف روزانه تهران، میتواند برای چند ماه نیاز شهر را پاسخگو باشد. ما امیدواریم که با پیشبینیهای هواشناسی مبنی بر زمستان و بهاری با بارش نرمال، شرایط بهبود یابد. اگر این پیشبینیها محقق شوند، نگرانی جدی در مورد تأمین کوتاهمدت نخواهیم داشت. البته، ما برای بدترین سناریو نیز برنامهریزیهای لازم را انجام دادهایم. انتقال مداوم آب از سد طالقان در کنار مدیریت دقیق مصرف داخلی، کلید اصلی پایدار نگه داشتن شرایط است.
با توجه به وابستگی ۷۰ درصدی آب تهران به منابع زیرزمینی، چه اقداماتی برای جلوگیری از فرونشست زمین انجام شده است؟
وابستگی بالای ۷۰ درصدی به آب زیرزمینی در دورههای خشکسالی، اجتنابناپذیر است، اما عواقب آن، به ویژه فرونشست زمین، بسیار جدی است. برای مقابله با این پدیده و کاهش برداشت، اقدامات مهمی در زمینه مدیریت منابع ثانویه صورت گرفته است:
بازچرخانی فاضلاب: اجرای طرحهای گسترده برای تصفیه و بازچرخانی پساب فاضلاب تولیدی در سطح شهر.
استفاده از پساب: حدود ۴۰۰ میلیون متر مکعب پساب در تهران تولید میشود. برنامههایی در دست انجام است تا این حجم عظیم پساب برای تغذیه مصنوعی آبخوانها (تزریق مجدد به سفرههای زیرزمینی) و همچنین آبیاری فضای سبز مورد استفاده قرار گیرد.
طبق قانون برنامه هفتم توسعه، استفاده از آب شرب برای آبیاری فضای سبز در مناطقی که امکان استفاده از پساب تصفیهشده وجود دارد، ممنوع و جرمانگاری شده است. این قانون به ما کمک میکند تا فشار را از روی منابع زیرزمینی برای مصارف غیرشرب کاهش دهیم.
چرا شهرداری چاههای دارای آب شرب را به وزارت نیرو واگذار نمیکند؟
این یکی از چالشهای ساختاری ماست. شهرداری تهران در حال حاضر مالکیت حدود ۵۰۰ حلقه چاه را در اختیار دارد. از این تعداد، تنها ۵۲ حلقه دارای کیفیت آب شرب (استاندارد برای ورود به شبکه آبفا) هستند.
در سالهای گذشته مذاکراتی برای همکاری و واگذاری این چاههای دارای کیفیت شرب انجام شد. اما متأسفانه، در سال گذشته این ۵۲ حلقه چاه هنوز به طور رسمی تحویل شرکت آب و فاضلاب نشدهاند.
استدلال شهرداری این است که این چاهها اغلب در مناطقی قرار دارند که شهرداری برای آبیاری فضاهای سبز خود یا تأمین نیازهای عملیاتی دیگر، به عنوان منبع جایگزین برای چاههای مورد استفاده خود، به آنها نیاز دارد و جایگزین دیگری در آن مناطق ندارند.
اما در شرایط کنونی خشکسالی، ما تأکید داریم که با توجه به در دسترس بودن پساب برای آبیاری، شهرداری موظف است این چاهها را طبق مصوبات دستگاههای بالادستی و با هدف مدیریت بحران، به آبفا تحویل دهد تا منابع آب شرب در اختیار وزارت نیرو قرار گیرد.
سرانه مصرف آب در تهران چقدر است؟
الگوی مصرف مجاز و بهینه برای هر نفر در شبانهروز در تهران ۱۳۰ لیتر تعریف شده است. این الگو بر اساس میزان بارشها و منابع موجود تعیین شده است.
متأسفانه، پیش از اجرای طرح تعدیل فشار، سرانه مصرف در تهران بسیار بالاتر بود و به طور متوسط ۲۴۰ لیتر در شبانهروز میرسید. با اجرای طرحهای مدیریت مصرف و همکاری نسبی مردم، این رقم حدود ۱۰ درصد کاهش یافته و اکنون به حدود ۱۸۰ لیتر رسیده است.
هدف ما این است که مصرف روزانه به همان الگوی مجاز یعنی ۱۳۰ لیتر برسد تا بتوانیم بحران کمبود منابع را مدیریت کنیم و نیاز کمتری به برداشت غیرمجاز از منابع زیرزمینی داشته باشیم.
چند درصد از مشترکان بد مصرفاند و تا چه اندازه برخورد بازدارنده است؟
بخشبندی مشترکان بر اساس میزان مصرف در تهران به صورت زیر است:
خوشمصرف: ۳۴ درصد مشترکان (مصرف کمتر از الگو)
پرمصرف: ۶۱ درصد مشترکان (مصرف بیش از الگو اما کمتر از حد بحرانی)
بد مصرف: ۵ درصد مشترکان (مصرف بسیار بالا و هدردهنده منابع)
برای گروه بد مصرف، اقدامات بازدارنده تعریف شده است. ابتدا اخطارهای کتبی و الکترونیکی ارسال میشود. در مرحله بعدی، قطع موقت ۲۴ ساعته کنتور آب اجرا میشود. در صورت عدم اصلاح رفتار پس از اخطارهای متعدد، مدت زمان قطع افزایش مییابد و قبوض با نرخ پلکانی و بسیار سنگین برای مشترک صادر میشود.
نکته مثبت این است که این برخوردها اثرگذار بوده است. اخیراً شاهد کاهش نسبت بد مصرفها از هفت درصد به پنج درصد بودیم که نشاندهنده تأثیر مثبت اقدامات بازدارنده است.
مشکل مشاع بودن کنتورهای آب در ساختمانها چگونه مدیریت میشود؟
مشکل مشاع بودن انشعاب آب در ساختمانهای قدیمی یکی از موانع اصلی در تفکیک مصرف و اعمال مدیریت دقیق است. در بسیاری از ساختمانها، یک کنتور برای چندین واحد مسکونی یا تجاری نصب شده است.
برای حل این معضل، راهکار رسمی این است که متقاضیان میتوانند با همکاری هیئت مدیره ساختمان، انتقال تأسیسات به ورودی ساختمان و نصب کنتور منفرد برای هر واحد، مصرف جداگانه داشته باشند.
اما چالش اصلی این است که هزینه این اقدام بالا بوده و استقبال عمومی از تغییرات ساختاری در تأسیسات مشترک ساختمانها تاکنون اندک بوده است.
در غیاب کنتور مجزا، ما به خانوادهها توصیه میکنیم که با نصب شمارشگرهای داخلی (کنتورهای فرعی) در داخل واحدها، میزان مصرف هر خانوار را اندازهگیری کنند تا بتوانند خودشان مصرف خود را مدیریت کنند، حتی اگر قبض نهایی مشترک باشد.
قبوض اخیر که ارقام بالا نشان میدهد مربوط به این مشترکان است؟
بله، قبوضی که ارقام بسیار بالایی نشان میدهند، معمولاً مربوط به مشترکان پرمصرف یا بد مصرفی هستند که کنتور آنها مشترک است یا مصارف غیرمعمول دارند.
قبوض آب تهران شامل دو بخش اصلی است:
الف) خدمات آب شرب
ب) هزینه دفع فاضلاب
اگر مصرف مشترک در الگوی مجاز (حدود ۱۳۰ لیتر برای هر نفر) باشد، قبض یک خانوار پنجنفره در ماه حدود ۸۵ هزار تومان خواهد بود. اما پس از عبور از الگو، مصرف مازاد بهصورت پلکانی افزایش مییابد و نرخ واحد آن به شدت افزایش پیدا میکند. این افزایش پلکانی به گونهای طراحی شده که مصرف فراتر از الگو را بسیار پرهزینه کند.
در برخی موارد، بالا بودن ناگهانی مصرف ناشی از شکستگی لوله در داخل ملک مشترک یا خرابی سیفونها و شیرآلات است که مشترک باید فوراً نسبت به بررسی و رفع این موارد اقدام کند.
آیا اصلاح تعرفهها در دستور کار است؟
بله، اصلاح تعرفهها یک ضرورت اجتنابناپذیر است. تعرفههای فعلی به اندازه کافی بازدارندگی ندارند، به ویژه برای مشترکان ثروتمند با مصرف بالا.
ساختار جدید تعرفه باید به این صورت باشد:
تا سقف الگوی مصرف: قیمت فعلی یا با افزایش اندک حفظ خواهد شد تا تأمین آب شرب خانوارها تضمین شود.
مصرف مازاد: باید به صورت پلکانی با افزایش شدید قیمت همراه شود. این افزایش شدید دو هدف دارد: الف) کاهش شدید مصرف و صرفهجویی در منابع حیاتی. ب) تأمین منابع مالی لازم برای نوسازی و نگهداری تأسیسات فرسوده آبفا.
بالاترین قبض صادرشده تاکنون چقدر بوده است؟
بالاترین قبض صادرشده برای یک خانوار خاص که مصرف آن ۱۴ برابر الگو ثبت شده بود، مبلغی معادل ۱۰۸ میلیون تومان بود.
این مبلغ، هرچند بسیار زیاد است، اما باید توجه داشت که در ساختار تعرفههای پلکانی، این ارقام برای طبقات بسیار ثروتمند هنوز بازدارنده کامل نیستند.
از این رو، نکته مهم این است که هدف اصلی ما از اعمال این قبوض، دریافت مبلغ نیست، بلکه حفظ منابع آبی است. در صورت تداوم مصرف بسیار بالا، حتی اگر مشترک ثروتمند مبلغ را پرداخت کند، با اجرای مقررات، با قطع موقت یا دائم سرویس آب مواجه خواهد شد.
در تعطیلات سهروزه اخیر چهارصد هزار متر مکعب صرفهجویی گزارش شد. آیا احتمال تعطیلی یا تخلیه تهران وجود دارد؟
با وجود استمرار پنج ساله خشکسالی و فقدان بارندگیهای مؤثر در پاییز، باید تأکید کرد که فعلاً ضرورتی برای تخلیه یا تعطیلی شهر تهران وجود ندارد.
سیاست ما بر مدیریت منابع موجود و کاهش حداکثری فشار استوار است. وزارت نیرو برای بدترین حالت (سناریوی بدون بارش تا زمستان) نیز برنامهریزیهای لازم را انجام داده است. با مدیریت دقیق تأمین و همراهی مردم در طرح تعدیل فشار، کاهش ذخایر سدها کنترل شده است و احتمال رسیدن به شرایط بحرانی که مستلزم تخلیه باشد، بسیار کمتر از گذشته است.
گفته میشود حدود ۳۰ درصد تلفات آب در شبکه توزیع وجود دارد. چه اقداماتی برای کاهش آن انجام شده است؟
آمار تلفات آب در تهران کمی متفاوت از برآورد عمومی است. تلفات آب در شبکه توزیع تهران در حال حاضر حدود ۲۲ درصد از کل آب تصفیهشده است. این تلفات به سه بخش اصلی تقسیم میشود:
هدررفت ظاهری (حدود ۱۱ درصد): این بخش ناشی از خطاهای اندازهگیری کنتورها، خطاهای ثبت دادهها و برداشتهای غیرمجاز شناسایی نشده است.
هدررفت اجتنابناپذیر (۱.۴ درصد): مربوط به مصارف ضروری مانند شستوشوی دورهای شبکهها و استفاده از آب برای اطفای حریق است که نمیتوان آن را حذف کرد.
هدررفت واقعی (حدود ۹.۶ درصد): این بخش ناشی از نشت واقعی از لولهها و اتصالات است. در کشورهای توسعهیافته این رقم معمولاً بین ۷ تا ۸ درصد است، پس ما هنوز فاصله قابل توجهی داریم.
برای کاهش تلفات واقعی، اقدامات مستمری در جریان است:
سالانه حدود هفت تا هشت هزار کیلومتر عملیات نشتیابی با تجهیزات پیشرفته انجام میشود.
در حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ کیلومتر از مناطق پرخطر که فرسودگی بالایی دارند، عملیات بازسازی و تعویض لولهها صورت میگیرد.
با اجرای موفقیتآمیز طرح تعدیل فشار در ساعات کم مصرف (شبها)، تاکنون حدود ۱۴ میلیون متر مکعب از آب هدررفته (پرتی) ذخیره شده و به شبکه توزیع بازگشته است.
برخی شهروندان از تغییر طعم آب گلایه دارند، علت این موضوع چیست؟
سیستم نظارت بر کیفیت آب تهران بسیار سختگیرانه است. در حال حاضر ۳۸ آزمایشگاه فعال در سراسر شهر وجود دارد که روزانه نمونههای فراوانی را از سدها، مخازن اصلی و نقاط مختلف خطوط توزیع بررسی میکنند. تا زمانی که استاندارد کیفیت آب تأیید نشود، آب وارد شبکه توزیع شرب نخواهد شد. همچنین، وزارت بهداشت نیز به صورت مستقل بر کیفیت نظارت دارد.
تغییر طعم یا مزه آب که شهروندان احساس میکنند، معمولاً ناشی از تغییر در ترکیب شیمیایی و میزان املاح و سختی منابع تأمینکننده است. در شرایط فعلی، به دلیل افزایش برداشت از منابع زیرزمینی (چاهها)، آب حاوی املاح بیشتری است که ممکن است طعمی متفاوت ایجاد کند.
اما باید تأکید کرد: کیفیت میکروبی و بهداشتی تمام آبهای توزیعشده در تهران مطابق با استانداردهای ملی است و هیچگونه مشکل بهداشتی برای مصرف شرب وجود ندارد.
انتقال آب از سد لار به تهران در چه مرحلهای است؟
سد لار یکی از منابع مهم تاریخی ماست که پیش از انقلاب ساخته شده و ظرفیت مخزن آن حدود ۹۸۰ میلیون متر مکعب است. مشکل اصلی سد لار، ساختار زمینشناسی منطقه است به گونهای که بخش قابل توجهی از آب آن به دلیل نشت طبیعی به سمت حوضه آبریز شمال کشور (دریای خزر) از دست میرود.
برای جلوگیری از این هدررفت بزرگ، طرح احداث تونلی ۲۸ کیلومتری جهت انتقال مستقیم آب از سد لار به شبکه توزیع تهران از سال ۱۳۹۴ آغاز شده است. تا به امروز، ۱۴ کیلومتر از این تونل حفاری و اجرا شده است.
با تکمیل باقی مسیر تونل، پیشبینی میشود سالانه ۱۶۵ میلیون متر مکعب آب به عنوان حقابه تهران منتقل شود که تأثیر چشمگیری در پایداری منابع خواهد داشت. متأسفانه، اعتبار لازم برای اتمام این پروژه حدود چهار هزار میلیارد تومان برآورد میشود و در صورت تأمین کامل منابع مالی، پروژه میتواند در یک دوره ۲۴ ماهه به اتمام برسد.
طرح انتقال آب از خزر یا خلیج فارس به فلات مرکزی ایران چرا اجرایی نشده است؟
این طرحها، طرحهای کلان ملی هستند و با چالشهای فنی و اقتصادی بزرگی روبرو هستند.
انتقال از خزر: این طرح به دلیل بسته بودن حوضه دریای خزر و نبود ارتباط مستقیم با آبهای آزاد، از نظر زیستمحیطی و اکولوژیکی توصیه نمیشود و میتواند آسیبهای جبرانناپذیری به آن اکوسیستم وارد کند
انتقال از دریای عمان یا خلیج فارس: این طرح از نظر فنی ممکن است، اما چالشهای عظیمی دارد: نیاز به شیرینسازی در مقیاس بسیار بزرگ. نیاز به احداث حدود دو هزار کیلومتر خط لوله انتقال. نیاز به غلبه بر اختلاف ارتفاع بیش از ۱۷۰۰ متر بین منطقه ساحلی و فلات مرکزی.
برآورد هزینه تمامشده آب شیرین شده برای تهران در صورت اجرای این طرح حدود هفت تا هشت یورو در هر متر مکعب خواهد بود. با توجه به هزینه نجومی و نیازهای اولویتدارتر کشور، فعلاً ضرورتی برای اجرای آن در کوتاهمدت وجود ندارد. این طرح باید در قالب یک طرح مطالعاتی بلندمدت حفظ شود تا در صورت بروز نیازهای جدیتر و فراهم آمدن زیرساختهای لازم، به مرحله اجرا برسد.
آیا تهران ظرفیت افزایش جمعیت را دارد؟
پاسخ قاطعانه خیر است. بر اساس مطالعات زیستمحیطی و منابع پایدار آب، ظرفیت زیستبوم تهران برای حفظ جمعیت، به شکل پایدار و با سطح رفاه کنونی، بیش از چهار و نیم تا پنج میلیون نفر تعریف نشده است.
متأسفانه، در حال حاضر حدود ۱۰ میلیون نفر در تهران ساکن هستند که بارگذاری جمعیتی بیش از ظرفیت تحمل منابع طبیعی را تحمیل کرده است. ما بارها در جلسات مشترک با وزارت راه و شهرسازی تأکید کردهایم که منابع آب کافی برای این حجم از جمعیت وجود ندارد.
اما مشکل اصلی اینجاست که تصمیمگیریهای مرتبط با توسعه شهری و مهاجرت، عمدتاً سیاسی و رأیگیری است و نظر فنی وزارت نیرو (که متولی آب است) غالب نیست. برای حفظ آینده تهران، لازم است که «رأی آب» (حق حیات مبتنی بر منابع آبی) به یک اصل الزامآور در تصمیمگیریهای کلان شهری تبدیل شود. ادامه بارگذاری جمعیتی بر اساس آمارهای فعلی، اقدامی خطرناک است.
چرا به جای کاهش فشار، جیرهبندی آب صورت نمیگیرد؟
در حال حاضر، در طول روز مشکل تأمین آب به نحوی که جریان به کلی قطع شود وجود ندارد؛ یعنی میزان آب ورودی به شبکه برای مصارف روزانه کفایت میکند.
مشکل اصلی در ساعات اوج مصرف شبانه است که مردم به استخرها و مخازن خود آبگیری میکنند. از این رو، ما از ساعت ۹ شب تا ۵ صبح اقدام به تعدیل فشار میکنیم؛ این به معنای قطع کامل نیست، بلکه کاهش فشار است تا مصرف غیرضروری کاهش یابد.
سه سال است که قویاً توصیه میکنیم خانوادهها اقدام به نصب مخزن ذخیره و پمپ خانگی کنند. آن دسته از خانوارهایی که این توصیه را عملی کردهاند، در ساعات تعدیل فشار نیز کمبودی احساس نمیکنند، زیرا آب مورد نیاز شبانه خود را پیشتر ذخیره کردهاند.
قطع کامل (جیرهبندی) فنی نیست، زیرا از نظر مهندسی، جریان آب باید در شبکه برقرار باشد تا از هواگرفتگی و آسیب به لولهها جلوگیری شود. مدیریت مصرف، نصب مخزن خانگی و صرفهجویی ۲۰ درصدی مستمر، کلید جلوگیری از رسیدن به نقطه رکود آبی و نیاز به جیرهبندی است.
اگر تا ۱۵ آذر بارندگی نداشته باشیم، آیا احتمال تخلیه تهران وجود دارد؟
خیر. همانطور که پیشتر اشاره شد، احتمال تخلیه تهران منتفی است.
اگر تا تاریخ ۱۵ آذر (پایان دوره اولیه پاییز) بارندگی مؤثر و قابل توجهی نداشته باشیم، سیاست ما این خواهد بود که تعدیل فشار شبانه اندکی تشدید خواهد شد و تلاش میکنیم تا سطح ذخیرهسازی در مخازن استراتژیک را برای آغاز زمستان به حداکثر برسانیم.
با وجود تداوم خشکسالی، ما به برنامهریزیهای مدیریت منابع و همچنین امید به رحمت الهی (بارشهای زمستانی) برای جبران کسری ذخایر سدها متکی هستیم. احتمال رسیدن به شرایطی که در آن تخلیه شهر به عنوان تنها گزینه باقی بماند، بسیار کم ارزیابی میشود.
|
مطالب پیشنهادی از سراسر وب |

