
۱۴:۱۷ – ۲۷ آبان ۱۴۰۴
باشگاه خبرنگاران جوان – حجتالاسلام والمسلمین سیدعلیرضا تراشیون، کارشناس و مشاوره خانواده به پرسش و پاسخی در موضوع «نقش والدین در آمادهسازی فرزند برای ازدواج موفق» پرداخت که تقدیم شما فرهیختگان می شود.
* پسرم بیستساله و دانشجوست و تمایل به ازدواج دارد. در این شرایط، والدین چه نقشی میتوانند داشته باشند؟ آیا من میتوانم برای او خواستگاری بروم و اگر جواب رد دادند، چه اقدامی باید انجام دهم؟
ما معمولاً دربارهی ازدواج فرزندان دو نکتهی اساسی را مطرح میکنیم. نکتهی نخست این است که اگر جوانی در معرض گناه قرار گیرد و بیم آن برود که به لغزش بیفتد، در اینجا ازدواج برای او واجب میشود؛ یعنی والدین نمیتوانند در برابر این امر الهی بیتفاوت بمانند. در چنین شرایطی، وظیفهی ما این است که با هوشمندی و دقت برای او انتخابی شایسته و درست داشته باشیم. اما اگر شرایط به گونهای است که فرزند به گناه نمیافتد ولی تمایل طبیعی و سالم به ازدواج دارد، در این صورت ما چند توصیه برای خانوادهها داریم.
اولین نکته این است که باید ذهن خود و فرزندمان را فعال و واقعبین کنیم. ازدواج فقط یک رابطهی سادهی دو نفره نیست؛ بلکه مجموعهای از عوامل گوناگون است که همهی آنها باید مورد توجه قرار گیرد.
به عنوان نمونه، وقتی حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام به خواستگاری حضرت زهرا سلاماللهعلیها رفتند، پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله پس از طی مراحل اولیه، از حضرت علی علیهالسلام پرسیدند: «علیجان، بگو ببینم چه داری؟» یعنی از وضعیت توانمندی و آمادگی او برای زندگی پرسیدند. این نشان میدهد که آمادگی مالی و مسئولیتپذیری در زندگی مشترک، از دیدگاه دین و عقل بسیار مهم است. ما نیز باید از فرزندمان بپرسیم: «الان توانایی تو چیست؟ تا چه اندازه میتوانی زندگی خود را اداره کنی؟ چه مهارتها و قابلیتهایی داری؟» این بخش اول است.
بخش دوم مربوط به آمادگی اخلاقی و رفتاری است. وقتی جوان وارد زندگی مشترک میشود، باید با اصول همسرداری، تعامل با خانوادهی همسر و حفظ احترام و آرامش آشنا باشد. باید از او بپرسیم: «چه اندازه با این مهارتها آشنایی؟ تا حالا در این زمینه آموزشی دیدهای؟» اگر بخواهد به مرحلهی انتخاب همسر برسد، لازم است بداند که انتخاب همسر نیازمند دقت و آگاهی است.
در این مرحله، مطالعهی کتابهای معتبر در حوزهی ازدواج و مشورت با افراد آگاه و کارشناس بسیار سودمند است تا بتواند فردی همکفو و مناسب را برای زندگی انتخاب کند. در واقع باید ذهن او را از نگاه سطحی به ازدواج، به نگاهی منطقی و عمیقتر هدایت کنیم. گاهی جوانها تنها از روی احساس یا علاقهی زودگذر تصمیم میگیرند، در حالیکه ازدواج تصمیمی سرنوشتساز است و باید همهی جوانب آن سنجیده شود.
اگر امروز با فرزندمان این مسائل را صادقانه در میان نگذاریم، ممکن است در آینده به ما بگوید: «شما که تجربه داشتید و میدانستید، چرا مرا آگاه نکردید؟ من جوان بودم و نمیدانستم.» بنابراین باید از ابتدا با او گفتوگو کنیم و نگاهش را نسبت به ازدواج پختهتر سازیم.
حال اگر پس از این گفتوگوها دیدیم که فرزندمان از نظر فکری و عاطفی به بلوغ لازم رسیده، توانایی ادارهی زندگی را دارد و در انتخاب خود به دنبال همکفو و تناسب فکری است، آنگاه باید از او حمایت کنیم و روند طبیعی خواستگاری و تصمیمگیری را آغاز کنیم.
در این مسیر، ملاکها و معیارهایی وجود دارد که باید بر اساس آنها پیش رفت، اما نکتهی مهم این است که نباید با یک پاسخ منفی و قاطع، مانند «نه، تو هنوز بچهای»، او را از ادامهی مسیر دلسرد کنیم. بهتر است به جای رد مستقیم، از روش گفتوگو و قانعسازی منطقی استفاده کنیم؛ با آرامش صحبت کنیم، مسیر درست را برایش توضیح دهیم و به او نشان دهیم که ازدواج یک تصمیم ساده نیست، بلکه نیازمند آمادگی و برنامهریزی است.
به این ترتیب، فرزند هم احساس میکند که حرفش شنیده میشود و هم درک میکند که والدین خیر و صلاح او را میخواهند. نتیجه این گفتوگو، رشد فکری، آرامش خانوادگی و تصمیمگیری آگاهانه در مسیر ازدواج خواهد بود.
منبع: خبر آنلاین
|
مطالب پیشنهادی از سراسر وب |

