مهدی واعظی، مدیر رسانهای استقلال، پس از

قبل از هر چیز، اگر قرار بود کسی برای ایجاد بحران برای استقلال «برنامهریزی» کند، نیازی نبود این روند از بازی با پادیاب خلخال در مرحله یکشانزدهم نهایی جام حذفی شروع شود. استقلال تا قبل از دربی، دو بازی مهمتر با الوصل و فولاد دارد؛ یکی در آسیا و دیگری تنها پنج روز پیش از تقابل با پرسپولیس. اگر این «دوستان خیالی» قرار بود استقلال را وارد بحران کنند، منطقیترین و سادهترین مسیر این بود که همان بازی فولاد را هدف قرار دهند، نه دیداری برابر تیمی از لیگ دسته دوم.
واقعیت این است که استقلال به دلیل ضعف فنی خودش برابر پادیاب به مشکل خورد، نه دخالت دستهای پشت پرده! تیمی که از دقیقه ۲۲ ده نفره شد و بیش از ۱۳۰ دقیقه با یک بازیکن کمتر جنگید، تا دقیقه ۹۰ برنده بود و استقلال تنها روی پنالتی دقیقه ۹۰ توانست از شکست فرار کند. در وقتهای اضافه هم بازیکنان پادیاب بهمعنای واقعی کلمه از شدت خستگی روی پاهایشان میلرزیدند و با این حال استقلال فقط با زور تجربه و اختلاف سطح فردی توانست از سد این تیم بگذرد.
حالا سؤال اینجاست: این همان «با قدرت بردن» است؟ پیروزی با پنالتی دقیقه ۹۰ مقابل تیم دهنفره لیگ دویی، اسمش قدرت است یا فرار از یک رسوایی؟
راستش یا شما داشتید یک بازی دیگر را تماشا میکردید، یا ما؛ چون بردن تیم لیگ دویی با پنالتی دقیقه ۹۰ و گلزدن در وقتهای اضافه، هیچجوره با تعریف «پیروزی پرقدرت» جور درنمیآید. اگر چنین مسابقهای اسمش قدرت باشد، پس باید واژهنامه فوتبال را از نو نوشت.
بدانید که به نمایندگی از کدام باشگاه صحبت میکنید!
اما مهمتر از همه اینکه اگر شما واقعاً به چنین «برنامهریزی» و «دستهای پشت پرده» باور دارید، پس باید به هواداران تیمهای رقیب هم حق بدهید وقتی حرف مشابهی میزنند. اگر قرار باشد همهچیز را با این منطق توضیح داد، پس هواداران تراکتور و پرسپولیس که هر دو مدعی قهرمانی جام حذفی هستند، میتوانند بپرسند چرا باید در مرحله یکشانزدهم با هم روبهرو شوند، اما استقلال در همین مرحله به مصاف یک تیم متوسط لیگ دویی برود؟ یا این منطق از پایه غلط است، یا باید برای باقی تیمها هم معتبر باشد.
برای همین از کسی که در فوتبال ایران پست رسمی دارد انتظار میرود بهجای بازتولید همان کریخوانیهای سخیف و کودکانهای که دوران مجریگری در صداوسیما انجام میداد، امروز مسئولانه و منطقی صحبت کند. رسانهباشگاهی جای هیجانزدگی و ادعاهای بیپشتوانه نیست. هر جملهی شما مستقیم به هوادار میرسد و میتواند یا فضا را آرام کند یا برعکس، آن را کاملاً متشنج کند. استقلال بزرگ است؛ بهتر است روایت رسمی این باشگاه هم در حد نامش باشد، نه بر پایه توهم و حدس و گمان.
در نهایت، برخلاف آنچه بعضی از مسئولان تصور میکنند، تشنج و التهاب در جو هواداری فوتبال ایران از دل سکوها یا فضای مجازی شروع نمیشود؛ از خود مدیران تیمهای بزرگ آغاز میشود. از حرفهای نسنجیده، از ادعاهای بیپشتوانه، از همین توهمهایی که بهجای آرام کردن فضای رقابتی، آن را ملتهبتر و ناپایدارتر میکند. هواداران در بهترین و بدترین حالت تأثیرپذیرند، نه آتشافروز. این مدیراناند که با یک جمله میتوانند به فوتبال آرامش بدهند یا آن را وارد جنگی بیپایان کنند. بهتر است مسئولان استقلال این نقش را جدیتر بگیرند؛ چون آنچه فوتبال ایران را به لب مرز خشونت میبرد، رفتار هوادار نیست؛ رفتار مدیرانی است که باید الگو باشند، اما نیستند.
منبع+
|
مطالب پیشنهادی از سراسر وب |

