پژوهشگر حوزه ارتباطات در گفتوگو با خبرگزاری آنا:
دکترای علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی با تأکید بر لزوم بازنگری در ساختار حمایتی از دانشجویان تحصیلات تکمیلی، راهکارهایی برای تقویت ارتباط میان صنعت و دانشگاه ارائه کرد. او معتقد است بخش بزرگی از توان علمی کشور در قالب دانشجویان دکتری فعال است، اما نبود حمایتهای مالی، محدودیت مزایا برای دانشجویان شاغل و بیتوجهی به فعالیتهای پژوهشی موجب شده مسیر پیوند دانشگاه با صنعت دشوارتر شود.
در سالهای اخیر بحث تقویت ارتباط صنعت و دانشگاه بیش از گذشته مورد توجه قرار گرفته است؛ موضوعی که کارشناسان آن را یکی از پیشنیازهای اصلی توسعه علمی، حل مسائل واقعی کشور و افزایش بهرهوری میدانند. با وجود ظرفیت بالای دانشگاهها و انگیزه قابل توجه دانشجویان، همچنان فاصلهای جدی میان فضای دانشگاه و نیازهای صنعت وجود دارد؛ فاصلهای که نه تنها مانع اثرگذاری علمی دانشگاهها میشود، بلکه مسیر اشتغال تخصصی را نیز برای بسیاری از دانشجویان دشوار میکند.
در همین ارتباط، در گفتوگویی با آرین طاهری، دکترای علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی، پژوهشگر حوزه ارتباطات و نویسنده کتاب «مفاهیم کلیدی در اقتصاد رسانه» انجام داده است. طاهری طی این گفتوگو از تجربههای شخصی، مشکلات ساختاری موجود و پیشنهادهای عملی برای تقویت تعامل صنعت و دانشگاه سخن گفت؛ پیشنهادهایی که به گفته او با چند تصمیم ساده قابل اجراست، اما اثرات آن میتواند تحولساز باشد.
لزوم بازنگری در مشوقهای تحصیلی برای دانشجویان دکتری
فعالیتهای پژوهشی و مسابقات علمی در ایران دیده نمیشود و این بیتوجهی انگیزه دانشجوها را کاهش میدهد
او در ابتدای این مصاحبه تأکید کرد که دانشجویان در مقاطع مختلف، خصوصاً در مقاطع تحصیلات تکمیلی، سرمایههای اصلی تولید دانش و پیشبرد پروژههای علمی هستند و بخش مهمی از بار پژوهش کشور بر دوش همین قشر قرار دارد. به گفته او، دانشجویان دائماً در حال تلاشاند؛ چه در آزمایشگاهها، چه در فعالیتهای پژوهشی و چه در مسابقات علمی. این زحمات دیده میشود، اما کمتر از آنچه باید، حمایت و تقویت میشود.
طاهری معتقد است که یکی از مشکلات اصلی در مسیر رابطه صنعت و دانشگاه این است که فعالیتهای پژوهشی، مسابقات علمی و تلاشهای علمی دانشجویان به درستی تبلیغ نمیشود و جایگاه واقعی خود را در فضای حرفهای کشور پیدا نکرده است. او توضیح داد که وقتی دانشجویی با تمام توان در مسابقه علمی، پروژه تحقیقاتی یا کار پژوهشی شرکت میکند، اما هنگام ورود به بازار کار این فعالیتها اثر چندانی در جلب نظر کارفرما ندارد، طبیعی است انگیزهاش کاهش پیدا میکند. بسیاری از دانشجویان میگویند وقتی مسابقات علمی یا پژوهشهای دانشگاهی در مسیر اشتغال ما تأثیری ندارد، چرا باید زمان زیادی برای آن بگذاریم؟ این نگاه آسیبزا است و اگر اصلاح نشود، عملاً بخشی از ظرفیت علمی کشور بلااستفاده میماند.
او سپس به یکی از تجربههای شخصی خود اشاره کرد؛ تجربهای که به باور او میتواند نمونهای از چگونگی ایجاد پیوند میان دانشجو و نهادهای پژوهشی باشد. طاهری گفت: در دوره دکتری، پروپوزالی آماده کردم و به پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی حوزه هنری ارائه دادم. خوشبختانه این پژوهشکده از طرح استقبال و از آن حمایت کرد. این همکاری منجر به انجام یک پروژه بلندمدت شد که هم برای من تجربه ارزشمندی بود و هم برای آن پژوهشکده دستاورد علمی تولید کرد. نکته مهم این است که پژوهشکدهها ظرفیت همراهی دارند؛ طرحهای پژوهشی ارائه میدهند، فراخوان منتشر میکنند و واقعاً دنبال همکاری با دانشجویاناند. اما از آن طرف، مشکلاتی مثل پایین بودن بودجهها و نبود حمایت مالی کافی باعث میشود بسیاری از دانشجویان نتوانند تماموقت روی پروژههای علمی متمرکز شوند.
نقش حمایت مالی در تقویت پژوهشهای دانشگاهی
بودجه پژوهشی پایین است، اما مراکز تحقیقاتی برای همکاری با دانشجویان همراهی میکنند
او با اشاره به وضعیت اقتصادی دانشجویان دکتری، مسئله حمایت مالی و معیشتی را «یکی از عناصر کلیدی در پیوند صنعت و دانشگاه» معرفی میکند. به باور او، دانشجوی دکتری عملاً یک نیروی پژوهشی متخصص است که بخش مهمی از توان علمی کشور را تأمین میکند. این دانشجو معمولاً خانواده دارد و هزینههای زندگیاش بالاست. اینکه دانشجوی دکتری اگر شاغل باشد از بسیاری مزایا مثل وام دانشجویی محروم میشود، یک تناقض عجیب است. در واقع باید برعکس باشد؛ اگر دانشجو در شغلی مرتبط با رشته خود فعالیت میکند، این یک امتیاز است و باید مورد تشویق قرار گیرد، نه اینکه به خاطر آن از مزایا محروم شود.
طاهری پیشنهاد داد که نظام آموزش عالی ایران باید به یک تغییر نگرش اساسی برسد؛ تغییری که طی آن دانشجوی دکتری به عنوان نیروی متخصص پژوهشی شناخته شود، نه صرفاً یک محصل. او توضیح داد: به نظر من یکی از مهمترین اقداماتی که میتواند معادلات را تغییر دهد این است که دانشگاهها به دانشجویان دکتری حقوق بدهند. حداقل به اندازه کف حقوق کارگری کشور. این کار چند اثر مهم دارد؛ نخست اینکه دانشجو میتواند با تمرکز بیشتر فعالیت پژوهشی انجام دهد، دوم اینکه این فعالیتها تبدیل به تجربه شغلی واقعی میشود و سوم اینکه سابقه بیمهای و حرفهای برای دانشجو ثبت میشود.
او تأکید کرد که پرداخت حقوق به دانشجویان دکتری نه فقط به نفع خود دانشجو، بلکه به نفع دانشگاهها و صنعت نیز هست. وقتی دانشجو احساس کند فعالیت علمی او یک شغل واقعی است، جدیت بیشتری نشان میدهد و پروژههای پژوهشی با ثبات و کیفیت بیشتری انجام میشود. از سوی دیگر، صنعت نیز از این روند سود میبرد، زیرا دانشگاهها خروجیهایی تحویل میدهند که تجربه واقعی و قابل اتکا دارند.
طاهری سپس به موضوع ارتباط دانشجویان با نهادهای تخصصی خارج از دانشگاه اشاره کرد و گفت این موضوع باید به صورت ساختاری تقویت شود. به نظر او، دانشگاهها نباید منتظر بمانند تا دانشجویان خودشان به صورت شخصی به پژوهشکدهها، سازمانهای تخصصی یا صنعت مراجعه کنند. دانشگاه باید بستر شناسایی استعدادها را فراهم کند؛ باید ببیند دانشجو در چه زمینهای توانمند است و او را به نهادهای مرتبط معرفی کند. این معرفی و اتصال، اگر نظاممند انجام شود، هم باعث میشود دانشجو مسیر حرفهای خود را زودتر پیدا کند و هم نیازهای پژوهشی صنعت دقیقتر پاسخ داده شود.
ضرورت ایجاد مسیرهای پایدار برای پیوند دانشجویان با نهادهای تخصصی و پژوهشی
با چند تصمیم ساده میتوان مسیر ورود دانشجو به صنعت را هموار کرد؛ مشکل در نبود مشوقها است
او ادامه داد: خیلی از نهادها آماده همکاری با دانشجویاناند، اما دانشجو نمیداند چطور به آنها وصل شود. از طرفی نهادها هم نمیدانند چه کسانی در دانشگاه ظرفیت همکاری دارند. این شکاف را باید دانشگاه پر کند. حتی ایجاد واحدهای رابط در دانشگاهها میتواند به این روند کمک کند؛ واحدهایی که کارشان فقط ارتباط دادن دانشجویان با نهادهای پژوهشی یا صنعتی باشد.
در بخش دیگری از این گفتوگو، طاهری به موضوع مهم تشویق دانشجویان به فعالیت علمی اشاره کرد و گفت: دانشجویان باید جسارت ورود به محیطهای حرفهای و پژوهشی را پیدا کنند. یکی از مشکلات این است که دانشجویان میترسند وارد فضای واقعی کار یا پژوهش شوند. بخشی از این ترس به خاطر تجربههای ناخوشایند یا بینتیجه بودن برخی فعالیتهای علمی در گذشته است. اما اگر سازوکارهای تشویقی ایجاد شود و اگر دانشجو بداند که شرکت در مسابقه علمی، انجام یک پژوهش کاربردی یا همکاری با یک پژوهشکده واقعاً در آینده شغلیاش اثر دارد، قطعاً انگیزهاش چند برابر میشود.
او تأکید میکند که بسیاری از دانشجویان ایده دارند، انگیزه دارند و فقط به یک حمایت کوچک نیاز دارند تا وارد مسیر حرفهای شوند. اگر این حمایتها وجود داشته باشد، نه تنها تعداد دانشجویانی که وارد پروژههای صنعتی یا پژوهشهای کاربردی میشوند بیشتر خواهد شد، بلکه کیفیت پروژهها نیز افزایش مییابد.
در پایان این گفتوگو، طاهری بار دیگر یادآور میشود که تقویت ارتباط صنعت و دانشگاه نیازمند برنامههای پیچیده یا بودجههای سنگین نیست؛ بسیاری از گامهای مؤثر با تصمیمهای ساده قابل اجراست.
او گفت: اگر مزایای دانشجویی به شکلی عادلانه تعریف شود، اگر مشارکت دانشجویانی که شاغل هستند محدود نشود، اگر برای دانشجویان دکتری حداقل حقوق در نظر گرفته شود و اگر دانشگاه به صورت فعال دانشجویان را با نهادهای تخصصی بیرون از دانشگاه مرتبط کند، بسیاری از مشکلات فعلی حل میشود. اینها راهکارهایی است که با کمترین هزینه بیشترین اثر را دارند.
طاهری در پایان از دانشجویان میخواهد جسور باشند و از امتحان کردن نترسند: تجربه شخصی من این است که اگر دانشجو واقعاً یک ایده خوب داشته باشد و پیگیری کند، بالاخره یک پژوهشکده یا نهاد تخصصی از آن حمایت خواهد کرد. مسیر سخت است، اما شدنی است. اگر سازوکارهای حمایتی اصلاح شود، این مسیر برای همه دانشجویان هموارتر میشود و ارتباط صنعت با دانشگاهها به صورت واقعی و پایدار شکل خواهد گرفت.
|
مطالب پیشنهادی از سراسر وب |

