
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا؛ نمایش «دوستان با محبت» این روزها در بوتیک هنر ایران روی صحنه است و مریم پیوند حیدری علاوه بر بازی، سرپرستی گروه کارگردانی این اثر را نیز بر عهده دارد. او که در روند تولید اثر نیز نقشی پررنگ داشته، در گفتوگویی با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا؛ درباره ویژگیها و چالشهای تولید این نمایش و تجربه سالها فعالیت خود در تئاتر صحبت میکند.
حیدری درباره متن این اثر به خبرنگار برنا؛ گفت: «دوستان با محبت» یکی از نمایشنامههای بسیار جذابی است که حمید جبلی نوشتهاند. متن پر از فراز و فرودهای بامزه است؛ چالشهایش در عین خیالانگیز بودن، لطیف و شیریناند. قلم روان نویسنده هم بیتردید با بازی دو هنرمند اصلی، جذابیت اثر را دوچندان میکند.
او ادامه داد: داستان این نمایش درباره تئاتر و هنرمندان قدیم است؛ در واقع ما با یک فضای نوستالژیک از روزگار گذشته تئاتر مواجهیم که در بستر امروز روایت میشود. داستان از زاویه دید دختری روایت میشود که پدرش، کارگردان قدیمی تئاتر بوده و سالهاست از دنیا رفته. او با تحصیل در رشته تئاتر، راه پدر را ادامه داده و تصمیم دارد تا برای پایاننامهاش، یکی از نمایشنامههای قدیمی پدر خود را روی صحنه ببرد.
این بازیگر در ادامه بیان کرد: به این ترتیب دختر در مسیرش به سراغ دو دوست قدیمی پدر میرود؛ دو شخصیتی که با وجود رفاقت دیرینه، اختلافها و تفاوتهای جذابی دارند و «نمک قصه» را بیشتر میکنند. این دو نقش را «اصغر سمسار زاده» و «اسماعیل خلج» بازی میکنند و جالب آنکه تفاوت شخصیتی واقعی این دو هنرمند، به شکل لطیفی در داستان نیز بازتاب پیدا کرده است. البته لازم است توضیح دهم که طولانی بودن نمایشنامه این اثر سبب شد تا برای اجرای صحنهای، بخشهایی از آن را حذف کنیم تا زمان اجرا قابل مدیریت باشد.
حیدری در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: بخش مهمی از ماجرا در کافه نادری میگذرد. در واقع ما با یک کافهچی روبهرو میشویم که موسیقیدان هم هست و از پدرش خاطرات زیادی از این کافه دارد. نقش این کافهچی را فرزاد برهمن بازی میکند که آهنگسازی و کارهای موسیقی نمایش را نیز بر عهده دارد.
او همچنین ضمن تشکر از همراهی بوتیک هنر ایران و فرشاد نصیری برای در اختیار گذاشتن سالن، افزود: سالنهای تهران یا دولتیاند که معمولا در اختیار اساتید و چهرههاست، یا خصوصی که هزینههای سنگینی میگیرند. برخی سالنها هم، چون بودجهای ندارند با امکانات حداقلی ساخته شدهاند: سقف کوتاه، ظرفیت کم، بلکباکس محدود و نور ناکافی. این موارد هم سالندار و هم گروه اجرایی را اذیت میکند. این کمبودها به شکل مستقیم بر کیفیت اجرای گروهها تاثیر میگذارد و روند تمرین، تبلیغات و اجرا را دشوار میکند. با این همه از تهیهکنندگان نمایش، آقایان گیلوری و اسکندری، تشکر میکنم که با وجود همه چالشهای موجود، کنار این پروژه ماندن و بهگونهای کاملا حرفهای از این اثر حمایت کردند.
او در بخش دیگری از صحبتهایش با انتقاد از شرایط کنونی تئاتر گفت: سوالم این است: وقتی برای فرهنگ بودجه تعیین میشود، آیا اصلا به تئاتر هم فکر میکنند؟ در این صورت آیا سهمی به ما که عاشقان تئاتر هستیم، میرسد؟ ما برای گرفتن یک سالن خصوصی باید در صفهای طویل بمانیم. علاوه بر این، حداقل بودجه برای تولید یک نمایش، یک میلیارد تومان است. سالنهای دولتی هم که تقریبا در اختیار چهرههاست. تهیهکنندگان نیز به سراغ کسانی میروند که برند هستند و فروششان تضمین شده است.
حیدری در پایان با اشاره به تجربه ۱۷ سال فعالیت در تئاتر بیان کرد: برای ما که عاشق تئاتریم، کتاب میخوانیم، کلاس میرویم، دوره میگذرانیم، تمرین میکنیم و میجنگیم تا روی صحنه دیده شویم، یک حس استیصال مطلق به وجود آمده؛ چون حتی وقتی فرصت اجرا هم پیدا میشود، آنقدر سخت و پر از فشار است که شادیاش به چشم نمیآید.
انتهای پیام/
|
مطالب پیشنهادی از سراسر وب |

