
۲۰:۰۴ – ۰۵ آذر ۱۴۰۴
باشگاه خبرنگاران جوان – در حالی که میلیونها نفر از مردم سودان زیر سایه جنگ و آوارگی رنج میبرند؛ شبه نظامیان پشتیبانی سریع با کنترل معادن طلای دارفور و حمایت کشورهایی چون امارات، منابع طبیعی سودان را به ابزاری برای فساد، تسلیح جنگ و تثبیت قدرت تبدیل کردهاند.
با آغاز جنگ داخلی در سودان در آوریل ۲۰۲۳، طلای این کشور به صدر اخبار و تحلیلها بازگشت و به یکی از کلیدهای اصلی درک دلایل این جنگ خونین و روشهای تأمین مالی آن تبدیل شد.نقش کشورهای مختلف، بهویژه امارات، دیگر تنها نکات پراکنده در گزارشهای خبری نبود، بلکه اکنون توسط تیمهای کارشناسی سازمان ملل و سازوکارهای بینالمللی رصدکننده حرکت طلای مرزها، مستند شده است.مرکزیت طلای سودان در سیاست و اقتصاد، به بیش از یک دهه پیش بازمیگردد.
این فلز گرانبها و سبکقابلحمل به تدریج به منبعی حساس تبدیل شد: قادر به تأمین مالی شبکههای مسلح محلی و حمایت از حامیان خارجی در یک زمان. ضعف دولت و کاهش توان نظارتی آن، باعث شد که طلای سودان به شریان مالی جایگزین تبدیل شود که از نهادهای رسمی عبور نکرده و توازن قدرت را در مناطق مختلف کشور بازآرایی کند.همزمان با ویرانیهای ناشی از جنگ، دهها هزار کشته، بیش از ۱۱ میلیون آواره و تهدید قریبالوقوع قحطی برای میلیونها نفر، طلای سودان مسیر کاملاً متفاوتی را پیمود: از مناطق معدنی خارج شد و با عبور از مرزهای نیمهتخریب شده، به شهرهایی رسید که برجهایشان شبها درخشش طلای خونین را بازتاب میدهند.این گزارش تلاش میکند نشان دهد چگونه طلای سودان از یک منبع اقتصادی به سوخت جنگ و عامل طولانی شدن بحران این کشور تبدیل شد.
طلای جایگزین نفت؛ شکلگیری اقتصاد جدید سودان
طلای سودان تا حدود یک و نیم دهه پیش، تنها در یک کارخانه معدنی فعال بود که در سال ۱۹۹۲ تأسیس شد. اما پس از جدایی سودان جنوبی در سال ۲۰۱۱، صنعت نفت این کشور به شدت آسیب دید؛ این اتفاق سودان را از ۷۵٪ ذخایر نفتی و ۹۰٪ منابع ارزی محروم کرد و مسیر تحول اقتصادی عمیقی در کشور گشود.در این شرایط، با افزایش بیکاری و تورم، دهها هزار سودانی به سمت استخراج معدن غیررسمی روی آوردند تا به شکل موقت گذران زندگی کنند. همزمان، دولت با شرکتهای منطقهای و بینالمللی برای توسعه صنعت طلای کشور قرارداد بست تا کنترل خود بر این بخش را تقویت کند و آن را به منبع درآمدی منظم برای خزانه ملی تبدیل کند.
تحقیقات موسسه ایتالیایی مطالعات سیاست بینالمللی (ISPI) نشان میدهد که نظام عمر البشیر از این فرصت بهره برد و شرکت سودانی منابع معدنی، بازارهای طلا را با مالیاتها مدیریت کرد، در حالی که امتیازات عمده استخراج به شرکتهای وابسته به دستگاههای امنیتی و نظامی و برخی شرکتهای خارجی بهویژه روسی اعطا شد.
در سال ۲۰۱۲، کشف طلای «جبل عامر» مسیر دارفور را تغییر داد و توازن قدرت در کل سودان را بازتنظیم کرد. در دارفور، محمد حمدان دقلو معروف به «حمیدتی»، فرمانده نیروهای پشتیبانی سریع، به عنوان یک فرمانده قدرتمند و متحد البشیر ظهور کرد و از حمایت مستقیم او برخوردار شد. البشیر به او اجازه داد تا منابع طلای جبل عامر را در اختیار داشته باشد، منبعی که به او ثروت و نفوذی فراهم کرد که از مسیرهای رسمی دولتی عبور نمیکرد.گزارشها حاکی است که بخشی از درآمدهای حاصل از این طلای ارزشمند برای خرید اسلحه و تجهیز نیروهای مسلح استفاده شد و به استقلال نظامی و قدرت سیاسی حمیدتی افزود.
مسیر فعالیتهای او به عنوان یک فرمانده شبهنظامی از غرب دارفور آغاز شد، جایی که درگیریهای مسلحانه با شورشیان آغاز و بعدها شبکهای از نیروهای وابسته به او شکل گرفت که بهنام «یگانهای اطلاعات مرزی» شناخته شدند.این درگیریها منجر به کشته شدن حدود ۳۰۰ هزار نفر و آواره شدن دو میلیون نفر شد. دولت، با وجود انکار دخالت مستقیم، با اقدامات بینالمللی از جمله صدور حکم بازداشت بینالمللی علیه البشیر و تحریمهای آمریکا مواجه شد.
طلای خونین و بستر جنگ ۲۰۲۳
در سال ۲۰۱۷، همزمان با کاهش تحریمهای آمریکا علیه سودان، حمیدتی کنترل کامل طلای جبل عامر را به دست گرفت و در سالهای بعد بدون مانع، فعالیت خود را از دارفور به جنوب کردفان و سایر مناطق گسترش داد. در اواخر ۲۰۱۸، با فروپاشی اقتصادی سودان، البشیر آزادی عمل شبهمطلقی به او برای فروش طلای کشور از طریق شرکت خانوادگی «الجنید» داد.با آغاز دوران دولت انتقالی عبد الله حمدوک در سال ۲۰۲۰، تلاشهایی برای بازپسگیری کنترل بر معادن انجام شد. دولت مالکیت جبل عامر را بازخرید و با پرداخت ۲۰۰ میلیون دلار به شرکت الجنید، حقوق استخراج را به دست آورد. خانواده دقلو نیز ۳۳٪ از سهام شرکت دولتی «سودامین» را دریافت کردند.
با این حال، این اقدامات با منافع نظامیان و شبکههای اقتصادی آنها برخورد کرد و یکی از عوامل اصلی کودتای ۲۰۲۱ شد. پس از سقوط البشیر، تنش میان ارتش (SAF) و نیروهای پشتیبانی سریع (RSF) به جنگی تمامعیار بر سر کنترل منابع تبدیل شد.با آغاز جنگ داخلی در ۲۰۲۳، اهمیت طلای سودان آشکار شد. طبق تحقیقات مشترک STPT و New Features Multimedia در اکتبر ۲۰۲۴، روزهای اول نبرد به تصرف مناطق تولید و ذخیرهسازی طلا اختصاص داشت. نیروهای پشتیبانی سریع در آوریل ۲۰۲۳ جبل عامر را بازپس گرفتند و در ۲۴ می ۲۰۲۳، تصرف تصفیهخانه طلای خارطوم را اعلام کردند؛ حدود ۱.۳ تن طلای خام به ارزش تقریبی ۱۵۰ میلیون دلار و ۱۵ تن نقره آماده صادرات به دست آنها رسید.از آن زمان، نفوذ نیروهای پشتیبانی سریع به مناطق غنی از طلا در دارفور گسترش یافت و کنترل بر این منابع، ستون اصلی قدرت و استراتژی آنها در جنگ شد.
تجارت طلای خونین؛ شریان مالی جنگ
به گزارش چاتمهاوس، تجارت طلای سودان که ارزش آن به میلیاردها دلار میرسد، شریان مالی اصلی ادامه جنگ است. ارتش و نیروهای پشتیبانی سریع مستقیماً به درآمدهای حاصل از طلا متکیاند و شبکهای گسترده از بازیگران محلی، قاچاقچیان، تجار و حتی دولتهای خارجی از ادامه جنگ سود میبرند.
طلای سودان دیگر تنها یک منبع اقتصادی نیست، بلکه نمادی از چگونگی تبدیل منابع طبیعی به ابزار جنگ، قدرت و نفوذ در کشوری است که سالها با بحران و بیثباتی دستوپنجه نرم کرده است.
منبع: فارس
|
مطالب پیشنهادی از سراسر وب |

