رونویس-خدیجه نوروزی: این غذا رو که درست میکنی، دونهدونه انار انگار واسه جشن اومدن! همهشون شیطون و بامزه، میپرن تو قابلمه و شروع میکنن به خوشرقصی.
بوش هم؟
عین لحظهایه که بارون شمال قطع میشه و هوا نفس عمیق میکشه و میگه من هستم، تو فقط لذت ببر.

بیشتر بخوانید:
مرغ ترش یلدایی با سبزی های معطر شمال؛ مزه ای که از دل جنگل های گیلان می آید
مامانبزرگم همیشه میگفت:
“انارپلو غذا نیستا… یه جشنه.
فقط مواظب باش دونههاش زیادی جوگیر نشن!”
بریم سراغ اصل کار.
مواد اولیه
برنج: ۳ پیمانه
دانه انار تازه: ۲ پیمانه (ترجیحاً ملس یا ترش)
مرغ یا گوشت گوساله: ۵۰۰ گرم
پیاز: ۱ عدد متوسط
رب انار: ۲ قاشق غذاخوری
کره: ۵۰ گرم
شکر: ۱ تا ۲ قاشق (اختیاری، فقط اگر انار خیلی ترش بود)
نمک، فلفل، زردچوبه: به دلخواه
روغن: به میزان لازم
زعفران دمکرده: ۲ قاشق غذاخوری
طرز تهیه
مرحله اول: برنج
خب… اول از همه برنج رو میشوری
میذاری یه گوشه نفس بکشه.
آره… برنج هم روح داره، باید باهاش خوب تا کنی وگرنه قهر میکنه!
آب که قل زد، برنج رو میریزی توش.
نیمپزش کن، زیاد نذاری له شه.
مرحله دوم: ورود باشکوه انار
دونههای انارو بریز تو یه کاسه.
یه لحظه فقط نگاهشون کن…
انگار هر کدومش یه غروب قرمز شمالی تو خودش قایم کرده.
بهشون بگو:
«بچهها، امروز قراره بدرخشید!»
بعد یه کوچولو کره رو تو تابه ذوب کن، یه ذره شکر با یه قاشق رب انار بریز توش و یه دقیقه تفت بده.
انتخاب رب انار بسته به اینه که امروز حالوهوات ترشه یا شیرین.
دونه های انار رو اضافه کن و بذار یه تقتق کوچیک بکنن.
این یعنی رسماً وارد مهمونی شدن.
تابه رو از رو حرارت بردار.
مرحله سوم: مرغ یا گوشت؟
مرغ رو جدا بپز و ریش ریش یا تکه تکه کن.
پیازو نگینی کن و بریز تو روغن و تفت بده.
مرغ ریش ریش رو اضافه کن،
یه ذره فلفل و زردچوبه
و یه قاشق رب انار و دم کرده زعفرون بزن و یه دقیقه تفت بده.
همین!
رنگ و بوی یلدا میگیره.
گوشت هم همینه فقط یه خورده بیشتر صبر میخواد.
ولی نتیجهش… وااای!
سنگین، خوشعطر، رسمیِ رسمی.
مرحله چهارم: لایهگذاری
ببین… اینجا بخش جذابه.
کف قابلمه روغن + نون یا سیبزمینی(برای ته دیگ).
بعد:
یه لایه برنج
یه کم سس انار
یه قاشق مرغ یا گوشت ریش ریش شده
دوباره برنج
دوباره سس انار…
ریتم رو نگه دار:
سفید–قرمز–طلایی
سفید–قرمز–طلایی
آخرش هم یه کوچولو کره آبشده…
پوووف! همهچیز آماده شد.
مرحله پنجم: دمکشی
در قابلمه رو بذار
آتش رو کم کن
و اجازه بده این «جشن یلدایی» تو دل برنج
نیمساعتی آرومآروم بره بالا.
تو هم تو این فاصله یه چای برای خودت بریز.
یاد یلدا کن…
یاد شبهای بلندِ گرم.
مرحله آخر: گشایش قابلمه
وقتی درش رو برداری
اون بویی که میزنه بالا…
انگار یلدا امروز رسیده دم در خونهت.
یه قاشق بردار
بچش
و آروم زیر لب بگو:
«روز ششم چالشمونم به سلامتی رفت!»

|
مطالب پیشنهادی از سراسر وب |

