۰۹:۱۸ – ۲۰ آذر ۱۴۰۴
باشگاه خبرنگاران جوان، سمیه خلیلی – درخواست عفو بنیامین نتانیاهو – که نیوعرب آن را نقطه عطفی در سیاست داخلی اسرائیل توصیف میکند – نه یک اتفاق معمول حقوقی، بلکه نمایش یک بحران نهادی است. نامهای که وکیل او به اسحاق هرتزوگ، رئیسجمهور اسرائیل، فرستاده، در سطحی عمیقتر این پرسش را مطرح میکند که آیا اصلاً ساختار سیاسی اسرائیل توان اعمال قانون بر نخستوزیری را دارد که سالهاست قدرت را به شکل شخصی و کاملاً کنترلشده در دست گرفته است؟ این پرسش ساده، امروز به عامل اصلی لرزش مشروعیت داخلی اسرائیل تبدیل شده است.
آنگونه که نیوعرب توضیح میدهد، منتقدان باور دارند بزرگترین تهدید برای اعتبار اسرائیل نه درگیریهای خارجی، بلکه مشاهده نخستوزیری است که به جای پاسخگویی، در حالی که در قدرت باقی مانده، به دنبال فرار از محاکمه است. این تصویر، نهتنها یک بحران سیاسی، بلکه رسوایی ساختاری است. زیرا در هیچ نظام دموکراتیکی پذیرفته نیست که فردی در رأس قدرت، با استفاده از ابزارهای همان قدرت، خود را از حکم قانون مستثنی کند. اما اسرائیل دقیقاً در چنین نقطهای ایستاده است.
فروپاشی تعادل قوا و شخصی شدن قدرت
آهارون باراک، یکی از مهمترین چهرههای حقوقی اسرائیل، هشدار داده است که «تعادل قوا فرو ریخته». او میگوید نخستوزیری که کنترل دولت و کنست را همزمان در دست دارد، عملاً به تنهایی حکومت میکند. این هشدار نیوعرب را به بررسی وضعیتی میبرد که در آن نتانیاهو توانسته است ساختار سیاسی اسرائیل را به شکلی مهندسی کند که بقای او در قدرت، به اولویت کل حاکمیت تبدیل شود.
در این شرایط، درخواست عفو نتانیاهو یک «راه حقوقی» نیست؛ بلکه ابزار تثبیت قدرت است. اگر عفو پذیرفته شود، تهدید فوری محاکمه و احتمال زندان برای او کاملاً از میان میرود و در عین حال، صلاحیت او برای ادامه نخستوزیری حفظ میشود. این ترکیب خطرناک – یعنی مصونیت از محاکمه در کنار قدرت اجرایی – دقیقاً همان چیزی است که اسرائیل را از هر تعریفی از دموکراسی دور میکند.
ریاستجمهوری اسرائیل نیز اکنون در موقعیتی گرفتار شده که نیوعرب آن را «دوگانه هراسآور» میداند: از یک سو اعمال قانون، و از سوی دیگر ترس از تقابل با سیاستمداری که سالهاست ائتلافهای شکننده، اما مطیع را در کنست بهگونهای سازمان داده که هر مخالفتی با او برابر با فروپاشی دولت تلقی میشود. همین ترس ساختاری، بهخوبی میزان آسیبپذیری رژیم را نشان میدهد.
ماشینی که به هیچجا نمیرود، اما تا ابد کار میکند
نیوعرب برای توصیف ساختار سیاسی اسرائیل از تشبیهی تلخ و دقیق استفاده میکند: «ماشینی که نه میتواند فلسطینیها را جذب کند و نه اخراج؛ ماشینی که ساخته شده تا به هیچجا نرود، اما تا ابد کار کند.» این توصیف، در واقع بیانگر بنبست عمیق استراتژیک اسرائیل است؛ بنبستی که ریشههای آن به دههها سیاستگذاری متناقض، خشونتمحور و مبتنی بر ترس بازمیگردد.
اسرائیل سالهاست میان دو انتخاب غیرممکن گرفتار شده است. از یک طرف نه توانایی جمعیتی و سیاسی جذب فلسطینیها را دارد و نه میتواند آنها را اخراج کند، زیرا هزینههای بینالمللی آن سرسامآور است. از طرف دیگر، سیاستهای شهرکسازی، اشغال و سرکوب – که نتانیاهو یکی از معماران اصلی آن بوده – بحران را عمیقتر کرده و جامعه اسرائیل را در چرخهای بیپایان از ناامنی و بیثباتی نگه داشته است.
در چنین فضایی، نتانیاهو بیش از هر سیاستمدار دیگری از «ترس» بهرهبرداری کرده است. او توانسته است با استفاده از تهدیدهای ساختگی یا بزرگنماییشده، جامعه اسرائیل را قانع کند که تنها گزینه ممکن، ادامه حضور اوست. این ترفند سیاسی، در کنار کنترل شدید رسانهها و ائتلافهای افراطی، اسرائیل را به سمت یک دولت تکنفره سوق داده است.
در حقیقت، عفو نتانیاهو نهتنها بحران را حل نمیکند، بلکه یکی از دلایل اصلی آن را آشکار میسازد: اینکه ساختار سیاسی اسرائیل مدتهاست به جای مدیریت آینده، تنها درگیر مدیریت بقای یک فرد است.
اسرائیل از پیش شکسته؛ عفو فقط پرده را کنار میزند
فعالان سیاسی در گفتوگو با نیوعرب میگویند: «عفو، اسرائیل را شکست نمیدهد؛ فقط آشکار میکند که این ساختار چقدر از قبل در هم شکسته است.» این جمله، عصاره بحران کنونی است. اسرائیل امروز در نقطهای قرار دارد که حتی بررسی این موضوع که آیا نخستوزیر باید طبق قانون محاکمه شود یا نه، تبدیل به مناقشهای خطرناک شده است.
سیستم قضایی اسرائیل مدتهاست زیر فشار است. نتانیاهو و متحدانش اصلاحاتی را دنبال کردهاند که هدف نهایی آنها کاهش اختیارات دیوان عالی و تضعیف نهادهای نظارتی است. چنین اصلاحاتی، اگرچه با اعتراضات گسترده روبهرو شد، اما نشان داد که نظام حقوقی اسرائیل تا چه حد میتواند در برابر خواست سیاسی یک فرد آسیبپذیر باشد.
در کنار این، جامعه اسرائیل بهشدت دوپاره شده است: بخشی که نتانیاهو را «تنها رهبر ممکن» میدانند و بخشی که او را «تهدیدی برای آینده اسرائیل» توصیف میکنند. عفو احتمالی تنها آتش این شکاف را شعلهورتر میکند. زیرا بخش بزرگی از جامعه میداند که این عفو نه در خدمت عدالت، بلکه در خدمت بقای سیاسی یک فرد است. حتی اگر عفو پذیرفته شود، اسرائیل با پرسشی بزرگتر روبهرو خواهد شد: آیا چیزی از دموکراسی اسرائیل باقی مانده که بتوان ترمیمش کرد؟ پاسخ ممکن است برای خیلیها تلخ باشد. زیرا عفو، تنها آخرین پرده از بحرانی است که سالهاست در حال شکلگیری است؛ بحرانی که نشان میدهد ساختار سیاسی اسرائیل از درون پوسیده است و تنها با کنار رفتن پردهای به نام «دموکراسی»، اکنون واقعیت آشکار شده است.
درخواست عفو نتانیاهو، همانگونه که نیوعرب گزارش کرده، یک پرونده معمول حقوقی نیست. این رویداد بهعنوان نشانهای آشکار از شکست ساختاری، ضعف نهادی، فرسایش مشروعیت و فروپاشی تعادل قوا در اسرائیل ظاهر شده است. عفو او – اگر پذیرفته شود – نهتنها رسوایی شخص نتانیاهو را پاک نمیکند، بلکه رسوایی یک ساختار را آشکارتر خواهد کرد.
در نهایت، عفو نخستوزیر اسرائیل آغاز سقوط او نیست؛ آغاز آشکار شدن سقوط یک سیستم است.
|
مطالب پیشنهادی از سراسر وب |

