
به گزارش رونویس، تا قبل از اتفاقی که دیشب در برنامه لذت فوتبال رخ داد، جواد خیابانی را با سوتیهایش، با گزارشهای سینوسی، با شوخیهای بی نمک و گاهی اوقات با نمک و همین چیزها میشناختیم و به یاد میآوردیم. اما از دیشب همه چیز فرق کرده است.
او حالا کسی است که به هزاران فوتبالیست در ایران و میلیونها فوتبالیست در جهان به نوعی توهین کرده است.
خلاصه حرفهای او این است: «آدمی که عادت به رفتارهای اجتماعی در جامعه خودش به عنوان یک انسان پاک داشته باشد، فوتبالیست نمیشود. چون فضای فوتبال، فضای رقابت است. در این فضای رقابت تو نمیتوانی با سلامت زندگی کنی. در فوتبال فیرپلی معنا ندارد. شما به عنوان مربی در رختکن مینشینید و میگویید امروز این کار را میکنید، اینطور کلک میزنید، آنطور سانتر میکنید و بازیکن توپ را گل میکند. کجای این جوانمردانه است. تو داری به تیم حریف کلک میزنی، حتی با تاکتیکت. پس این اصلا ورزش انصاف و انسانی نیست. ورزش یعنی دوومیدانی، تو میدوی و او میدود و هر کس بهتر دوید، برنده است. ولی فوتبال و بسکتبال و کشتی که میگویند تو برو زیرش را بگیر و کاری کن که فریب بخورد. خود فریب دادن یعنی ضد ارزش. همان تاکتیک یعنی ناجوانمردی، یعنی تاکتیک یعنی پلتیک.»
او مثالی هم در این باره زده تا ثابت کند فوتبالیستها پاک نیستند: «میگویند دیهگو سیمئونه جادوگر دارد. اصلا میگویند یک نفر که مدام یکجور لباس میپوشد، به خاطر این است که به او گفتهاند تو همیشه باید مثلا لباس مشکی یا سرمهای بپوشی. همیشه لباسش یکجور است.»
واقعیت این است که این ادعاها آنقدر بیمنطق، بیارزش، غیرعلمی، احساسی و بی پایه و اساس و حاصل جوگیری است که نیازی به نقد و تحلیل و واکنش ندارد.
اما ممکن است خود آقای خیابانی هنوز هم نداند که چرا این ادعاهایش بیپایه و اساس و نادرست است و به همین دلیل توضیحات بیشتری لازم است تا خود ایشان هم متوجه شوند که دیشب روی آنتن زنده چه لاطائلاتی به هم بافتهاند!
آقای خیابانی! این که تیمی با هر تاکتیکی به حریف گل بزند، کجایش ناجوانمردانه است؟ منظور از هر تاکتیکی، رفتارهای ناجوانمردانه، تمارض، بازی خشن و … نیست. منظور کاملا مشخص است. این که مثلا تیمی به خاطر بلندقد بودن بازیکنانش، روی ارسالها تمرین کند و به گل برسد، کجایش ناجوانمردانه است؟ این که تیمی روی تکنیکی بودن بازیکنانش حساب کند و روی خلاقیت آنها گل بزند، چه ربطی به فریب و ناجوانمردی و ناپاکی دارد؟ این که تیمی روی دفاعش کار کند و با تلاش و تمرین به حریفش اجازه گلزنی ندهد، ناپاکی و کلک زدن است؟
به سراغ مثال خودتان برویم. این که دیهگوسیمئونه فقط لباس مشکی یا سرمهای میپوشد، فریب و ناپاکی است؟ اصلا مشکی پوشیدن او چه آسیبی و به چه کسی وارد میکند؟ این که برای برای گل زدن دست به دامن جادوگر و ورد خواندن و افراد نابالغ شوید و برایش هزینه کنید، قطعا درست نیست اما پوشیدن لباس به یک رنگ خاص، چه ربطی به ناپاکی دارد؟
نکته دیگر: این همه مربی موفق در فوتبال جهان هست؛ شما چرا دیهگو سیمئونه را مثال میزنید؟ چرا به پپ گواردیولا اشاره نمیکنید که اتفاقا تیمهایش همیشه فنی بازی میکنند و خودش هم یکی از بااخلاقترین مربیان جهان است؟ او و تیمش هم ناپاک و ناجوانمرد و فریبکار هستند؟
آقای خیابانی! به جز فوتبال، کشتی و بسکتبال را هم فریبکارانه دانستهاید. ادعایتان درباره فوتبال و هر ورزش دیگری هم کاملا مردود است، چه برسد به کشتی که لااقل در همین ایران به ورزش پهلوانی و اخلاق معروف است! اصلا چطور میتوانید با وجود اسطورهای مثل غلامرضا تختی، درباره کشتی این طور حرف بزنید؟
با همین استدلالهای بی سر و ته، دو و میدانی را ورزش انسانی معرفی کردهاید! انگار نه انگار که بسیاری از دوپینگها که فریب و تقلب و ناجوانمردی محض محسوب میشود، در همین رشته و میدانی انجام میشود!
آقای خیابانی! اصلا بیایید حرف شما را قبول کنیم. در این صورت حکم و تکلیف کسی که از کنار همین ورزشهای ناپاک و پر از فریب، پول در میآورد، چیست؟ لابد فوتبال و فوتبالیستها نماد فریب و ناپاکی هستند اما گزارشگر همین فوتبال کثیف و ناجوانمردانه، اسوه پاکی و اخلاق است! میکنید! اصلا از جان این فوتبال ناپاک چه میخواهید؟ چرا رهایش نمیکنید و سراغ یک حوزه شریف و پاک نمیروید؟
احتمالا همین امروز و فردا در یکی دیگر از برنامههای صدا و سیما با چهرهای که مظلومیت از آن میبارد، میآیید و حرفهایتان را توجیه میکنید. شاید هم کسانی را که از شما انتقاد کردهاند، به کجفهمی و جنجالسازی و … متهم کنید.
اما باور کنید این دیگر سوتی در گزارش فوتبال نیست که مردم به آن بخندند و در فضای مجازی پخش کنند تا وایرال شود! این بزرگترین نشانه پایان یک دوران است. دوران اینکه جواد خیابانی هر چیزی که به ذهنش می آید را بگوید و کسی کاری به کارش نداشته باشد!
شما که به حق از سن بالای شجاع خلیلزاده انتقاد میکنید، کمی هم از بیرون به رفتار و گفتار خودتان نگاه کنید. آیا وقت خداحافظی که نه، وقت تجدیدنظر جدی در افکار و عقایدتان فرا نرسیده است؟ آقای خیابانی! در اوج که نرفتید، لااقل به خودتان بیایید و قبل از این که به حضیض برسید، تجدید نظر کنید که با خداحافظی احتمالی، کمتر کسی خوشحال شود!
منبع:+
|
مطالب پیشنهادی از سراسر وب |

