
آرنه اسلوت فوتبال هوی متال کلوپ را بهنمایش نمیگذارد، اما مطمئن است بهزودی تیمش فوتبال بسیار خوبی بازی خواهد کرد؛ عملکردی شبیه تیمِ کلوپ و حتی تیم نیمفصل اول فصل گذشته.
لیورپولِ آرنه اسلوت در فصل جاری فرم قانعکنندهای نداشته است. پس از بردهای نزدیک ابتدای فصل، قرمزها بحران بزرگی را پشت سر گذاشتند. در لحظهی فعلی، لیورپول با نوار هفت بازی بدون شکست به استقبال دیدار با لیدز یونایتد میرود، اما پیش از کسب نتیجه، هواداران در انتظار تماشای یک عملکرد متناسب با استانداردهای آنفیلد هستند. در جریان بخش نشست خبری اسلوت، سرمربی هلندی به این موارد پاسخ داد:
هماهنگی بازیکنان و فوتبال خوب لیورپول
قطعاً بازیکنان جدید در ادامه فصل بهتر خواهند شد. البته این موضوع فقط به بازیکنان جدیدی که جذب کردهایم محدود نمیشود. بهطور کلی، وقتی بازیکنان زیادی وارد تیم میشوند و همزمان تعدادی از آن جدا میشوند، طبیعی است که هماهنگی زمان ببرد. معمولاً، دستکم اگر من وظیفهام را بهدرستی انجام داده باشم، پس از مدتی شاهد ارائه فوتبال بهتری از سوی تیم خواهید بود. هرچه بازیکنان زمان بیشتری کنار هم تمرین و بازی کنند، هماهنگی بیشتر میشود و معمولاً کیفیت بازی هم بالاتر میرود. فکر میکنم این موضوع را فصل گذشته هم دیدید؛ تیمی که سال قبل از آن تقریباً با همان نفرات و زیر نظر یورگن کلوپ بازی میکرد، فصل گذشته، بهویژه در نیمه نخست فصل، فوتبال بسیار خوبی ارائه داد. اگر به این هماهنگی برسیم، فوتبال خوبی بازی خواهیم کرد. این دقیقاً نشان میدهد که وقتی بازیکنان مدت طولانیتری کنار هم هستند، چه تأثیری میتواند داشته باشد.
تقویت تیم و جایگزین کردن بازیکنان توسط اسلوت
اگر به ترکیبی که دارید بازیکن اضافه کنید، احتمال پیشرفت بسیار بالاست. اما اگر مثل کاری که ما انجام دادهایم، بازیکنان را جایگزین کنید، این روند زمان میبرد. معمولاً بعد از یک بازه مشخص، شرایط بهتر میشود. متأسفانه جووانی لئونی را این فصل نخواهیم داشت و الکساندر ایساک هم مدتی طول میکشد تا او را در زمین ببینیم.
آیا اسلوت باید مدیریت بازی بهتری داشته باشد؟
یکی از راههای مدیریت بهتر، داشتن امکان تعویض است؛ مثلاً اینکه بتوانید یک مدافع اضافه وارد زمین کنید یا تغییراتی از این دست انجام دهید. فصل گذشته، بارها پیش آمد که وقتی ۲-۱ جلو بودیم یا تنها با اختلاف یک گل برتری داشتیم، واتارو اندو را به زمین میآوردم. قبلاً هم گفتهام، نمیدانم متوجه شدهاید یا نه، ما بازیکنان زیادی در اختیار نداریم.
سازگاری فلوریان ویرتس
این سؤالی است که فقط خودش میتواند به آن پاسخ بدهد. من فقط میتوانم از تجربه شخصیام صحبت کنم؛ تجربه کسی که سنوسالش بیشتر است، یا حداقل خیلی از او بزرگتر! چند ماه اول زندگی در یک کشور جدید، بهخصوص وقتی اولین تجربه بازی در خارج از کشور باشد، متفاوت است. زندگیات تا حدی از روال عادی خارج میشود و شاید این برای یک مربی مشکل بزرگی نباشد، چون من قرار نیست در زمین مسابقه بازی کنم، اما کاملاً قابل درک است که بعضی بازیکنان برای سازگار شدن با شرایط خارج از زمین هم به زمان نیاز دارند. بزرگترین چالش برای بازیکنی که از خارج انگلیس میآید، همین لیگ و شدت بالای آن است. همانطور که در بازی مقابل ولورهمپتون دیدید، حتی وقتی فقط هفتهای یک مسابقه داریم، هوگو اکیتیکه بعد از حدود ۷۰ یا ۷۵ دقیقه دچار گرفتگی عضلانی شد. من فلوریان را به خاطر «بد بازی کردن» تعویض نکردم؛ او را بیرون آوردم چون واقعاً دیگر توان ادامه دویدن با همان شدت را نداشت.
گلها روی برآیند بازی بیشترین نقش را دارند
این موضوع نشان میدهد که گل زدن در ورزشی کمگل مثل فوتبال چقدر اهمیت دارد. یک لحظه میتواند جریان بازی را کاملاً تغییر بدهد؛ چیزی که هفته گذشته در بازی مقابل تاتنهام دیدیم و همینطور در دیدار برابر ولوز هم شاهدش بودیم. به نظرم در هر دو بازی، تا لحظهای که گل دریافت کردیم، عملکردی را میدیدید که از یک تیم لیورپول انتظار دارید. البته در نیمه اول بازی با وولوز، با وجود مالکیت توپ بالا، در حالت ایدئال دوست داشتم موقعیتهای بیشتری خلق کنیم. دوباره هم نتوانستیم از دو موقعیت اولمان گل بسازیم. در ضمن، واقعاً متوجه نشدم چرا ضربه دوم الکسیس مک آلیستر که به تیرک خورد آفساید اعلام شد؛ به خاطر مختل کردن دید دروازهبان بود؟ خب، اگر این را با صحنه مشابه منچسترسیتی مقایسه کنیم… اما به هر حال توپ گل نشد و آنقدرها مهم نیست.
آیا بازی لیورپول و لیدز شبیه دیدار دور رفت خواهد بود؟
ترجیح میدهم دوباره روزی شبیه آن را تجربه نکنم. با این حال، این بخشی از زندگی ما در فوتبال است؛ بالا و پایین دارد و باید آن را بپذیریم. چیزی که بیش از همه از آن بازی گرفتم و همچنان در ذهنم مانده این است که وقتی آنها در ۲۰ دقیقه پایانی سیستمشان را عوض کردند و با چهار مدافع و آرایش ۴-۳-۳ بازی کردند، ما خیلی بیشتر به مشکل خوردیم. درست در همان مقطع هم گلهایشان را به ثمر رساندند. گل اولشان دوباره با دخالت VAR بود، گل دوم واقعاً یک گل باکیفیت از طرف آنها بود و گل سوم هم از روی ضربه ایستگاهی به دست آمد. با این حال، زمانی که آنها با چهار مدافع بازی میکردند، ما بیشتر تحت فشار قرار گرفتیم تا وقتی که با پنج نفر در خط دفاع بودند. قطعاً هر دو حالت را بررسی خواهم کرد، اما تمرکز ویژهام روی مقطعی خواهد بود که آنها به دفاع چهار نفره برگشتند.
منبع:+
|
مطالب پیشنهادی از سراسر وب |

