
سالها از عمر امام رضا(ع) گذشته بود، بیآنکه صاحب فرزندی شود. همین مسئله، زمینهساز گمانهزنیها و تردیدهایی در میان برخی افراد شده بود و حتی گروهی نسبت به تداوم امامت در این خاندان ابراز ناامیدی میکردند. با این حال، در همان سالها، شماری از نزدیکان و یاران امام رضا(ع) همچنان بر باور خود به وعده الهی پایبند بودند و این انتظار را پایانیافته نمیدانستند.
شب دهم رجب؛ تولدی متفاوت
نیمهشب دهم ماه رجب، خانه امام رضا(ع) شاهد تولدی بود که به گفته نزدیکان، فضای خانه را روشن کرد. در روزگاری که روشنایی شبها به نور اندک چراغها محدود میشد، تولد این نوزاد حالوهوای متفاوتی به خانه بخشید. این کودک، محمد نام گرفت؛ فرزندی که بعدها به امام جواد(ع) شناخته شد و نهمین امام شیعیان شد.
چند روزی از تولد امام جواد(ع) نگذشته بود که اطرافیان شاهد رفتاری غیرمنتظره از نوزاد بودند. نقل شده است که ایشان شهادت به یگانگی خداوند را بر زبان آورد. حکیمه، خواهر امام رضا(ع)، از مشاهده این رفتار شگفتزده شد. امام رضا(ع) در پاسخ به تعجب او تأکید کرد که در آینده، نشانههای آشکارتری از ویژگیهای فرزندش مشاهده خواهد شد.
علم موروثی در خاندان امامت
در خاندان امامان شیعه، علم جایگاهی ویژه داشت؛ دانشی که بر اساس باورهای دینی، موهبتی الهی و فراتر از آموزشهای معمول تلقی میشد. امام جواد(ع) نیز از همان کودکی، نشانههایی از این علم را بروز داد. در روایتی آمده است که فردی برای طرح پرسشی درباره حکم نماز مسافران در کشتی، به محضر امام رفت، اما پیش از طرح سؤال، پاسخ خود را دریافت کرد. این رخدادها، توجه بسیاری را به توان علمی امام در سنین کم جلب کرد.
جلوههایی از کرامت در مسیر زندگی
روایتهایی از زندگی امام جواد(ع) نقل شده که از نگاه باورمندان، نشانههایی از کرامت به شمار میآید. از جمله، ماجرای درختی که در مسیر حرکت امام خشک شده بود. امام در پای آن درخت وضو گرفت؛ اقدامی که هم انجام فریضه دینی و هم سیراب کردن درخت تلقی شد. بنا بر این روایت، در مدت کوتاهی درخت دوباره سبز شد و به بار نشست و میوهای شیرین در اختیار مردم قرار داد.
در دورهای که مأمون عباسی تصمیم به برگزاری مراسم ازدواج دخترش با امام جواد(ع) گرفت، تلاشهایی برای تحقیر یا آزمایش امام صورت گرفت. در یکی از این موارد، مخارق، دلقک دربار، مأمور شد تا با آواز و ساز، مجلس را به شکلی نامتعارف پیش ببرد. امام جواد(ع) بدون توجه به این رفتارها، مشغول ذکر بود. ادامه این رفتار و واکنش امام، موجب شد مخارق توان ادامه کار را از دست بدهد. این اقدام، از سوی برخی بهعنوان تلاش دربار برای آزار امام تعبیر شده است.
در سیره امام جواد(ع)، توجه به مسائل شرعی و حقوقی مردم جایگاه ویژهای داشت. نقل شده است که در موردی، امام رضا(ع) بدهی فردی را بر عهده داشت. پیش از آنکه موعد پرداخت فرا برسد یا طلبکار پیگیری کند، امام جواد(ع) بدهی را پرداخت کرد. این اقدام، بهعنوان نمونهای از اهتمام امام به حقالناس مطرح شده است.
امامت در سن کم و تردیدها
سن کم امام جواد(ع) در آغاز امامت، یکی از محورهای اصلی تردید مخالفان بود. برخی از بزرگان بنیعباس و اطرافیان مأمون، این موضوع را دستاویزی برای زیر سؤال بردن جایگاه امام قرار میدادند و به مأمون اعتراض میکردند که چرا دختر خود را به ازدواج فردی درآورده که بهزعم آنان، تجربه و علم کافی ندارد.
برای پاسخ به این تردیدها، مأمون تصمیم گرفت جلسهای رسمی ترتیب دهد. در این نشست، قاضیالقضات بغداد نیز حضور داشت تا بهاصطلاح، امام جواد(ع) را بیازماید. برخلاف انتظار حاضران، امام به پرسشهای مطرحشده پاسخهایی دقیق ارائه داد. حتی زمانی که از امام خواسته شد پرسشی از قاضی مطرح کند، قاضی در پاسخگویی درماند. این جلسه، نقش مهمی در تثبیت جایگاه علمی امام در افکار عمومی داشت. اگرچه امام جواد(ع) در سنین کودکی به امامت رسید، اما بر اساس روایتها، در برابر فشارها و رفتارهای ناعادلانه کوتاه نمیآمد. این ویژگی، در برخوردهای او با دستگاه خلافت و اطرافیان آن مشهود بود و موجب نگرانی برخی از مقامات عباسی شد.
تردید در نسب
در مقطعی، به دلیل تفاوت ظاهری و رنگ پوست، عدهای تلاش کردند نسب امام جواد(ع) را زیر سؤال ببرند. برای رفع این تردید، امام را نزد قیافهشناسان بردند. نقل شده است که آنان با دیدن امام رضا(ع) و فرزندش، بر اصالت نسب او تأکید کردند و هرگونه تردید را رد کردند. امام رضا(ع) پیش از شهادت، بارها به یاران خود سفارش کرده بود که پس از او، برای مسائل دینی و اعتقادی به فرزندش مراجعه کنند. در پاسخ به کسانی که به سن کم امام جواد(ع) اشاره میکردند، امام رضا(ع) به نمونههایی چون حضرت عیسی(ع) استناد میکرد که در کودکی به پیامبری رسید.
ازدواج سیاسی و اختلافات درونی دربار
ازدواج امام جواد(ع) با امفضل، دختر مأمون، اقدامی سیاسی تلقی میشود که هدف آن، کنترل و نظارت بر امام بود. این تصمیم با مخالفتهایی در میان بنیعباس همراه شد. مهریه این ازدواج، همانند مهریه حضرت فاطمه(س) تعیین شد، اما این پیوند، به آرامش نینجامید.
با گذشت زمان و ازدواج امام با همسری دیگر، امفضل ناراضی شد و موضوع را با مأمون در میان گذاشت. این اختلافها، در نهایت زمینهساز حوادث تلخی شد که به شهادت امام انجامید.
بر اساس نقلهای تاریخی، در دوره معتصم عباسی، ظرفی از انگور مسموم به امفضل سپرده شد. او این انگور را به امام تعارف کرد. امام پس از خوردن چند دانه، دچار درد شدید شد. امام در همان لحظات، سرنوشت تلخی را برای امفضل پیشبینی کرد. در نهایت، امام جواد(ع) در حالی که تشنه بود، به شهادت رسید.
پس از شهادت امام، فضای بغداد دگرگون شد. روایتهایی از انتشار بوی عطر در کوچهها و مشاهده پرندگان سفید بر فراز خانه امام نقل شده است. پیکر امام، پس از چند روز، در همان خانه یافت شد.
تلاش برای نبش قبر
سالها بعد، در سال ۴۴۳ هجری قمری، بغداد صحنه آشوبهایی شد. گروهی از اوباش تصمیم گرفتند قبر امام جواد(ع) را در قبرستان مقابر قریش نبش کنند. برای اجرای این اقدام، مقبره را به آتش کشیدند. اما وزش باد شدید، خاک و خاکستر را در هوا پخش کرد و مانع ادامه کار شد. در نهایت، آتش خاموش شد و عاملان این اقدام، محل را ترک کردند.
زندگی امام جواد(ع)، با وجود کوتاهی عمر، سرشار از رویدادهایی است که جایگاه ویژه او را در تاریخ تشیع نشان میدهد؛ از امامت در کودکی و مناظرههای علمی گرفته تا مواجهه با قدرت سیاسی و شهادت در جوانی. ولادت او در دهم رجب، برای شیعیان یادآور تولد امامی است که در شرایطی خاص، مسئولیت هدایت دینی جامعه را بر عهده گرفت و نقش خود را در تاریخ ایفا کرد.
منبع: مهر
|
مطالب پیشنهادی از سراسر وب |

